مهسا امینی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تعقید: - پیچیدگی و دشواری فهم سخنی را که م ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paraphasia: نوعی اختلال زبانی که به درست تلفظ ن ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nimble: - سریع - فرز

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

parole: - آزادی با قول شرف - آزادیِ مشروط ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

otorhinolaryngology: پزشکی گوش٫حلق و بینی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افگار: - خلیده - خسته - آزرده

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

axiomatic: - مسلم، قطعی - واضح و روشن

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let on: Don’t let on لو نده

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rhetoric: Rhetoric is a technique of using la ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rigor: دقت

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

revise: - تغییر دادن - اصلاح کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proven facts: حقایقِ اثبات شده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رسا: - رَسا : بلند و واضح - رثا : سوگوا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

euphoria: - ذوق زده - هیجان زده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

استراباد: - نام قدیم گرگان

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اثیر: - اثیر:کره ی آتش - اسیر: گرفتار - ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

surplus: - اضافی - مازاد - زیادی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overextension: در زبان شناسی : - افزایش معنایی مخ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predominant: - برجسته برتر ارجحیت عمده/اصلی

١١ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nonrational: غیرعقلانی ٫ نامعقولانه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rapport: توافق و ارتباط موثر که منجر به حس ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

chunk: In studies of language acquisition, ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

juxtapose: - place side by side. - to place ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phatic communion: 'گفتگوهای ساده و غیر رسمی ' اسامی م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phatic communion: 'گفتگوهای ساده و غیر رسمی ' اسامی م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pidgin: زبان ترکیبی یا مخلوط گونه ای از زبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

speech acts: استفاده از زبان برای اهداف مختلف . ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

idiolect: در زبانشناسی واژه idiolect به معنای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lateralization: عملکرد به خصوصِ هر قسمت از نیمکره ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

split brain: دو پاره مغز . مغز دوپاره وقتی ارتب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

split brain: دو پاره مغز . مغز دوپاره وقتی ارتب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dichotic listening: تحریک همزمان گوشها به وسیله ی صداها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dichotic listening: تحریک همزمان گوشها به وسیله ی صداها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slip: خطای سهوی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

malapropism: به کار بردن کلمه ی اشتباه وقتی یه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sensory information: به هر اطلاعتی که مغز از طریق حواس پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sensory information: به هر اطلاعتی که مغز از طریق حواس پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

contralateral: On the opposite side of the body. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

agrammatic: نوعی اختلال زبانی که در اثر آسیبهای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dyslexia: نوعی اختلال در یادگیری زبان ، بیمار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paraphasia: نوعی اختلال زبانی که به درست تلفظ ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paraphasia: نوعی اختلال زبانی که به درست تلفظ ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anomia: بیمارانی که از این اختلال رنج میبرن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

anomia: بیمارانی که از این اختلال رنج میبرن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

faculty psychology: نوعی تئوری یادگیری زبان که تاکید آن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

faculty psychology: نوعی تئوری یادگیری زبان که تاکید آن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

school of thought: مجموعه ای از ایده ها٫ تفکر ونگرش ها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

peripheral: - ناچیز و کم اهمیت در مقایسه با موض ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

focal: - مرکز و کانون توجه - اساسی ٫ مهم٫ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

focal: - مرکز و کانون توجه - اساسی ٫ مهم٫ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

constructive analysis: - بررسی مقابله ای ٫نوعی تئوری فراگی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nominate: - نامزد انتخاباتی - منصوب شدن درن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

parole: - آزادی با قول شرف - آزادیِ مشروط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

morgue: - سردخانه - آرشیو روزنامه /مجله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trifle: مسائل بی ارزش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

practical minded: - منطقی - عقلانی - واقع گرا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

axiomatic: - مسلم، قطعی - واضح و روشن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

axiomatic: - مسلم، قطعی - واضح و روشن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

material: - مواد آموزشی مثل : کتاب، ویدئو، ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put into practice: - انجام دادن - بکار بردن - اجرا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

universal: - مشترک - کلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

barbed words: حرفهای نیش دار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

convention: - جلسه - نِشست - اجلاس گردهام آیی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stout: - قوی هیکل - تنومند - پُر زور - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stout: - قوی هیکل - تنومند - پُر زور - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

harmony: - سازگاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ventilate: - تهویه کردن عوض کردن هوا در مکانی/ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

below zero: زیر ِ صفر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

below zero: زیر ِ صفر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sorcery: - جادوگری - سحروجادو - افسون - ط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sorcery: - جادوگری - سحروجادو - افسون - ط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knowledge: دانش مجموعه ای از حقایق و فرضیه هاس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proven facts: حقایقِ اثبات شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

authorities: صاحب نظران

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

medicine man: - حکیم - جادوگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

statement: اظهارنظر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predecessors: پیشینیان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infallible: عاری از خطا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infallible: عاری از خطا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mental faculty: استعداد ذهنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undeniably: غیر قابل انکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concrete: واقعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rigor: دقت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

manipulate: با توجه به بافت متن : - کنترل کردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

encompass: در برگیرنده ی . . . . ( هر موردی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scholar: - اهل علم - محقق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

degree: - میزان - اندازه - درصد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

socioeconomic status: موقعیتِ اجتماعی - اقتصادی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ultimate: ultimate goal - - - - - > هدف نهایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

