مجتبی م

مجتبی م

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده



to let off steam١٢:٥٧ - ١٤٠٢/٠٢/٠٧عصبانیت رو خالی کردنگزارش
0 | 0
on the way١٢:٠٢ - ١٤٠٢/٠٢/٠٧بعضی جاها: توراهی داشتن باردار بودنگزارش
2 | 1
it's just so much١٣:٥٣ - ١٤٠٢/٠١/٢٨سَرم پره درگیرم ذهنم آشفته استگزارش
0 | 0
like١٣:١٦ - ١٤٠٢/٠١/٢٨موردی رو قبول داشتنگزارش
0 | 0
the arc of the moral universe is long but it bends toward justice١٣:٣٣ - ١٤٠٢/٠١/٢٧هرچند روح اخلاقی این دنیا قوس و کمان طولانی دارد اما این خم به سمت عدالت گرایش دارد.گزارش
0 | 0
take the credit١٨:٠٨ - ١٤٠٢/٠١/٢٦مورد تعریف و تمجید قرار گرفتن بابت انجام کاریگزارش
0 | 0
tenner١٢:٤٢ - ١٤٠٢/٠١/٢٦شایدم بشه گفت ده گرم ( مواد )گزارش
0 | 0
one night stand١٢:٢٢ - ١٤٠٢/٠١/٢٢رابطه ( جنسی ) یک شبه.گزارش
0 | 0
mongoloid١٣:٤٤ - ١٤٠٢/٠١/١٧سندروم داونگزارش
0 | 0
religion١٢:٣٣ - ١٤٠٢/٠١/١٦باور عقیدهگزارش
0 | 0
homophobic١٢:٣٠ - ١٤٠٠/٠٤/٠٧با احترام به خاندان زهرا خانوم عارضم که: ضد همجنس گرایی توهین به همجنس گراهاگزارش
34 | 1
rapey١٢:٢٢ - ١٤٠٠/٠٤/٠٧تجاوزگزارش
0 | 1
quince١٢:٠٦ - ١٤٠٠/٠٤/٠٧جشن تولّد پانزده سالگی دخترا - جشن بلوغ جنسی ( اسپانیایی )گزارش
7 | 3
toxic masculinity١٢:١١ - ١٤٠٠/٠٣/٣١مردانگی سمی اصطلاحی هست که کارهایی که اگه مرد کنه از مردونگیش کم میشه. کارهایی مثل گریه کردن، احساس داشتن، ضعیف بودن، یا مثلا بگه چقدر اون بچه کوچیکه ... گزارش
14 | 2
gender bend١٠:٤٢ - ١٤٠٠/٠٣/٣١نقش جنس مخالف رو بازی کردن در ظاهر خود تغییر جنسیت دادن ( نه در باطن )گزارش
2 | 1
drag١٢:٤٠ - ١٤٠٠/٠٣/٣٠انتقال نقش جنسیتی. اصطلاحی در یک نمایش با تغییر ظاهری جنسیت هستش. درگ به معنی اجرای نقش زنانه یا مردانه یا هر نوع جنسیتی دیگر هست. اجرا یا نمایش ع ... گزارش
28 | 1
genderqueer١١:٠٩ - ١٤٠٠/٠٣/٣٠ژندر کوییر کسی که هویت جنسیش نه مرده و نه زن. بلکه بین این دو، یا فراتر از این دو، یا ترکیبی از این دو هستش.گزارش
12 | 1
gender queer١١:٠٩ - ١٤٠٠/٠٣/٣٠ژندر کوییر کسی که هویت جنسیش نه مرده و نه زن. بلکه بین این دو، یا فراتر از این دو، یا ترکیبی از این دو هستش. گزارش
0 | 1
bottom of everything٠٩:٣٣ - ١٤٠٠/٠٣/٣٠از ته قلب از صمیم قلبگزارش
0 | 1
bottom of my everything٠٩:٣٣ - ١٤٠٠/٠٣/٣٠از ته قلبم از صمیم قلبمگزارش
2 | 1
trophy girlfriend٠٩:١١ - ١٤٠٠/٠٣/٣٠دختر سکسی و جذاب که آویزون افراد مشهورو پولدار هستشگزارش
2 | 1
trophy girlfriend٠٩:٠٦ - ١٤٠٠/٠٣/٣٠دخترای سکسی و جذاب که آویزون افراد مشهور و پولدار هستن.گزارش
9 | 1
masc present١٤:٠٥ - ١٤٠٠/٠٣/٢٦نگرش مردانه رفتار مردانهگزارش
0 | 1
