نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swimming is her meat: او عاشق شنا کردن است
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they served coffee of a sorts: قهوه دادند آن هم چه قهوه ای / مثلا ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can not get blood from a stone: �روغن از دستش نمی چکه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is not my idea of something: به نظرم این تفریح نشد
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sling your hook: برو گمشو
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the account's in the red: حساب موجودی نداره ( مقروض به بانک )
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they were really the bee’s knees: کارشون واقعا عالی بود چیزی که از هم ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pair cable: کابل زوجی
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pair of gloves: two matching gloves
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pair oar: قایق پارویی مسابقه ای دو نفره
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pairwise disjoint: دو به دو مجزا
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pairwise mutally exclusive events: حوادث دو به دو ناسازگار
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pairity: زوجیت
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
small flank: سطح جلو بوبین
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
small format: قطع کوچک
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
small farmers: کشاورزان خرد یا کم مایه
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
small film: فیلم باریک
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target signal: علامت هدف
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bollix: خیطی بالا آوردن قاطی پاتی کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sharet: family name ( hebrew )
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
targetless: lacking a goal
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target spotting: line that connects an observer with ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target rifle: تفنگ مشقی نشانه روی
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target computer: کامپیوتر هدف
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target programm: برنامه هدف
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target routine: روال هدف
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target cost: هزینه هدف هزینه تکوین و تولید یک م ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target fade: محو شدن هدف کاهش لحظه ای در شدت سی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target acquisition and designation system: system in apache helicopters that l ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target acquistion: اشکار ساز هدف توانایی سیستم آشکار ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target drone: هدف کاذب هواپیمای بدون خلبان کنترل ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target marking: casting illuminating or smoking amm ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target noise: نویز هدف تغییرات آماری در سیگنال پ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target observation: line that connects an observer with ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target date: تاریخ یا موعد معین
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
target program: برنامه هدف
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hushi: city in rumania
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hushaby: لالا، لالالالایی ( ندا برای آرام ک ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hush puppy: کوفته ی آرد ذرت
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hush ship: کشتی جنگی که در جنگ بزرگ پیشین نهان ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring an end to it: خود را کشتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hushfully: silently noiselessly quietly
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put an end to something: خود را کشتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay your head on the block: ریسک کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so much foe that: این هم از این ! / این که از این
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put your head on the block: ریسک کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give your mind to sth: تمام فکر و ذکر کسی چیزی بودن / تمام ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn your mind to sth: تمام فکر و ذکر کسی چیزی بودن / تمام ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set your mind to sth: تمام فکر و ذکر کسی چیزی بودن / تمام ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put your mind to sth: تمام فکر و ذکر کسی چیزی بودن / تمام ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put your mind to something: تمام فکر و ذکر کسی چیزی بودن / تمام ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set your mind to something: تمام فکر و ذکر کسی چیزی بودن / تمام ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn your mind to something: تمام فکر و ذکر کسی چیزی بودن / تمام ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give your mind to something: تمام فکر و ذکر کسی چیزی بودن / تمام ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rock your body: �بجنبون
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ruffle sb’s feathers: کسی را برآشفتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ruffle somebody’s feathers: کسی را برآشفتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
screw sth up: افتضاح بار آوردن خرابکاری کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ram ideas down sb’s throat: �مطلبی یا چیزی را به کله ی کسی فرو ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ram ideas down somebody’s throat: �مطلبی یا چیزی را به کله ی کسی فرو ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
force ideas down somebody's throat: �مطلبی یا چیزی را به کله ی کسی فرو ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thrust sth down somebody's throat: �مطلبی یا چیزی را به کله ی کسی فرو ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thrust something down somebody's throat: �مطلبی یا چیزی را به کله ی کسی فرو ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thrust something down sb's throat: �مطلبی یا چیزی را به کله ی کسی فرو ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thrust sth down sb's throat: �مطلبی یا چیزی را به کله ی کسی فرو ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
