پیشنهادهای Erfan (٦)
٢٧
٥ سال پیش
٣٥
( noun ) 1. میکروفون مخفی 2. حشره کوچک 3. اشکال ( computing ) ( verb ) 1. اذیت کردن مزاحم شدن 2. میکروفون مخفی کار گذاشتن
٥ سال پیش
٣٥
1 - ( دو چیز را به هم ) وصل کردن 2 - چسباندن یا بستن دو چیز به هم 3 - محکم کردن ( با قفل کردن، محکم بستن و. . . )
٥ سال پیش
١٦
1 - "لطمه خوردن"متضاد:benefit My work is suffering as a result of problems at home 2 - رنج بردن
٥ سال پیش
٤٢
حس و حال مکان
٥ سال پیش
٣٩
1. موقعیت 2. وضع 3. دیدگاه ( on sth ) 4. جایگاه/مقام 5. job ☺
٥ سال پیش
٢٧
1اطمینان/اعتماد - 2اعتماد به نفس