پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٢٧٥)

بازدید
١٤,٠٧٧
پیشنهاد
٠

او همیشه برای کار شیک لباس می پوشد.

پیشنهاد
٠

آن کت و شلوار خیلی به تو می آید و شیک به نظر می رسد.

پیشنهاد
٠

یک کت و شلوار شیک همیشه روی مد است.

پیشنهاد
٠

قوانین پوشش، نیمه رسمی شیک است.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بُریدگی سوزش داشت ( می سوخت ) .

پیشنهاد
٠

پاهایش به دلیل خراشیدگی سوزش داشت و درد می کرد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من تو بسکتبال خوب نیستم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رفتار شدن در چیزی

پیشنهاد
٠

رفتار شدن در چیزی

پیشنهاد
٠

کشورتون رو دوست دارم ولی آب و هوای خوبی نداره.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من دعوت شدم من تحت تعقیبم منو خواستن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اون مرد تحت تعقیب است.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اون مرد تحت تعقیب است.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من دعوت شدم من تحت تعقیبم منو خواستن

پیشنهاد
٠

همیشه میخواستم بهت بگم ولی نشد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مورد توجه دیگران قرار گرفتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تو داری منو عصبانی می کنی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به سرش زده

پیشنهاد
٠

یادگیری مهارت های گسیخته و متنوع در این زمینه راهگشا خواهد بود

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او از من عصبانی شد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او از من عصبانی شد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من این ماه مریض/بیمار بودم.

پیشنهاد
٠

من از بحث کردن باهاش خسته شدم!

پیشنهاد
٠

من از بحث کردن باهاش خسته شدم!

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اهنگ خیلی خفن/عالی بود!

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این یک رفتار بیمارگونه است.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دیگه حوصلمو سر بردی!! حالم بهم میخوره ازت!!

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اون عالیه! sick ( علیرغم اینکه همه میدانیم این کلمه به معنای ناخوش احوال، حال ندار و. . . ، بکار میرود ) این کلمه به معنای : عالی، باحال، خفن و خوب ه ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ما مصالحه کردیم.

پیشنهاد
٠

یک ازدواج مبارک به توافق و مصالحه ( سازش ) نیاز دارد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آنها به یک توافق و سازش رسیدند.

پیشنهاد
٠

رفتار ش می توانست شهرت و اعتبار او را به خطر بیندازد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به خطر افتادن حریم خصوصی

پیشنهاد
٠

من از زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی ام امتناع می کنم. ( من اصول اخلاقی ام را زیر پا نمی گذارم. ) compromise=زیر پا گذاشتن، نادیده گرفتن

پیشنهاد
٠

زمانی که خط قرمزاتو رد کنی باختی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اختلال خون رسانی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تو داری به من لطمه میزنی ( در مورد شغل وکار و غیره. . )

پیشنهاد
٠

مأمورمون لو رفته compromise=در معرض آسیب قرار دادن؛ لو رفتن ( در امور امنیتی )

پیشنهاد
٠

قرار محصول مصالحه میان دو دولت بود.

پیشنهاد
٠

مصرف مقدار زیاد قند و چربی میتواند سلامتی فرد را تضعیف کند.

پیشنهاد
٠

توانایی دولت به دلیل . . . . . تضعیف شد ( تقلیل یافت )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خاطرت جمع! مطمئن باش

پیشنهاد
٠

مثل پیش مرور کردن، سطحی خوانی نمی تواند بیشتر از 50 درصد درک مطلب را تضمین کند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثل پیش مرور کردن

پیشنهاد
٠

او ( مرد ) از او ( زن ) قول گرفت که دیگر به آن دست نزند/ وادارش کرد که قول بدهد

پیشنهاد
٠

چک یک ضمانت برای پرداخت وجه است promise=ضمانت کردن

پیشنهاد
٠

این فیلم جدید نوید/احتمال می دهد که یکی از پول سازترین فیلم های تمام دوران باشد promise به جز قول دادن معنی احتمال یا شانس موفقیت

پیشنهاد
٠

عموی من قول داد که او سیگار کشیدن را ترک خواهد کرد