raise sb’s hackles: خشم کسی را برانگیختن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
raise somebody’s hackles: خشم کسی را برانگیختن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make sb’s hackles rise: خشم کسی را برانگیختن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make somebody’s hackles rise: خشم کسی را برانگیختن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she doesn’t even cough without her father’s permission: بدون اجازه پدرش حتی آب نمی خوره
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is hungry for success: آرزومند/مشتاق
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull the carpet from under sb’s feet: محاوره:پشت کسی را خالی کردن / جمایت ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull the rug from under sb’s feet: محاوره:پشت کسی را خالی کردن / جمایت ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she has a memory like an elephant: اون خیلی با هوشه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull the rug from under somebody’s feet: محاوره:پشت کسی را خالی کردن / جمایت ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she got the job on false pretense: با ادعای دروغ و دوز و کلک
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull the carpet from under somebody’s feet: محاوره:پشت کسی را خالی کردن / حمایت ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she passed out: از حال رفت غش کرد
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put your back into something: تمام نیروی خود را صرف کاری کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she took to dancing like a duck to water: چیزی رو خیلی راحت یاد گرفتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring an end to yourself: خود را کشتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she wears the pants in the house: خانه توسط خانوم اداره میشه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put an end to yourself: خود را کشتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s fine now but it was touch and go for a while: موقعیت/ بیماری … نامعلوم/نامشخص بود ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put an end to your life: خود را کشتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring an end to your life: خود را کشتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shoe makers son runs barefoot: کوزه گر از کوزه شکسته آب میخوره
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shoe maker's son runs barefoot: کوزه گر از کوزه شکسته آب میخوره
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
since when do i get that important to you: از کی تا حالا اینقدر برات مهم شدم؟
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please give a warm welcome to somebody: یه کف مرتب به افتخار ( یه نفر ) بزن ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
poor by condition rich by ambition: هر میمونی زشت ترست ، بازیش بیشتر اس ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pop it out: بگو دیگه/ بده بیرون
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
practise what you preach: به آنچه به دیگران توصیه میکنی خودت ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prices crashed in the stock exchange: �قیمت ها در بورس به شدت پایین آمد
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
promise someone the earth or moon: �وعده سرخرمن به کسی دادن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no haggling: چانه نزنید
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
no waves are made: آب از آب تکون نمی خوره
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nobody blames you i should hope not: نگران نباش کسی بخاطر اشتباهت شماتت ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not a peep out of you: نفست در نیاد
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not pay a blind bit of notice: هیچ توجهی نکردن / گوش کسی بدهکار نب ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nothing more occurs to me: چیز دیگری به نظرم نمی رسد
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
now you know: حالا که فهمیدی ( وقتی کسی میگه من ن ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
occupy the middle ground between: میانه رو بودن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oh give over: �دست بردار ول کن بیخیال شو
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
party is over when the fat lady dances: وقت گل نی
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peel out the pedal to the metal: گازشو گرفتن / سرعت گرفتن و دور شدن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
punch it the pedal to the metal: گازشو گرفتن / سرعت گرفتن و دور شدن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
floor it the pedal to the metal: گازشو گرفتن / سرعت گرفتن و دور شدن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pig out or eat like a pig: پرخوری کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pin sb down: از کسی حرف کشیدن / از سنگ حرف کشیدن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pin somebody down: از کسی حرف کشیدن / از سنگ حرف کشیدن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play a prank on sb: کسی را فیلم کردن / کسی را دست انداخ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play hookey from school: دزدکی از مدرسه در رفتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please excuse my back: ببخشید پشتم به شماست
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please give a warm welcome to sb: یه کف مرتب به افتخار ( یه نفر ) بزن ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put it on somebody’s tab: به حساب کسی گذاشتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my advice to him was like water off a duck’s back: �پندهای مرا از یک گوش شنید و از گوش ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put it down to bad luck: اینو به حساب بدشانسی بگذار
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my car acts up: ماشینم بازی در میاره خوب کار نمیکنه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
