نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he drove us in to it: اون مارو تو این دردسر انداخت
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
load haul dump unit: ماشین بارکننده - باربر ( ترابری )
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
load transfer switch: کلید انتقال بار کلیدی که مولد یا من ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he always has sth on his sleeve: همیشه یه چیزی تو چنتش داره
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
load point: نقطه بار گذاری
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he always pulls the wool over his friends eyes: او همیشه سر دوستانش شیره می مالد
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
true course: مسیر حقیقی مسیری که با زاوایه انداز ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
load matching networ: شبکه ی تطبیق بار شبکه ای برای تطبیق ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he blew hot and cold: مردد/دودل بودن این پا و آن پا کرد ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
truespeech: group of software applications that ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
load matching: تطبیق بار
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sb a knuckle sandwich: با مشت زدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a soft spot for sb or sth: به کسی / چیزی علاقه داشتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sb a dirty look: به کسی چپ چپ نگاه کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have an ace up your sleeve: ورق برنده در آستین داشتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give yourself airs: فخر فروختن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a inkling of sth: �احساس همدردی کردن / از چیزی تصور م ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go fly on your sky: برو پی کارت
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have fun for me: بجای منم خوش بگذرون
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have got sth inside out: لباسی رو برعکس پوشیدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
loaded antenna: آنتن با بار آنتنی که به منظور افزای ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have wear sth inside out: لباسی رو برعکس پوشیدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get rid of her: از شرش خلاص شو
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
goes right out of my mind: پاک یادم رفت
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
goes clean out of my mind: پاک یادم رفت
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get somebody’s goat: اعصاب کسی رو داغون / خرد کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good for ill: هرچه باداباد ، هرچه می خواهد بشود
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get on sb’s nerves: اعصاب کسی رو داغون / خرد کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hang on there: قوی باش
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get something off one’s chest: دل خود را خالی کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sb a kiss of life: �تنفس دهان به دهان
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a clear conscience: وجدان آسوده داشتن/وجدان راحت داشتن�
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fall in love at first sight: با یک نظر عاشق شدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fork it out: �رد کن بیاد
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run like the clappers: مثل برق رفتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fall in love at first glance: با یک نظر عاشق شدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
friend in need is a friend indeed: دوست آنست که گیرد دست دوست در پریشا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go like the clappers: مثل برق رفتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel free to do so: تعارف نکنید
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get on the wrong side of sb: کسی را ناراحت کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drive like the clappers: مثل برق رفتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get on the right side of sb: کسی را خوشحال کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t be shy: تعارف نکنید
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
goes out of my mind: پاک یادم رفت
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get rid of him: از شرش خلاص شو
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
better to ask the way than go astray: پرسیدن عیب نیست، ندانستن عیب است
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t meddle yourself in my own affairs: �توکار من دخالت نکن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beyond of all doubt: تردیدی نیست
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t pick on me: گیر نده
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t give me that: �خالی نبند
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blue films: �فیلم های موهن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t make a fib: �خالی نبند
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blue movies: �فیلم های موهن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t put words in my mouth: حرف تو دهن من نذار
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
both fun and game: هم فاله هم تماشا
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break the back of sth: کمر کار راشکستن ( قسمت سخت کاری را ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
burn your fingers: �چوب عمل خود را خوردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
burst sb’s bubble: تو ذوق کسی زدن ( کسی را نا امید کرد ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
button one’s lips: زیپ دهان خود را کشیدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by no manner means: به هیچ وجه من الوجوه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by virtue of the authority vested in me: نظر به اختیاراتی که به بنده تفویض ش ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break a flag of true: شکستن آتش بس
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call a flag of true: اعلام آتش بس
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call sth into play: به کار/راه انداختن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chances are slim: هیچ شانسی نیست
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cheat on sb: به کسی خیانت کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in sb’s bad: مورد بی مهری کسی بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eat high off the hog: غذای گران خوردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in sb’s black books: مورد بی مهری کسی بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he ate the dirt: �به غلط کردن افتادن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
court danger: �به استقبال خطر …. رفتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on the last leg: �قراضه شدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be put upon: مورد تحمیل قرار گرفتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
even if it rains or shine: به هر قیمتی که شده کاری را انجام دا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
excuse me for my french: بی ادبی من رو ببخشید
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be snowed under sth: به شدت درگیر چیزی بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
evert your eyes: چشماتو درویش کن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be tearing your hair out: بشدت کفری بودن خود را جر دادن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut the ground from under sb’s feet: نقشه های کسی را نقش بر آب کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be up the shit creek without a paddle: ( عامیانه ) تو مخمصه بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every tide has its eb: زندگی فراز و نشیب داره
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you follow me: متوجه حرفام هستی؟
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be under the weather: بدحال بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every tom dick and harry knows: هر کس و ناکسی آن را می داند
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go on the warpath: جوش آوردن آن روی سگ کسی را بالا آو ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you have ants in the pants or what: چیه، کک توی بدنت افتاده؟
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
everyday is a new beginning: هر روز یک شروع دوباره است
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat up on yourself: خودخوری کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t beat around the bush: حاشیه نرو
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat your brains out: به مغز فشار آوردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t let him persuade you: �سر حرف و تصمیم خود ایستادن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
better a bare foot than no foot at all: بهتره که پا برهنه باشی تا اینکه کلا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t let that come between us: �اجازه نده که بین ما جدایی بیفکند