precedent: - نمونه - معیار - الگو - هنجار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blepharoplastic: جراحی زیبائی پلک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

otorhinolaryngology: پزشکی گوش٫حلق و بینی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rhinoplastic: عمل بینی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rhetoric: Rhetoric is a technique of using la ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whim: A whim is a wish to do or have some ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

informant: - خبرچین - جاسوس - منبع اطلاعات:ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drill: - آموزش - تمرین - تکلیف - مشق ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

acknowledge: - پذیرفتن - قبول کردن - تشخیص داد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

underlying: - مهم، ضروری، حیاتی، واجب - اساسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

naive: سطحی نگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

work force: با توجه به بافت متن : - پرسنل - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

partially: به طور ناقص

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

morality: اصول اخلاقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

execution: اعدام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scald: - سوزاندن - سوختگی سوزان/جوشان - ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حسن تعلیل: گونه ای از صنایع معنوی در ادبیات فا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حسن تعلیل: گونه ای از صنایع معنوی در ادبیات فا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ملمع: گونه ای از صنایع ادبی به معنی: شعری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترصیع: ترصیع وموازنه : گونه ای از صنایع مع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ترصیع: ترصیع وموازنه : گونه ای از صنایع مع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

soak: با توجه به بافت متن: To charge ( s ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tumult: - شلوغی/همهمه/جاروجنجال - بی قراری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tumult: - شلوغی/همهمه/جاروجنجال - بی قراری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in low spirits: - غمگین - مایوس - ناراحت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

obedient: - حرف گوش کن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

demand: - خواستارِ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سد رمق: - بخور نمیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زنهار: - مواظب باش - امان و پناه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inception: 1 - starting point - نقطه ی شروع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consider: - موردِ توجه قرار دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revise: - تغییر دادن - اصلاح کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

factual: - حقیقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deposits: ذخایر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deposit: در حالت جمع: deposits - ذخایر - م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grazing: - دام داری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ice caps: - توده های یخ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مجاملت: - خوش رفتاری - خوش زبانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عارف: آگاه /دانا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سبحان الله: - شگفتا !

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

god given ability: - استعدادِ ذاتی - توانایی و استعدا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social context: محیطِ اجتماعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

social context: محیطِ اجتماعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

defiant: - بی اعتنا/جسور/پُررو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

احبا: - دوستان - متضادِ اعدا ( دشمنان )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مضمار: - میدان اسب سواری - آخرین نقطه ی م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شحنه: - نگهبان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تنعم: - تو نازو نعمت زندگی کردن - خوشگذر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metacognition: - تفکر درباره ی تفکر - دانستنِ دان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dogmatic: - close - minded - کوته فکر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ambiguity tolerance: - در بحث روانشناسی زبان ؛تحمل ابهام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loophole: - solution - excuse - fault - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leap: A risky action undertaken with the ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

copybook: نوعی دفترچه ی شخصی که دانش آموزان ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

referential: - مهم - قابل توجه - معنی دار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

referential: - مهم - قابل توجه - معنی دار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

repertoire: - capabilities - talents - abilit ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تلبیس: - مکر /حیله - فریب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غبی: - احمق - کندفهم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exhaust: - کاملا مصرف کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

morphotactics: - the study of arrangement of morph ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

portmanteau: - blending - ترکیب دو کلمه برای ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

portmanteau: - blending - ترکیب دو کلمه برای ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coinage: فرآیند ساخت واژه ای جدید که ریشه در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coinage: فرآیند ساخت واژه ای جدید که ریشه در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

borrowing: - نوعی فرآیند ِ ساخت واژه ( word fo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calque: - نوعی عملیات ساخت واژه که در آن تر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back formation: ساخت یه کلمه ی جدید از طریق کاهش دا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

محمل: مهمل: کلام بیهوده و بی معنی محمل: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heteronym: کلماتی نظیر : pussy :infected puss ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

projection: - تصویری/نمایشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

buffer: - به حافظه ای که در چاپگرها یا همان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cut a long story short: بریم سر اصل مطلب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

background knowledge: - دانشِ قبلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

background knowledge: - دانشِ قبلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maxim: - قاعده/قانون - گفته - ضرب المثل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محمره: - نام قدیم خرمشهر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

محمره: - نام قدیم خرمشهر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استراباد: - نام قدیم گرگان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

استراباد: - نام قدیم گرگان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سناباد: - نام قدیم مشهد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گمبرون: - نام قدیم بندرعباس

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناصری: - نام قدیم اهواز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

justify: - در word ابزار justify برای افزایش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bilabial: - در علم آواشناسی : صداهایی که برای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bilabial: - در علم آواشناسی : صداهایی که برای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

labiodental: - در علم آواشناسی: صداهایی که از ط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

labiodental: - در علم آواشناسی: صداهایی که از ط ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dyspnea: - تنگی نفس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dyspnea: - تنگی نفس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

controversy: - اختلاف نظر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ولکان: آتشفشان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درمکی سیاه: - پول خرد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مجابات: - جوابگویی دوشاعر به شعر یکدیگر، با ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلاست: - سخنی که نرم، روان، هموار و مطبوع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غث و سمین: - سختی که هموار و یکدست نباشد. غث ...

١ سال پیش

مدال‌های مهسا امینی