پیشنهادهای احمد _ الله بخشی (١٥)
) اصطلاح ) . . . یه روز خوب میاد
God willingly انشالله
مخلوط، مخلوط شده, به هم ریخته، به شکلی بی نظم ترکیب شده است
I found out
فیلم سینمایی که اکثر اقدامات مربوط به جاسوسی است
After "getting up ", I go into the bathroom and take a shower. بعد از بیدار شدن حمام میروم و دوش میگیرم
I "get out of " bed about 7 o’clock every morning. من هر روز صبح ساعت 7 از خواب بیدار میشم
اطلاعات غذایی
• اطلاعات بسته بندی محصولات غذایی تولید شده که در آن مواد تشکیل دهنده و ارزش غذایی آنها ذکر شده است
زمان گذشته و مضارع " خواب ".
لباس هایی که روی بدن پوشیده شده است، مانند شلوار، پیراهن، لباس یا موارد مشابه. لباس؛ پوشاک؛ پارچه
دل درد _ شکم درد
نوعی دارو که مانند قرص جامد است و دارای روکش مانند کپسول است
یک دوست واقعی و قابل اعتماد، کسی که حتی در روزهای سخت دوست است
آتش گرفت