نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how will society deal with the growth in inequality and mounting environmental problems: چگونه جامعه با رشد نامتوازن و افزای ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the boat's captain is missing presumed dead: اخدای کشتی گم شده است ، فرض ( گمان ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't believe she's already turning 18 this year: باورم نمیشه او امسال داره ۱۸ ساله م ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they took no notice: متوجه نشدن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what proportion of the urban land is taken up by private garden: چه میزان از زمین شهری توسط باغ خصوص ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't deal with it: نمیتونم باهاش کنار بیام.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to do something successfully: انجام دادن کاری با موفقیت
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
problem definition: تعریف مسئله
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't want to take up your time: نمیخواهم وقت شما را بگیرم
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the company is turning 50 next year so they're planning a big celebration: شرکت سال آینده ۵۰ ساله می شود، برای ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's your turn to speak: نوبت شماست که حرف بزنید.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i presume they're not coming since they haven't replied to the invitation: من تصور ( گمان ) می کنم ( که ) آنها ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how come you're an early bird today: چطوریه که امروز سحر خیزی؟
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
didn't i tell you not to smoke: مگه نگفتم بهت سیگار نکش؟
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it takes us to 6 months: تا ۶ ماه زمان میبره
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he never mentioned that he was married: او هرگز اشاره نکرد که ازدواج کرده.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was mine and mine alone: مگه بی صاحاب بود، فقط مال من بود.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm turning 45: دارم ۴۵ ساله می شم. turn= بالا رفت ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm just joking: من فقط شوخی می کنم
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how come we never talked about this stuff: چطوریاس که اصلا درباره این موضوع صح ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this job won't take up much time: این کار وقت زیادی نمیگیره
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just to mention a few examples: فقط برای اشاره به چند مثال. . .
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so far as that is concern: تا آنجائیکه به آن مربوط می شود
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how come you're here so early: چطور شده انقدر زود اینجایی
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm turning 28 four months later: چهار ماه دیگه ۲۸ سالم میشه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are dr smith i presume: شما دکتر اسمیت هستید ، من درست حدس ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll also mention any relevant data: من همچنین به هرگونه داده مرتبط اشار ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plants take up carbon dioxide from the air as part of photosynthesis: گیاهان دی اکسید کربن هوا را به عنوا ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can't get over how well you look: نمی تونم ( بی تفاوت ) بگذرم از اینک ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you calling me a lier: آیا تو من را دروغگو می پنداری؟
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a personal matter: مسئله شخصیه.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in turn i will give you the book: در عوض این کتاب رو بهت میدم
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
didn't i tell you not to do this so why did you do it: مگه نگفتم بهت این کارو نکن، پس چرا ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she mentioned your name in the meeting: او در جلسه به نام تو اشاره کرد.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you have to get over your work: باید از پس ( عهده ) کارت بر بیای.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't call that a meal: من این را غذا نمی دانم
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brazil takes up 50 percent of south america: برزیل ۵۰ درصد آمریکای جنوبی را گرفت ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
something is a matter of doing something: انجام آن کار آسان است و به راحتی می ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how come didn't come to ceremony: برا چی نیومدی مهمونی
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's presume you're right but it still doesn't make sense: بگذارید فرض کنیم که حق با شماست، ام ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can't get over sth: نمی تونم بگذرم ( از چیزی ) یعنی نمی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
did i mention going to see vicky on sunday: آیا اشاره کردم به اینکه می خواهم یک ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do not smoke here do not smoke anywhere else for that matter: اینجا سیگار نکش، کلاً هیچ جا سیگار ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
phone calls took up most of my morning: تماس های تلفنی بیشتر وقت صبح من را ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how come you remembered me: چی شده یادی از ما کردی؟
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can't get over sb: نمی تونم بگذرم ( از کسی ) یعنی نمی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she didn't mention anything about the party: او درباره مهمانی چیزی اشاره نکرد.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i just called to say merry christmas: من فقط بهتون سر زدم تا بگویم کریسمس ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
didn't i say don't go there so why did you go: مگه نگفتم نرو آنجا پس چرا رفتی؟ ( ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
use a matter of fact tone when disciplining your children: از یک لحن یکنواخت و بی احساس استفاد ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do not mention: نام نبرید
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's important that we get this message over to young people: مهم است که ما این پیام را به افراد ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what is the presume of this math problem: فرض این مسئله ریاضی چیست؟
