
ghashghaei
دیکشنری
٥٣
٠
امتیاز در دیکشنری
١,٠٩٢
رتبه در دیکشنری
٢,٢٩٠
لایک
١١٠
دیسلایک
١٦
پیشنهادهای برتر
٢ سال پیش
١١
در حالت اسمی: محرک
١ سال پیش
٦
be ill equipped to do something ناپخته، خام و بی تجربه
١ سال پیش
٦
افشانه کردن، مثل اسپری آبیاری کردن
١ سال پیش
٦
اندام بدن: تکامل نیافته و غیر کاربردی
١ سال پیش
٦
در رابطه با آتش سوزی مراتع یعنی بصورت آزادانه و بدون مشخص بودن مسیری حرکت کردن
ترجمههای برتر
ترجمهای موجود نیست.
سوالهای برتر
پاسخی موجود نیست.
پاسخهای برتر
پاسخی موجود نیست.