پیشنهادهای آزاده (٢٤,٤٩٩)
من معمولا پول نقد زیادی باهام ندارم
یک وقتی با شما تماس خواهم گرفت.
یک زمانی در آینده
بیایید یک وقتی هفته آینده ملاقات کنیم.
او جغد شبه او تا دیر هنگام بیدار است
او جغد شبه او تا دیر هنگام بیدار است
او جغد شبه او تا دیر هنگام بیدار است
طراحواره های اولیه
اواخر دهه نود
او جغد شبه او تا دیر هنگام بیدار است
در اولین روزهای اکتشافات فضایی
اوایل صبح
اوایل دهه نود
زود آمدی!
زود آمدی! من تا 7 انتظار آمدنت را نداشتم.
اتوبوس ده دقیقه زود رسید.
او در اوایل دهه بیست زندگی اش است.
ما روز بعد زود رسیدیم.
من امروز صبح زود از خواب پا شدم.
او در سنین ابتدایی پیانو نواختن را یاد گرفت.
شروع در صبح زود
نیمه شب ( بین ساعت 12 شب و صبح )
از سنین خیلی پایین
سیب زمینی که زودتر از دیگری ها رسیده
من ساعت ها برای امتحان صرف مطالعه کردم.
او تمام پس اندازش را برای خرید یک ماشین جدید خرج کرد.
من پول زیادی برای کتاب خرج می کنم.
من هر روز 10 دلار برای ناهار خرج می کنم.
او تلاش زیادی را صرف تحصیلات خود می کند.
تیم یک ماه را صرف آماده کردن ارائه کرد.
او انرژی زیادی را صرف نگرانی در مورد چیزهای کوچک می کند.
زمان زیادی را صرف نگرانی نکنید.
آنها تمام افکار خود را صرف حل مسئله کردند.
من اوقات فراغت خود را به خواندن کتاب می گذرانم.
او وقت و انرژی زیادی روی این پروژه گذاشت.
من تمام انرژی خود را صرف تمیز کردن خانه کردم.
اون دیگه چه کوفتیه؟! اون دیگه چه سَمّیه؟! این دیگه کدوم چیز صاحب مرده ایه؟
اون دیگه چه کوفتیه؟! اون دیگه چه سَمّیه؟! این دیگه کدوم چیز صاحب مرده ایه؟
عالی محشره! معرکه
دهنتو سرویس چطوری پیدام کردی؟
افتضاح گندش بزنن! خیلی خیلی بد
مگه من چی کار ( چه خطایی ) کردم؟
شما به درک خواهید رفت.
شما به درک خواهید رفت.
کدوم گوری بودی
چه غلطی کردی
بوی زننده ی بدن ( بوی بدنش حال به هم زن و زننده بود. )
کشتن یک سوسک حال به هم زن ( چندش ) نیست ؟
زیاد تابلو نکن، فکر کنم قراره یه کم رازدار باشیم
بیا و . . . ات رو نشون بده