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
court cannot entertain matters that are already before another: دادگاه نمی تواند به موضوعاتی رسیدگی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the school bus stopped to take up pupils: اتوبوس مدرسه ایستاد تا دانش آموزان ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
everyone has a key how come you don't have one: همه کلید دارن. تو چطور نداری؟
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he will be executed eventually it's just a matter of days: او در نهایت محاکمه/اعدام خواهد شد ا ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
favorable mention: ذکر خیر
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's your decision: تصمیمش با توست تو تصمیم بگیر
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you who knows all about me why feign ignorance: حال من می دانی و خود را به نادانی ز ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this desk takes up too much room: این میز فضای زیادی را اشغال می کند.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's taken up the post of supervisor: او پست سرپرستی را بر عهده گرفته است ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have already ordered: از قبل ( قبلا ) سفارش داده، الانم م ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a matter of hours: در ظرف چند ساعت
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wars never solve anything: جنگ ها هیچ وقت هیچ چیز را حل نمی کن ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how come didn't that pick on you: چطو به تو گیر ندادن؟!
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
why don't you mention it to him: چرا بهش تذکر نمیدی؟
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jan was surprisingly matter of fact about her divorce: جنت بطور تعجب آوری بی احساس بود درب ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yet you ask why my skin has turned yellow: باز می پرسی چرا زرد می باشد رنگ پوس ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm getting over the flu: من دارم این بیماری را پشت سر می گذا ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i used to live in cottage formerly: قبلا ( نه از قبل ) تو کلبه زندگی می ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
never have i seen such pretty eyes: هرگز چنین چشمان زیبایی ندیده ام
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the minister took up office in december: وزیر در ماه دسامبر کار خود را آغاز ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
something matter: در جمله ای که matter به عنوان فعل ا ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how come she always get gets the good ones: چرا اون همیشه خوبارو تور میکنه؟ / چ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a matter of a few days: در ظرف چند روز
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
more importantly do you have some business to take care of: مهمتر اینکه یه کاری داری که بهش رسی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
after several trials they succeeded: پس از چندین کوشش، موفق شدند.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm already doing my homework: همین الانش هم دارم تکلیفم رو انجام ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can tell you are faking it: معلومه داری نقش بازی می کنی.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's only a matter of time before he's forced to resign: دیر یا زود مجبور به کناره گیری می ش ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll mention it to her when i see her tomorrow: وقتی فردا ببینمش ، این رو بهش می گم
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we are certain that he will get over his illness: ما مطمئن هستیم که او ( بسلامت ) از ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he school took the matter up with the police: مدرسه موضوع را با پلیس مطرح کرد.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the struggle for freedom continues: کوشش برای آزادی ادامه دارد.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we should always try to raise matter issues: همیشه باید سعی کنیم موضوعات مهم را ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clothes care lable: برچسب روشهای نگهداری از البسه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can we go already: میشه دیگه بریم؟ ( تا الان باید می ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he just got out of the joint: تازه از زندان اومده بیرون. joint= ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they're upset that you didn't call but they'll get over it: ازینکه تماس نگرفتی ناراحتن، اما ازی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take up an idea: مطرح کردن یک ایده.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you drove a hundred secret arrows into my heart: در میان سینه ام صد تیر پنهانی زدی.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've never heard anything so ridiculous: من هرگز چیزی اینقدر مسخره نشنیده بو ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he was panting from the exertion: او از شدت کوشش ( تلاش فیزیکی یا ذهن ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have to take it up with my manager: باید با مدیرم در این مورد مشورت کنم ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm all devotion: قربونت برم من
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
black lives matter: زندگی سیاه پوستان ارزش دارد ( جنبش ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come on already: بیا دیگه زود باش دیگه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let’s grab a bite at that burger joint: بیا یه چیزی بخوریم تو اون همبرگر فر ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll never make you feel alone: هرگز اجازه نمیدم اِحساسِ تنهای بکنی
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i could care less: سر سوزن برارم اهمیتی نداره
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it took him years to get over the shock of his wife dying: سال ها طول کشید تا با غم ( شوک ) مر ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she snapped at her friend over a small issue: سر یه موضوع کوچیک، یهو به دوستش پرخ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he lit up a joint and started talking: یه جُوینت ( سیگار دست پیچ حاوی ماری ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
out already: دِ برو بیرون دیگه!
