مدال‌های بهزاد همایی

١٥٢

٢,٩٤٠

٢٣

١

٧

١٥

امتیاز‌ها

مدال‌ها

جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

drastically: به شدت

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

passing: عبور

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passing: عبور

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

show up: ظاهر شدن - خودنمایی کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

detach: بیرون کشیدن - حذف کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cramming: فشرده شده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rusty on: از کار افتاده - ضعیف شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bust: سوختن در بازی - گیم اور شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go haywire: خراب شده - از کار افتاده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go haywire: خراب شده - از کار افتاده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come up: مواجه شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take in: در بر گرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

valid: واقعی - حقیقی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

capitalize: بهره برداری - استفاده کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

faced with: مواجه شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

maintain: مدیریت کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

feel down: کسی که خلقش تنگ باشه - بی حوصله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flag: علامت - نشانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

formatted: قالب بندی شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

formatted: قالب بندی شده

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش