⬆
برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید.
< مترجم
حسن امامی
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
واژه
نوشتار
1
in good shape
سالم و قوی (یعنی هم داری سلامتی و هم دارای بدن قوی و ورزیده)
١٣٩٨/٠٦/٢٧
6
|
0
2
superstar
فوق ستاره
عالی
a superstar student یک دانش آموز عالی
١٣٩٨/٠٦/٢٧
0
|
1
3
auditory
سمعی - شنوایی
Auditory method
روش سمعی
I prefer to learn English with an auditory method.
١٣٩٨/٠٦/٢٧
6
|
0
4
fast track
روش یا موقیعیت ارتقای سریع در کاری
This is the fast track for success.
این یک روش سریع برای ارتقا است
١٣٩٨/٠٦/٢٧
10
|
0
5
above and beyond
فراتر از انتظار
You really went above and beyond. thanks a lot,
شما واقعا فراتر از انتظار رفتی واقعا ممنون
١٣٩٨/٠٦/٢٦
4
|
0
6
overwhelm
1- تحت فشار روانی شدید قرار داشتن
Harriet was overwhelmed by a feeling of homesickness. هریت تحت فشار بود بوسیله احساس دوری از خانه.
2- تحت فشا ...
١٣٩٨/٠٥/٣٠
105
|
1
7
to have an eye for something
خوب بودن در انجام چیزی
ماهر بودن در انجام چیزی
مترادف be good at something
مثال Photographers need to have an eye for detail.
١٣٩٨/٠٥/٠٨
10
|
0
8
settle down
سر و سامان گرفتن
when are you going to settle down?
مثلا به کسی که مدت زیادیه نامزد هستند میگیم کی شما میخواید سر و سامان بگیرید؟
١٣٩٨/٠٤/١٨
27
|
1
9
commitment
تعهد
١٣٩٨/٠٤/١٧
34
|
0
10
Surveillance
پاییدن کسی
١٣٩٨/٠٤/١١
4
|
0
11
bread and butter
ممر درآمد
The mobile phone business was actually his bread and butter.
١٣٩٨/٠٤/١٠
4
|
1
12
sarcasm
طعنه - حرف طعنه آمیز
١٣٩٨/٠٣/٢٢
10
|
0
13
out of touch
آپ دیت نبودن no update به روز نبودن احساس غریبگی کردن
I've been away from this business for several years and now I feel quite out of touch
١٣٩٨/٠٣/٢٠
6
|
0
14
content
قانع - قناعت - حاوی بودن
مثال برای قانع Content is happiness. قناعت باعث شادمانی است. She is content with very little. او به خیلی کم قان ...
١٣٩٨/٠٣/١٨
42
|
1
15
cheapskate
معادل فارسی = کنس ، آدمی که تا جای ممکن پول کم خرج میکنه
١٣٩٨/٠٢/١٥
23
|
0
16
rejoice
خوشحالی کردن یا ابراز خوشحالی کردن
I rejoice to hear that you are well again. ما از شنیدن اینکه شما دوباره خوب هستید خوشحالیم
١٣٩٨/٠٢/١٥
4
|
1
17
Strip
نوار
مثال Gaza Strip نوار غزه
١٣٩٨/٠٢/١٥
29
|
2
18
retaliatory
انتقام جویانه
١٣٩٨/٠٢/١٥
15
|
0
19
wrap up
خلاصه شدن در چیزی
مثال Their cultures, food, traditions, and beliefs were wrapped up in their environment.
فرهنگ، غذا ، سنت و اعتقاداتشان در مح ...
١٣٩٨/٠٢/١٥
15
|
0
20
settlement
اسکان در جای جدید
مثال Prior to European settlement in North America, Native American tribes populated specific areas of the continent
قبل از ا ...
١٣٩٨/٠٢/١٥
15
|
1
21
crack down
برخورد شدیدتر کردن
The government is determined to crack down on terrorism.
دولت برای برخورد جدی تر با تروریسم مصمم است
١٣٩٨/٠٢/١٥
17
|
1
22
brace
خود را آماده وقوع چیزی کردن
Nancy braced herself for the inevitable arguments.
نانسی خودش را برای یک بحث اجتناب ناپذیر آماده کرد
١٣٩٨/٠٢/١٥
52
|
1