دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٣,١٥٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٢٣٢
لایک
لایک
٣١٨
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١٥

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
١٦

Sit about = Sit around . یللی تللی کردن ، وقت را بطالت گذراندن / سپری کردن .

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٢

Sit about = Sit around . یللی تللی کردن ، وقت را بطالت گذراندن / سپری کردن .

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٩

بیکار نشتن ، دست روی دست گذاشتن ، کاری انجام ندادن . to spend time sitting down and doing very little: We sat around most of the evening, waiting fo ...

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٢٢

با مسئولیت محدود ( نوعی شرکت که در صورت ورشکستگی ، سهام داران آن مسئولیتی در قبال پرداخت بدهی های آن شرکت ندارند و فقط مبلغی که سرمایه گذاری نموده ان ...

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٢

( شخصیت یا فرد ) پرطرفدار /خبرساز /پر آوازه . high - profile adjective attracting a lot of attention and interest from the public: He has many high ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.