مدالهای فائزه
٢٩
١,٠٩٦
١٥
٠
٣
١٢
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
hassle: ذله کردن _آسی کردن
٦ ماه پیش
اولین لایک کردن
-
همه
٦ ماه پیش
کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز
-
همه
٦ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
subtext: معنی دوم _معنی پنهان _منظور اصلی
٦ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
bring up: پیش کشیدن موضوعی _طرح کردن
٦ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
sore spot: a sore spot a subject which someone ...
٦ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
sore spot: a sore spot a subject which someone ...
٦ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
grumpy: Stop doing your grumpy face عصبی ن ...
٦ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
agreed: قبوله
٦ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
dismiss: Class dismissed کلاس تموم شده
٦ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
duly: همانطور که انتظار می رفت
٦ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
end up with: منجر به چیزی شدن . A dysfunctiona ...
٦ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
with collar: کارمند بخش اداری
٦ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
ready made food: عذای اماده بیرون یا غذای اماده
٦ ماه پیش
ثبت اولین پیشنهاد
-
دیکشنری
-
٦ ماه پیش