فلورا - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick up the pieces: جمع وجور کردن اشاره به فرد

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep a promise: به قولی عمل کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sexist: Sexism=تبعیض جنسی یا جنس پرستی ( بط ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sexist: فردی که اعمال جنس پرستانه ای انجام ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get off on the wrong foot: شروع بدی داشتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get off on the wrong foot: Make a bad start to a project or re ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

top ten: ده تای اول

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

top ten: ده تای اول

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stay on topic: سوالی را نپیچاندن بحث را عوض نکردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

desperate: Frustrated

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take your time: وقت گذاشتن برای کاری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take time: وقت گذاشتن برای چیزی یا وقت کافی صر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

follow up: Follow up question پرسش های تکمیلی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

keep a promise: به قولی عمل کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

worst: That's not the worst of itاین قسمت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worst: That's not the worst of itاین قسمت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cut it out: Enough is enough

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make it up to sb: جبران کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

make it up to sb: جبران کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

acquaintance: دوستی درحد سلام وعلیک

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

newborn: تازه متولدشده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

newborn: تازه متولدشده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

activist: فعال سیاسی یا اجتماعی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

freak out: هول شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chillax: فردی ک خیلی خیلی خونسردی و ب این اس ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

empathy: دلسوزی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

can't take it anymore: من دیگه نمیتونم تحمل کنم دیگه به ای ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

can't take it anymore: من دیگه نمیتونم تحمل کنم دیگه به ای ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hang in there: تمام تلاشتوبکن براش بجنگ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mentor: فردی ک تجربه فراوانی در نصیحت و راه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

good point: به نگاهی خوبی اشاره کردی زدی تو خال ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

good sport: فرد باجنبه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

good sport: فرد باجنبه

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chicken: تو ترسو نیستی شجاع هستی

١١ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lazybones: بی عار بودن

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

along: Proceed along یعنی ادامه دادن یا اد ...

١١ ماه پیش

مدال‌های فلورا