مهدی نصر - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

second guess: بازنگری انتقادی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conformist: دنباله رو

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stationary population: جمعیت هماره ثابت

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the mercy of: در قبضه ی. در مشتِ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

folks: کَس و کار

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

omnivorousness: همه چیزخوارگی، کثیرالاشتها بودن. مج ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seasoned: کهنه کار

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mystification: ابهام آفرینی؛ مبهم سازی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blase: سیر؛ اشباع شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dissimulative: شخصی، فعلی یا چیزی که در کار ظاهرسا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand alone: تک اِستاده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flattering: در گفتگوی شفاهی: چوب کاری کردن؛کسی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

litany: فهرست بلندبالا؛ سیاهه ی طویل

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pathos: تأثر

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bathos: ابتذال هزل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high treason: خیانت به کشور

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

typecast: کلیشه ای شدن؛ کلیشه ای رفتار کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

immiseration: مسکین سازی؛ فلاکت آفرینی؛اَدبارزایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pleasure garden: حَظ باغ؛ بستان لذات

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

amity: الفت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

responsive: حساس؛ منعطف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flipping: بساز و بنداز ( در عرصهٔ ساخت وساز ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

credit instruments: اسناد اعتباری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shun: پرهیختن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

street smarts: شهربلدی؛ فوت و فن ( های ) شهرنشینی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

street smarts: شهربلدی؛ فوت و فن ( های ) شهرنشینی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ego strength: قوّت نفس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oculus: چشمه؛ دهانه؛ روزن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

burial society: جامعهٔ هم خرج در خاکسپاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

measuring rod: چوبِ گز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inculcate: ملکه ی ذهن کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fatherland: پای بوم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indictment: لکه ننگ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

see through: بدن نما

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ticket stub: ته برگ بلیت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

desperately: مذبوحانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

good sense: قدرت تشخیص

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

good sense: قدرت تشخیص

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a go of it: به عنوان اصطلاحی غیررسمی: �ترکاندن� ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

industrialism: صنعت مداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

magnate: کله گنده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dandyism: ( در معنای صراحتاً منفی ) قرتی گری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fair minded: جامع نگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

light hearted: شوخ وشنگ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diffidence: حجب وحیا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heroize: قهرمان سازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mogul: کله گنده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

weltschmerz: غم عالم؛ جهان رنجوری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unlettered: اُمّی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

desirous: میل آگین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overwhelming: زایدالوصف

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

big word: واژه ی دهان پرکن؛ واژه ی پرطمطراق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liability: شخص یا امر دردسرساز؛ مایه ی دردسر؛ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

specifiable: در مواردی: قابل احصا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

greathearted: جوانمرد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

give hostages to fortune: گزک به دست کسی دادن. بیهوده برای خو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

squeamishness: دل نازکی. حساسیت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

syndic: ضابط

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whited sepulchre: ظاهرالصلاح. مار خوش خط وخال

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

technicalities: سازوکار درونی. در برخی مواضع، افزون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spin: یکی از معانی دورتر، غیررسمی تر و اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

steatopygia: گنده باسنی. گنده کفلی

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های مهدی نصر