masc presenting١٤:٠٥ - ١٤٠٠/٠٣/٢٦نگرش مردانه رفتار مردانهگزارش
2 | 1
EW٢٠:١٥ - ١٤٠٠/٠٣/١٦ایش اَییییگزارش
32 | 1
janky١٩:٥٦ - ١٤٠٠/٠٣/١٦عتیقه بیکیفیت منسوخگزارش
2 | 1
green١٩:٢٤ - ١٤٠٠/٠٣/١٦یعضی جاها به معنی مریضی یا بیماری یا بی حالی هستشگزارش
5 | 1
labia major١١:١١ - ١٤٠٠/٠٣/١٦دو تا لُپ کس رو میگنگزارش
2 | 1
courtesy bottom١٣:٠٣ - ١٤٠٠/٠٣/١٢کونیه پارتی جنده ی پارتی کسی که تو پارتی ها به همه میده حالا پسر باشه میشه کونی دختر باشه میشه جندهگزارش
2 | 1
turning٢٠:٢٤ - ١٤٠٠/٠٣/١١بیراهه رفتن از مسیر خارج شدن منحرف شدنگزارش
7 | 1
decolonizing٢٠:٠٥ - ١٤٠٠/٠٣/١١تغییر در نوع چیزیگزارش
0 | 1
give a shit١٤:٢٥ - ١٤٠٠/٠٣/١١اهمیت دادن به چیزی نگران بودن درباره چیزی مراقب چیزی بودنگزارش
32 | 1
hard out١٣:١٠ - ١٤٠٠/٠٣/١١تمام کردن تعطیل کردنگزارش
0 | 1
quince court١٠:٣٩ - ١٤٠٠/٠٣/١٠گروه افتخاری همراه داماد یا عروس ( که اونو تا کلیسا همراهی میکنن و باهاش میرقصن، یچیز شبیه همون ساقدوشه )گزارش
2 | 1
mama٠٩:٣٣ - ١٤٠٠/٠٣/١٠خانم جونگزارش
5 | 1
join the club٢٠:٣١ - ١٤٠٠/٠٣/٠٣تجربه مشترک داشتن. وضعیت همسان داشتن. ( مثلا منم مثل توام، وضعیتم مثل توئه )گزارش
34 | 1
inconsistencies١٧:٥٦ - ١٤٠٠/٠٣/٠٣تناقض، نا هماهنگیگزارش
30 | 1
dinner party٠٩:٥٤ - ١٤٠٠/٠٢/٣٠مهمونی شام چند نفره ( با تعداد کم )گزارش
5 | 1
day of the dead٠٩:٤٠ - ١٤٠٠/٠٢/٣٠روز مردگان یچیز شبیه پنجشنبه آخر سال که ما میریم سر قبر فامیلامون و فاتحه میخونیمگزارش
5 | 1
dive bar١٤:٥٥ - ١٤٠٠/٠٢/٢٩بار با سبک قدیمی و کم مشتریگزارش
5 | 1
chambelana١٣:٥١ - ١٤٠٠/٠٢/٢٩- همراه رقص ( تو پونزده شونزده سالگی طرف تو سن بلوغ جنسی ) - همراه طرف - اسکورت کننده طرف - مدیر تشریفاتگزارش
2 | 1
chambela١٣:٥٠ - ١٤٠٠/٠٢/٢٩- همراه رقص ( تو پونزده شونزده سالگی طرف تو سن بلوغ جنسی ) - همراه طرف - اسکورت کننده طرف - مدیر تشریفاتگزارش
0 | 1
chambelan١٣:٤٧ - ١٤٠٠/٠٢/٢٩- همراه رقص ( تو پونزده شونزده سالگی طرف تو سن بلوغ جنسی ) - همراه طرف - اسکورت کننده طرف - مدیر تشریفاتگزارش
0 | 1
ceanera١٣:٠١ - ١٤٠٠/٠٢/٢٩جشن ورودگزارش
2 | 1
cea�era١٣:٠٠ - ١٤٠٠/٠٢/٢٩جشن ورودگزارش
0 | 1
quinceanera١٠:٤٣ - ١٤٠٠/٠٢/٢٩جشن بلوغ جنسیگزارش
5 | 1
quincea�era١٠:٤٢ - ١٤٠٠/٠٢/٢٩جشن بلوغ جنسیگزارش
2 | 1
start thing off٠٨:٣٧ - ١٤٠٠/٠٢/٢٨از خود شروع کردنگزارش
0 | 1
start things off٠٨:٣٧ - ١٤٠٠/٠٢/٢٨از خود شروع کردنگزارش
0 | 1
gofundme١٩:٣٣ - ١٤٠٠/٠٢/٢٦خیریه کمک های مردمی پلتفرمی برای تامین مالی چیزی، بر اساس کمک های اهدایی. پلتفرم GoFundme به مردم اجازه می دهد برای مجموعه گسترده ای از رویدادها که ... گزارش
2 | 1