محمد بنیادباقری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

compromised: دارای نقص

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vulgaris: گونه معمول

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vasodilate: داروی تنظیم فشار خون

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spritz: اسپری مو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sculpting: شکل دادن، فرم دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dwindling: کاهش یابنده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dwindling: کاهش یابنده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anodise: آندش، آندایز، پوشاندن سطح فلز با اک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vellus hair: موی کرک مانند که روی صورت کودکان و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

retinoid: نوعی ترکیب شیمیایی در ارتباط با ویت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vulgaris: گونه معمول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wick: جریان یافتن از طریق خاصیت موئینگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wick: جریان یافتن از طریق خاصیت موئینگی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

isotretinoin: ایزوترتینوین، دارویی برای درمان آکن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exfoliant: کرم لایه بردار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incidently: در هر حال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tamperproof: پلمپ و مهر و مومی که در بسته بندی ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nappy rash: نوعی التهاب پوستی در باسن کودکان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nappy rash: نوعی التهاب پوستی در باسن کودکان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

detangle: رفع ژولیدگی و در هم پیچیدن مو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

detangle: رفع ژولیدگی و در هم پیچیدن مو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mousse: اسپری کف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mousse: اسپری کف

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

comedogenic: ماده ای که تمایل به ایجاد آکنه از ط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

comedogenic: ماده ای که تمایل به ایجاد آکنه از ط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

escherichia: اشریشیا کلی ، نوعی باکتری باسیلی از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wipe: دستمال، دستمال کاغذی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

canerow: نوعی بافتن موی سر به طوری که موها ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leucoderma: لک و پیس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arachis oil: روغن بادام زمینی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crevicular: شکاف لثه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

remineralization: ترمیم طبیعی دندان آسیب دیده که هنوز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

remineralization: ترمیم طبیعی دندان آسیب دیده که هنوز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oral irrigator: وسیله برای مراقبت خانگی دندان که در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

irrigator: به oral irrigator مراجعه کنید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leucocyte: گلبول سفید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

materia: ماده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

materia alba: رسوب نرم سفید رنگ متشکل از سلولهای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

compromised: دارای نقص

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dentinalgia: درد دندان زمانی که در معرض محرکهایی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

syneresis: انقباض مواد ژل مانند آنچنان که مایع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thixothropy: تمایل برخی ژله ها و امولسیون ها به ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

karaya gum: صمغ گیاه استرکولیا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

castoreum: عصاره ای رزین مانند که از غددی در ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

castoreum: عصاره ای رزین مانند که از غددی در ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ambergris: مومی خاکستری رنگ که از سر نهنگ عنبر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sperm whale: بزرگترین نهنگ از دسته نهنگ های دندا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sperm whale: بزرگترین نهنگ از دسته نهنگ های دندا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tincture: عصاره گیاهی یا حیوانی استخراج شده ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tincture: عصاره گیاهی یا حیوانی استخراج شده ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

olibanum: صمغ رزینی استخراج شده از درخت کندر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

organoleptic: مربوط به بو، مزه، ظاهر و لمس غذا که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

palmarose: علف لیمو، بیشتر به نام پالمارز معرو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muguet: موگه، زنبق دره یا گل برف از گیاهان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

colourway: محدوده ای از ترکیب دو یا چند رنگ که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oakmoss: نوعی گلسنگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

opopanax: صمغ معطری که در گذشته در داروسازی ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

petitgrain: روغنی است که از برگ و شاخه های سبز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

animalic: مواد معطری که از اجزای بدن حیوانات ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ylang ylang: گل درخت کانانگا که بومی هند بوده و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concrete: به عصاره های گیاهی استخراج شده بوسی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lemon grass: علف لیمو، چمن معطر، نوعی از علف های ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lemon grass: علف لیمو، چمن معطر، نوعی از علف های ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

synergise: هم افزایی کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

opoponax: نوعی صمغ رزینی متشکل از صمغ محلول د ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deospray: اسپری خوشبو کننده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off note: از کوک خارج شدن، از کوک خارج کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

foam bath: ماده شوینده ای که داخل آب وان حمام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bath oil: روغن حمام

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vetiver: وتیور

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ultramarine: رنگدانه آبی رنگ که از پودر کردن سنگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cocktail: در شیمی مخلوطی از چند ماده مختلف را ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

water white: مایعی که از نظر شفافیت و رنگ مانند ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overwrap: بسته بندی که بر روی بسته بندی دیگر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soak off: زدودن ماده ای که به سطح ماده ای دیگ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dab on: مالشی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

defficiency: نقص

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های محمد بنیادباقری