دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٢,٧٢٢
رتبه در دیکشنری
١,٣٦٧
لایک
٢٨١
دیسلایک
٤٤
جدیدترین پیشنهادها
٢ سال پیش
٣
وِری/ veri : لثه مانند: مانده های خوراک از روی وری ها پاک کرد و. . . کلیدر محمود دولت آبادی
٢ سال پیش
٣
کِلغَر / kelghăr : یک جور هیزم. مانند: ماه درویش، پای اجاق نشسته بود و کِلغَر به آتش زیر دیگ می انداخت. کلیدر محمود دولت آبادی کلغر : با غین ن ...
٢ سال پیش
١
تَرقِبید/ tărghebid : نام درخت مانند: کوتاه ترین ترقبید، از دیوار برابر، به قامت تر بود. کلیدر محمود دولت آبادی
٢ سال پیش
٢
خَویر/ khavir : کَرت مانند: رودخانه بهاره بود که از بیخ دیوار باغچه ها و خَویرها می گذشت. کلیدر محمود دولت آبادی
٢ سال پیش
٣
تواتر/ tăv�t�r : زبان به زبان. مانند : اینش را دیگر نمی دانم! تواتُره که طرف های کال شور هم دو تا امنیه گم شده اند. کلیدر محمود دولت آبادی توا ...
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.