تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

involving students with different levels of ability دانش آموزان با سطوح متفاوت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

if sth is all - expenses - paid, it means that you don't have to pay for anything yourself هزینه تقبل شده ( رایگان )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

if a rule, system is in place, it has started to exist موجود ( وجود داشتن )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

midtown=the part of a city near the center نزدیک به مرکز شهر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tie sth up= To cause sth, not to be available for use syn= To occupy تصرف کردن، مورد استعمال قرار دادن، اشغال کردن، در دسترس نبودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

above all از همه مهمتر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

=to start to happen more quickly سریعتر در حال اتفاق افتادن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you say that someone defies their age, you mean that their appearance or behaviour suggests that they are younger than they really are. ( ظاهر ) ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

in a way that shows you're criticizing sb or sth با نگاه منتقدانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

leave sth to sb leave sth for sb =to give sb the responsibility for dealing with sth به کسی واگذار کردن ( اختیارات چیزی رو به کسی دادن )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

to form an idea in your mind طرح ریختن - تدبیر کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

costing many billions of dollars میلیاردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رو به تکمیل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در حال رو به تکمیل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برند داروی مسکن تب بر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

not adequately developed کمتر توسعه یافته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

step by step گام به گام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

considering sth in a simple way ساده انگارانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

with palm trees along the edge حاشیه نخلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مربوط به مد و فشن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به طور نجومی in a way that is much too much syn= astronomically

پیشنهاد
٢

to get involved with all aspects of your job یه جورایی به معنی زیر میرسیم که میشه to get started معنی= دست به کار شدن ( توی دل کار زدن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

having too many connections دائم المتصل ( با اینترنت بیدارشدن و خوابیدن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to sift غربال کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

to be full of people or activity جای سوزن انداختن نبودن یه عالمه کار روی سر ریخته شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیرقیمت

پیشنهاد
٠

to receive less attention because someone/something else has started to be noticed to. بخاطر کسی /چیزی از کانون توجهات خارج شدن ( از چشم افتادن ) م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

to go to a higher level به سطح بالاتر ارتقا یافتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

to do sth after first doing sth else چیزی رو یکی پس از دیگری انجام دادن