تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ای با پسوند ترکی. به معنای جایی که پر از سنگ است. مثل داشلیق یا داشلیخ که معادل سنگلاخ است.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هِچکیم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

یکی از معانیش رو بعنوان فعل، گوگل اینطوری گفته: be persistently and disturbingly present in ( the mind ) دائماً و به طور مزاحمت آوری بودن ( در ذهن ) ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چوخ ناحیه نی شامل اولاماق. مثال: The fields stretched away into the distance.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لو دادن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معنی دومش علاوه بر مرتب کردن این هست resolve a problem or difficulty یعنی حل کردن مشکل یا سختی ای

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

interpret یعنی تفسیر کردن. interpreted یعنی تفسیر شده درنتیجه misinterpreted هم میشه بدتفسیر شده.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فوت و فن عکاسی ( چیزی که گوگل ترنسیت گفت )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

درک غلط

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چهارراه ( در اینجا اسم مکان ) مرکز اردبیل است. این مکان قبل از انقلاب57 چهارراه پهلوی نام داشت و بعد از انقلاب به چهارراه امام خمینی نام گرفت اما مرد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیلمیَم در ترکی اردبیلی به معنای نمیدانم هست. english: i don't know bilmiam

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

if something bears repeating, it's worth of saying again. Or it's important enough to state more than once این تعریف ها رو از گوگل برداشتم.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The dissipation of impetus was an important consideration : نکته قابل توجه ( در این مثال )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مغایرت، ناسازگاری