نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
outspokenly: با بی پروایی با صراحت لهجه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot shit: Very good
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tuff shit: Take it or leave it
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pantingly: نفس نفس زنان
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
patchily: جسته گریخته، کشکی کشکی، الابختکی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on good terms with: آشتی بودن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
too much and never enough: هرچه بگویم کم گفته ام
١ هفته پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i make you suffer: کاری می کنم عذاب بکشی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make someone suffer: باعث رنج و آزار کسی شدن I make you ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
talk about jumping right into it: با لحن تعجب و کنایه: عجب! چه زود دس ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you want: بهتر است You want to be careful بهت ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flaxmeal: پودر تخم کتاب
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
up and vanished: دود شده رفته هوا
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
AS: در مقام، در جایگاه، در قالبِ
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're cooked: فاتحه ت خونده ست
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lift one's spirit: جان بخشیدن به کسی، روحیه را بالا بر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to go to the hospital: به سوی بیمارستان رفتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to go to the bed: به سوی تختخواب رفتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to go to prison: به زندان افتادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to go to the prison: به زندان رفتن ( برای بازدید یا ملاق ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to go to market: به بازار رفتن ( برای خرید و فروش )
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to go to the market: رفتن به بازار ( برای گردش )
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to go to sea: ملوان شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to go to the sea: رفتن به سوی دریا
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to go to hospital: رفتن به بیمارستان ( بعنوان بیمتر بر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nextwise: همون otherwise است وگرنه، در غیر ای ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
head bump reading: همان phrenology است یا شناخت شخصیت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stab at something: An attempt to do something I stabbe ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a bent out of shape: عصبانی شدن، غضبناک شدن Loose temper
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
institution of slavery: نظام برده داری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kick my way: راهم را کشیدم و رفتم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i kicked my way: راهم را کشیدم و رفتم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
being sick: She is being sick او بالا می آورد S ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're good to go: You're ready to leave or start می ت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stealing someone's thunder: Taking credit for someone else's ac ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spoken out: علنی شده، فاش شده
٦ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chasing pavements: متر کردن پیاده روها ( به دنبال چیزی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep the lines open: maintain open communication or keep ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by a kid: به نفع کودک، مناسب کودک،
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wrong time: بی وقت، زمان نامناسب
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get things on the same page: در باره ی مسائلی به توافق رسیدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
critically injured: زخم کاری
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
assassination attempt: اقدام تروریستی
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it takes work: کار شاقی است
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're ahead of yourself: بی گدار به آب می زنی، بی خودی شلوغش ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stepparent: والدین ناتنی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
overidentify: همذات پنداری بیش از حد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش