آزاده - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot interview survey: [عمران و معماری] آمارگیری مصاحبه ای ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rail way b l: [حسابداری] بارنامه حمل با قطار

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot mill: [نفت] آس راهنما

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dorking: ( جانورشناسی ) مرغ و خروس دورکینگ ( ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot nut: [ریاضیات] مهره ی راهنما

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot officer: pilot who is a second lieutenant ( ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot playback: [سینما] پیلوت پخش

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot print: [سینما] نسخه نمونه رنگ

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot sample: [ریاضیات] نمونه ی مقدماتی

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot shaft: [زمین شناسی] چاه راهنما، چاه شناسای ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilgrim's progress: ( عنوان داستان نمادین اثر john buny ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot signal: [برق و الکترونیک] سیگنال راهنما

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilgrim fathers: پاک دینان انگلیسی که در سال 1620 می ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot survey: [ریاضیات] بررسی مقدماتی

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilgrim progress: کتاب سیاحت مسیحی

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot tone: [سینما] نوای هدایت

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilgrim festival: day for making a pilgrimage holida ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot valve: [نفت] شیر راهنما

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot light: ( اجاق گاز و آب گرم کن و غیره ) شمع ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot subcarrier: [برق و الکترونیک] زیر حامل راهنما ز ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot treatment plant: [عمران و معماری] تصفیه خانه نمونه

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

railway engineer: مهندس راه اهن

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pilot's night vision sensor: sensors in a pilot's cabin that pro ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

railway rates: تعرفه یا کرایه های راه اهن

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rude tones: discordant sounds

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the head of the line: the front - most part in a horizont ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

growing interest: increasing attention

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

growing point: ( گیاه شناسی ) نقطه ی رشد ( نوک ریش ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

growing city: city that is becoming bigger

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

growing follicle: [علوم دامی] فولیکول در حال رشد

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

growing hair: hair that is getting longer

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

growing signs: indications that someone or somethi ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

custard apple: درخت شیرین بر ( انواع درختچه های جن ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

custard pie: a custard pie or a custard tart is ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ask to dinner: invite to eat dinner

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footage per round: [نفت] مسافت حفر شده در هر نوبت

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

was doomed to: was forced to

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footage drilled per bit footage per bit: [نفت] مسافت حفر شده توسط هر مته

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footage counter: [سینما] طول سنج - فوت شمار

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dreamless: ( خواب ) عاری از خواب دیدن

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footage number: [سینما] شماره حاشیه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

was doomed: he lost all hope

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drop box motion: [نساجی] دستگاه جعبه ماکوی تعویض عمو ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cuckooflower: ( گیاه شناسی ) ، شبدر ترشک جنگلی، گ ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cuckoopint: ( گیاه شناسی ) گل شیپوری

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

look at the dark side of it: see the negative aspects of somethi ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm flow: [آب و خاک] جریان رگباری

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm intensity pattern: [عمران و معماری] الگوی شدت رگبار

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stormed the target: tried to conquer the target

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coverage process: [آمار] فرایند پوشانش

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stormily: in a stormy manner violently

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coverage stereoscopic: [خاک شناسی] پوشش استریوسکوپی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storming the target: attempt to conquer the target

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abyssinian: حبشی، اهل کشور حبشه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abyssal zone: ناحیه ی ژرف کف اقیانوس ها ( که در آ ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abyssal plain or abyssal or abyssal: [زمین شناسی] دشت مغاکی منطقه مسطح ک ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abyssal rocks deep seated rocks: [نفت] سنگ های مغاکی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abyssal area abyssal region: [نفت] ناحیه مغاکی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abyssal sediment: [آب و خاک] نهشته های ژرف معنی نهشته ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abyssinian well: [عمران و معماری] چاه حبشی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stormy petrel: خروس جنگی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm petrel: ( جانور شناسی ) مرغ توفـان

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stormbound: توفان زده، قطع رابطه شده در اثر توف ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm door: ( در نواحی سردسیر یا توفانی ) در تو ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storminess: حالت توفانی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm cellar: ( امریکا ) پناهگاه توفان ( معمولا س ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm center: ( هواشناسی ) مرکز توفان ( که آرام ا ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm and stress: اشوب و غوغا

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stormproof: مقاوم در برابر هوای توفانی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm one's way: با خشم و سرعت حرکت کردن

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm bird: بنزین ریختن ماشین

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm boat: قایق سبک و سریع السیر

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm card: طوفان نمای دریایی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm runoff: [عمران و معماری] رواناب رگبار روانا ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm water retention tank: [زمین شناسی] منبع آب باران

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stormy fermentation: [صنایع غذایی] تخمیر طوفانی شیر : تش ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm distribution pattern: [آب و خاک] الگوی توزیع رگبار

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm eye: [عمران و معماری] چشم توفان

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

benefitreading every day has many benefits: مطالعه ی روزانه فواید زیادی دارد

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lectured him: gave him a speech on a moral issue

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm raged: storm produced violent weather

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm rainfall: [آب و خاک] باران رگباری

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bend of ground: [نفت] خم زمین

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm sand: [زمین شناسی] ماسه باران شسته

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

handbasket: ( قدیمی - خودمانی ) به سرنوشت تاریک ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm smear: [عمران و معماری] پراکندگی طوفان

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

let down the bars: knock over a partition remove a di ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm troops: military unit whose role is to make ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

citizen's arrest: ( رادیوی موج کوتاه ) باند شهروندان

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm water channel: [آب و خاک] آبراهه سیلابی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the pit: چاه جهنم

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm water overflow: [عمران و معماری] سرریز آب باران

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the pitch: [فوتبال] زمین بازی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm water runoff: [عمران و معماری] سیلان آب رگباری

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coverage problem: [آمار] مسئله پوشانش

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

benefit cost ratio: [عمران و معماری] نسبت هزینه به فاید ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm lane: [عمران و معماری] گذرگاه طوفان

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

benefit ball: social dance which is intended to r ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

move it all about: move one's body vigorously ( as whe ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm maximization: [عمران و معماری] بیشینه سازی رگبار

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

benefit method: [عمران و معماری] روش درآمد

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm of criticism: large amount of criticism

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

benefit project: project which is designed to help s ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lectured document: [سینما] نمایش عکس یا نوشته

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

storm overflow: [زمین شناسی] سرریز آب باران

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

benefit of clergy: تصویب یا تایید کلیسا

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

benefit society: نوعی انجمن تعاونی که مزایایی ( مانن ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

benefit cost analysis: [عمران و معماری] بررسی درآمد و هزین ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٢ هفته پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead fence: پرچین از شاخه های خشک

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncracked transformed: [عمران و معماری] ترک نخورده تبدیل ی ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rat in a trap: موش در تله افتاد

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead file: پرونده راکد

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead from the neck up: not intelligent ( slang ) stupid

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncrazy: combined form of crazy.

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deadfall: تله ی افتان ( تله ای که دارای وزنه ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead fault: [نفت] گسل مرده

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead fault or fault or fault: [زمین شناسی] گسل بی تحرک گسلی که در ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead fire: fire that has been extinguished

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncracked: combined form of cracked.

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i would imagine: به نظرم. . . من تصور می کنم. . .

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hold your gab: گپ نزن، دم مزن، سخن مگو

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

where you point is where you go: ( computers ) the place you indicat ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kill line: [نفت] لوله ی کشتن چاه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hold your row: shut up! be quiet now!

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hold your jaw: ور نزن در دهان خود را به بندید

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

see life: تجربیات گسترده داشتن

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

let one be: leave one alone

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

seel: کور کردن، چشم خود را بستن

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

seely: نیکو، بیگناه، احمق

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

seeligerite: [زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

seelite: [زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jerk someone's chain: pull someone's leg

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jerk chain: [نفت] زنجیر گردان

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jerk line: a rope used in place of reins to gu ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability sample: [ریاضیات] نمونه ی احتمال

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability axis: [ریاضیات] محور احتمال

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability concept: [ریاضیات] مفهوم احتمال

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability critical method: [ریاضیات] روش احتمال بحرانی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability cruve: [ریاضیات] منحنی احتمال

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability mass: [ریاضیات] جرم احتمال

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability measure: [ریاضیات] اندازه ی احتمال

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability moment: [آمار] گشتاور احتمال

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability scale: [ریاضیات] مقیاس احتمال

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scalenus: ( کالبدشناسی ) عضله ی گردن

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scaletail: ( جانورشناسی ) فلس دم ( جوندگان آفر ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

give the mitten: ( قدیمی - عامیانه ) دلدار خود را رد ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

give the bell a ring: زنگ را بزنید

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

give the whole show away: reveal what is happening behind the ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

give the alarm: activate an alarm

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability cost: بهای احتمالی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability distribution: [عمران و معماری] توزیع احتمال

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

i girder: علوم مهندسی : تیر حمال - اى تیرهای ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability frequency function: [آمار] تابع فراوانی احتمال

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

i give u a point: یه آوانس میدم بهت

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability generating function: [آمار] تابع مولّد احتمال

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

i genus: [ریاضیات] i - گونا

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability minimum replacement sampling design: [آمار] طرح نمونه گیری با مینیمم احت ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability ratio test: [آمار] آزمون نسبت احتمال

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability proportional to size sampling: [آمار] نمونه گیری با احتمال متناسب ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability of ionization: [برق و الکترونیک] احتمال یونیده شدگ ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability of collision: [برق و الکترونیک] احتمال برخورد احت ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

goshen: ( انجیل ) جوشن ( سرزمین حاصلخیزی در ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

goshenite: [زمین شناسی] گوشنیت - ترکیب شیمیایی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

go shares: شریکی انجام دادن

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

concept of line and staff: [حسابداری] مفهوم صف وستاد

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

concept of event: [ریاضیات] مفهوم حادثه

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

my cat: گربه من

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

step fault: [زمین شناسی] گسله پلکانی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

step function generator: [برق و الکترونیک] مولد تابع پله مول ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

step function response: [برق و الکترونیک] پاسخ تابع پله تغی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

attemptable: کوشیدنی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swan neck: انتهای خمیده لوله

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whorl section: [زمین شناسی] مقطع عرضی پیچ - صدف

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swan herd: قوچران، پرورش دهنده ی قو

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

attempt to murder: try to kill

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whorl side: [زمین شناسی] طرف پیچ

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swansea: شهر سوانسی ( در جنوب ویلز - انگلستا ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swanskin: پوست قو ( یا پر ) ، پرهای نرم قو

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swangin: act of changing abruptly the direct ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whortleberry: ( گیاه شناسی ) زغـال اختـه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whorish: هرزه، روسپی مانند فاحشه صفت

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abortion ab: [بهداشت] سقط - سقط جنین

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abortifacient: سقط جنین کننده، سقط جنینی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

index linked mortgage: mortgage whose rate is connected to ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whoremaster: جاکش، ادم هرزه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aborticide: عامل سقط، هر کسی یا چیزی که موجب سق ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swan dive: ( از جلو ) شیرجه در آب با دستان باز

٢ هفته پیش

مدال‌های آزاده