پیشنهادهای فاطمه وره زردی (٣٨٧)
کسی که مثل پلیس دستور زبان عمل می کنه
شکارچی اشتباهات تایپی
کسی که همیشه دنبال اصلاح ویرگول هاست
کسی که مدام دنبال غلط گیری متون و اصلاح نگارشیه
کسی که از واژگان پیچیده استفاده می کنه و فکر می کنه زبان ساده سطح پایینه
کسی که خیلی روی رعایت دستور زبان حساسه
فردی که باور داره قواعد زبان باید دقیقا رعایت بشن و از تغییرات طبیعی زبان خوشش نمیاد
کسی که معتقده زبان باید به شکل خالص و بدون تاثیرات خارجی یا تغییرات مدرن استفاده بشه
کسی که بیش از حد به علائم نگارشی حساس است و مدام اشتباهات نگارشی دیگران را اصلاح می کند و گاهی این رفتار می تواند آزار دهنده یا خشک به نظر برسد
افت عملکرد دانش آموز در سال دوم دبیرستان یا دانشگاه
در زمینه تحصیل به معنی کسی که دیرتر از بقیه در تحصیل یا یادگیری شکوفا می شود
امتحان بدون اعلام قبلی
فعالیت های فوق برنامه مثل ورزش، موسیقی، یا باشگاه های دانشجویی
اخطار رسمی به دانشجو به خاطر عملکرد ضعیف تحصیلی
امتحانی که دانشجو در یک دفترچه آبی مخصوص می نویسد ( رایج در آمریکا )
نوعی آموزش برعکس، معلم منابعی مثل ویدیو را در اختیار دانش آموز قرار می دهد یا معرفی می کند و دانش آموز در خانه مطالعه می کند و کلاس صرفا در جهت رفع ا ...
یک سال فاصله بین دو قطع تحصیلی معمولا قبل از دانشگاه
نرم افزار تشخیص سرقت ادبی یا کپی بودن نوشته ها
مسیر شغلی منتهی به رسمی شدن استاد دانشگاه
پروژه نهایی یا جامع که معمولا در پایان یک مقطع تحصیلی انجام می شود
بالا رفتن نمرات به طرز غیر واقعی مثلا آسان گرفتن اساتید
بدون گرفتن نمره یا مدرک در یک درس شرکت کردن
عبارت "come along" چند معنی می تونه داشته باشه، بستگی به موقعیتش داره: - 🚶♀️ بیان دعوت یا همراهی: مثلاً وقتی کسی می گه "Come along with us!" یعنی ...
حیوان عظیم
مقدار عظیم
تاثیر عظیم
گلیم خود را از آب بیرون کشیدن
فضول رو بردن جهنم
کنگر خوردن و لنگر انداختن
چوب حراج به چیزی زدن
کاسه داغ تر از آش شدن
دست بالای دست بسیار است
ذخیره دائمی
زمانی بکار میره که شما خیلی خجالت زده باشین
این به اون در
آب ریخته شده جمع شدنی نیست/اتفاقی که افتاده رو نمیشه برگردوند
آب از سرش گذشته
دستگاه تسویه آب
انگار نه انگار که آسمان دارد به زمین می آید
آدم عجول کار رو دوباره میکنه
هر فرازی را نشیبی است، بعد از سختی آسانی ست، پایان شب سیه سپید است
همه کاره و هیچ کاره
بیشتر برای بیان احساساتی مانند غافلگیری یا عصبانیت استفاده می شود
ریسک کردن، خطر کردن
شتاب کردن عجله کردن
دلیلی برای اثبات سخن خود نداشتن
دست و پا چلفتی، بی دست و پا بودن
مخروبه شدن