Ario - جزئیات مدال‌ها

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٩ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the trouble: دردسر به جون خریدن ( Collocation )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the trouble: دردسر به جون خریدن ( Collocation )

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at home and abroad: داخل یا خارج ( Collocation )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

open to the public: علنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

administer justice: دیوان عدالت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sound mind: عقل سلیم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

no admittance: ورود ممنوع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

attend a meeting: حظور پیدا کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

commit murder: مرتکب قتل شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leaving for: اگه بعدش اسم مکان بیاد به معنی عازم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sit for: داوطلب شدن برای کاری یا چیزی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call at: . . . We can't CALL AT his home ton ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call at: . . . We can't CALL AT his home ton ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tied up: مشغول بودن ، درگیر کاری بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

turned down: رد شدن ، پذیرفته نشدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run off: پرینت گرفتن یا تکثیر متن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get through to: متوجه کردن کسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catch on: مورد پسند واقع شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sat on: He just sat on it پشت گوش انداختن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

well in hand: تحت کنترل ( اوضاع )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well in hand: تحت کنترل ( اوضاع )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be up to: وظیفه کسی بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call off: به هم زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put up: Put s. o up = به کسی جا دادن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be put up: متحمل شدن ، سازش کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go after: به دنبال رفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

have a bee in one's bonnet: مشغولیت ذهنی داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a bee in one's bonnet: مشغولیت ذهنی داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

have other fish to fry: اولویت های دیگری داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have other fish to fry: اولویت های دیگری داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

horse of another colour: یه بحث جدا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

earlobe: لاله گوش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

embarking: در حال شروع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embarking: در حال شروع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

life expectancy: امید به زندگی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acquisition expert: کارشناس خرید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

حاظر: نوشتار درست کلمه "حاضر" هست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gut: Trust your guts = به غریزه ی خودت ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

corporation: به شرکت هایی که در یک حوضه و زمینه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regards: در انتهای نامه: احترامات با احترام

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های Ario