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s duck soap: براحتی آب خوردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at precisely 11 am: راس ساعت یازده صبح
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get sth under your belt: با…که زیر سر دارد
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be well versed in something: در امری کاملا وارد بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a sitting duck: هدف آسونی بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be all fingers and thumbs: �دست و پا چلفتی بی دست و پا
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be at loose ends: ول گشتن بلا تکلیف بودن بی کار بو ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be at a loss to do sth: در برابر انجام کاری درماندن ( عاجز ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be at a loss to do for sth: در برابر انجام کاری درماندن ( عاجز ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be careful not to breathe a word: حرفی نزدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be cut out for sth: برای کاری یا چیزی ساخته شدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chicks fight: دعوای زنانه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drive sb crazy: �کسی را سخت عصبانی کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be good enough to sign here: لطفا اینجا را امضا کنید
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
everyone’s nerves were on edge: عصبی شدن/کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clip sb’s wings: بال و پر کسی را چیدن ( محدود کردن )
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in convulsions: �خنده ی روده بر کننده
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drive sb to distraction: تا حد جنون و دیوانگی کسی را اذیت و ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that put our nerves on edge: عصبی شدن/کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
conscious pants: �عذاب وجدان
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop sb like hot potato: مثل . . . انداختنش بیرون
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in sb’s good books: مورد لطف کسی بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
contraries do not meet: کوسه و ریش پهن؟ مثل مذکور درباره ی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a high flier: آدم بلند پرواز
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a fly by night company: شرکت بی پروپا و قلابی شرکت هایی که ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a heart to heart talk: صحبت بی پرده و صادقانه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a shifty character: آدم هفت خط
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an artful person: آدم هفت خط
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
alas for me: خاک عالم بر سرم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all cats love fish but hate to get their paws wet: هر گربه ای ماهی را دوست دارد اما از ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all well that ends well: جوجه رو آخر پائیز میشمرند آن خوش اس ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an egghead: حضرت روشن فکر ( در مقام طعنه )
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a second bite of the cherry: فرصت بعدی، شانس بعدی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
apple of sb’s eye: نور چشم کسی بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you itching for trouble: تنت میخواره؟
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
my head aches: سرم درد می کند
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheless: without pain
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
achenial: of an achene
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheweed: پابزی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
i bet my head: i am absolutely certain
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheilous: بدون لب، بی لبه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheilos: بدون لب، بی لبه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
achenocarp: میوه ء خشک ناشکوفا
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheiria: طب
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheake: درد گرفتن، درد کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheulean or acheulian: وابسته به فرهنگ کهن سنگی سفلی که بق ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheilia: فقدان لب بطور مادرزادی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheron: دوزخ
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hot shoe molding: جوشکاری با جوشن داغ
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hotwalker: متصدى گرداندن اسب بعد از مسابقه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hot cell: اتاقک بتونی برای نگهداری و کار با م ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hots: میل جنسی شدید
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hot topic: current theme
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
homogonous: دارای اعضاء تولید مثل متشابه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable railroad: railway that runs on cables and tha ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable splice cable splicing: مفصل بندی کابل
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable tool drill: مته ضربانی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable laid: ( در مورد طناب و سیم ) مشتمل بر سه ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable tool drilling: حفاری با مته کابلی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable tv: تلویزیون کابلی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cablet: کابل کوچک
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable band: باند کابلی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable stitch: ( دوزندگی ) کوک طنابی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable plug: دو شاخه کابل
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cablevision: cable television
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable laid rope: طنابی که از سه رشته سه لایی بافته ش ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable tool: هر بخشی از دسته ابزار bottom - hole ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable break: گسیخت کابلی حادثه ای که بوسیله انرژ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable cable length cable length: طول کابل
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable clamp: بست کابل نوعی بست برای حمایت مکانیک ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable cord: پارچه پنبه ای خیلی سنگین با بافت سر ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable drilling canadian drilling: حفاری ضربه ای
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable duct: لوله محافظ کابل برق
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable modem: مودم کابلی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hot short: شکسته گرم
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bite the bullet: گاز زدن گلوله؟ چه کار عجیبی! این ع ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amistad: slave ship from the mid - 1800s on ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amiram levin: born 1946 ) fromer deputy chief of ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amici prism: direct vision prism, compound prism ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amir peretz: ( born 1952 ) defense minister of i ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amiante: آمیانت - ترکیب شیمیایی متغیر دارد
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable connector: دوشاخه کامل
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amidol: آمیدول ( ترکیب بی رنگ و بلورین به ف ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable compound: مخلوطی از یک روغن معدنی و یک غلیظ ک ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amice: شال سفیدی که کشیش های کاتولیک هنگام ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable clamp wire rope clip: بست کابل
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amianthus: پنبهء کوهی، پنبهء نسوز
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amine: آمین ( یکی از مشتقات آمونیاک )
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable section: مقطع کابل
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable rig: تاسیسات حفاری کابلی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable protection: حفاظت کابل
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amination: آمین دار شدن آمین ها، مشتق های آمون ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amino resin: صمغ آمینه ( محصول صمغی که از ترکیب ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable fault: عیب کابل
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amidine: بازهای نیتروژن ( به فرمول کلی nh ) ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable drilling: حفاری ضربه ای
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable drilling bit: مته ی حفاری ضربه ای
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
aminobenzoic acid: اسید بنزوئیک ( چند ماده ی بلورین به ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable head: اتصال سر کابل
٧ ماه پیش