پیشنهادهای فرامرز معتمد (١٨)
شدت/ اشتدادی و در این ترکیب Intensional Relations به معنای روابط شدت/ضعف
به معنای شدت - مندی و در این ترکیب Intensional Relations به معنای روابط شدت/ضعف
ماتم سرا
مادیت بخشیدن/ عملی کردن/ تجسم بخشیدن/ پیاده کردن یک طرح بر روی مواد و مصالح خام
جنگا های بِکر
جنگل های بِکر
مثلاً: به او متوسل شدند
غرابت [در مورد افکار و ایده ها]
به گذشته برگشتن؛ به حالت قبلی برگرداندن؛ برگشتن و از نو شروع کردن [چیزی یا امری که از حالت فعلی آن راضی نباشند]؛ پاک کزدن و از صفر شروع کردن
بدیهی فرض کردن بدیهی انگاشتن
بدیهی فرض کردن
. درمورد فیلم یا سریال: � آبگوشتی�، معادل مناسبی به نظر می رسد
شِمایی کلّی [از موقعیت، به دست دادن]
to provide a] lay of the land] = شِمایی کلّی [از وضعیت، فراهم آوردن]
فدایی، جان بر کفان، پیش مرگ
هیجانات بسیجنده/بسیج کننده اصطلاح از روبرت پکستن مورخ بریتانیایی است.
خواستِ انفعال، انفعال خواهی، میل به انفعال
قلع و قمع کردن/نمودن