push someone around: حق کسی را خوردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my english is a bit rusty: انگلیسی ام نم کشیده
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my heart bleeds for sb: �دل برای کسی کباب شدن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my heart bleeds for somebody: دل برای کسی کباب شدن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my heart quailed: دلم ریخت
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my mother hold my brother dear: مادرم برادرم را لوس میکنه یا لیلی ب ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nation of zombies: ملت بی خیال
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i fear not: من نمی ترسم
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
never judge a book by its colour: هرگز از روی چهره قضاوت نکنید
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
new things are gay: نو که آمد به بازار، کهنه شود دل آزا ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no by any manner of means: به هیچ وجه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make no bones about sth: تردید بخود راه ندادن / ملاحظه ی هیچ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make no bones about something: تردید بخود راه ندادن / ملاحظه ی هیچ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make no bones about doing something: تردید بخود راه ندادن / ملاحظه ی هیچ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make no bones about doing sth: تردید بخود راه ندادن / ملاحظه ی هیچ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mary is a bright girl and a high flier: مری دختر باهوش و بلند پروازی است
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull the curtain on sth: �چیزی رو تمام کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is a bright girl and a high flier: دختر باهوش و بلند پروازی است
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull the curtain on something: �چیزی رو تمام کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is a bright girl and a high flier: پسر باهوش و بلند پروازی است
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quite a party: عجب مهمانی ایی
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
may it always remembered: یادش بخیر
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put it on sb’s tab: به حساب کسی گذاشتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
men are all cut from the same cloth: مردها سرو ته یه کرباس اند
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upon my soul: به روحم ( سوگند می خورم )
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lose reason: lose the ability to think rationall ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upon bail: به قید ضمانت
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reasonable care: proper caution and consideration of ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reasonableness check: بررسی معقول بودن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upon expiration of the ultimatum: when the ultimatum is null and void
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upon the die: نامعلوم
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upon my world: بشرافتم سوگند
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upon compulsion: while under force
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upon my arrival: when i arrived
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mince matters: پرده پوشی کردن رودربایستی کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mince no words: رک گفتن پرده پوشی نکردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mincing machine: machine which chops into small piec ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mincing walk: light easy walk
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mincing gait: slow walk
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gaited: دارای طرز راه رفتن بخصوص
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gaitan: قیطان - نوار نازک - نخی که در رنگها ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kill somebody with kindness: با پنبه سر کسی را بریدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
marry the gunner’s daughter: �به توپ بسته شدن و تازیانه خوردن ( ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make eyes on somebody: �برای کسی غمزه آمدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make mincemeat out of somebody: قیمه قیمه کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
life is dealing and willing: زندگی بده بستونه
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
life is not always a bed of roses: زندگی همیشه بر وفق مراد نیست
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
life is not always a bowl of cherries: زندگی همیشه بر وفق مراد نیست
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like i’m gonna believe it: تو گفتی و منم باور کردم
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like i’m going to believe it: تو گفتی و منم باور کردم
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like i am going to believe it: تو گفتی و منم باور کردم
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like i am gonna believe it: تو گفتی و منم باور کردم
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look fondly at sb: با نظر خریداری به کسی نگاه کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look fondly at somebody: با نظر خریداری به کسی نگاه کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lose one’s shirt: آس و پاس شدن دار و ندار خود را باخ ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a pig’s ear of sth: �محاوره : ( کار/طرح ) خراب کردن / ا ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a pig’s ear of something: �محاوره : ( کار/طرح ) خراب کردن / ا ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kiss the gunner’s daughter: به توپ بسته شدن و تازیانه خوردن ( ت ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit sb for six: کسی را بیچاره کردن کسی را از پا در ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
knock sb for six: کسی را بیچاره کردن کسی را از پا در ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
knock somebody for six: کسی را بیچاره کردن کسی را از پا د ...
٣ هفته پیش