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the leader snapped during the live interview: رهبر در طول مصاحبه ی زنده کنترلش رو ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
people wondered at such bravery: مردم از یک چنین شجاعتی در شگفت شده ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that joint was packed last night: دیشب اون پاتوق پر بود از آدم.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at last he would really show them: بالاخره حسابی نشونشون می داد.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he snapped after hearing the accusation: بعد از شنیدن اون اتهام از کوره در ر ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she felt deeply wronged after the unfair judgment: پس از حکم ناعادلانه، او احساس ظلم ع ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just stop already: بس کن دیگه! ( حوصلم رو سر بردی )
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wonder you were so patient: من متحیر بودم که تو اینقدر صبور بود ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am your servant: چاکرتم من مخلصتم من
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we must strive for excellence: باید برای تعالی کوشش کنیم.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to pursue a matter later or further: پیگیری کردن موضوع/مسئله ای . . . م ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the two opposing points of view: دو نظر و دیدگاه مخالف
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call me when you got there no matter what the time is: وقتی رسیدی اون جا بهم زنگ بزن ، هر ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i haven't seen her since last monday: من او را از دوشنبه گذشته تاکنون ندی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wondered what was on her mind: من در فکر بودم که چه چیزی در ذهن او ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm your servant: چاکرتم من مخلصتم من
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she was only just getting over the flu when she got a stomach bug: تازه داشت آنفولانزا را شکست میداد ( ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his attempt to climb the mountain failed: کوشش او برای فتح کوهستان ناموفق بود ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they have taken up against us: آنها علیه ما میخواهند قیام کنند.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ask for support when needed: در صورت نیاز از دیگران درخواست حمای ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the bricklayer spent the day pointing the old garden wall: بنا تمام روز را صرف بندکشی دیوار با ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this scientific endeavor could change the world: این کوشش علمی می تواند جهان را تغیی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take up something: شروع کردن کاری
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ask him: از او بخواه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a really haunted house: یک خانه واقعاً جن زده یک خانه تسخیر ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the dog sometimes snaps at my finger: سگ گاهی اوقات انگشت مرا به دندان می ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't wrong others just to get what you want: برای بدست آوردن آنچه می خواهی به دی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she ran ahead of the others: او جلوتر از بقیه دوید.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he was wronged by his business partners and lost a lot of money: او توسط شرکای تجاری خود مورد ظلم قر ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he moved here in 2010 and has lived here ever since: او در سال ۲۰۱۰ به اینجا نقل مکان کر ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he can't really move: اصلاً نمی تواند حرکت کند.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it took her months to get over michael when he ended the relationship: زمانی که مایکل به این رابطه پایان د ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the wonders of nature: عجایب طبیعت
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i turned 19 a month ago: یک ماه قبل 19 ساله شدم
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the train is ahead of schedule: قطار جلوتر از برنامه است.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we need to get the back wall repointed before winter: باید قبل از زمستون بندهای دیوار پشت ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's wrong to judge someone based on appearances: اشتباه است که فردی را بر اساس ظاهر ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she has already gone to bed: او به رختخواب رفته است. ( قبل از ای ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i will turn 19 tomorrow: فردا 19 ساله می شوم
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she was speechless with wonder: او از بهت و شگفتی لال شده بود.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
since you are not interested we will talk about something else: چون شما علاقه ای ندارید، ما درباره ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she put a lot of effort into her studies: او کوشش زیادی در تحصیلش کرد.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what do you really think about it: واقعا چه فکری درباره آن می کنی؟
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to take up the fight: تن دادن به مبارزه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's leaking already: "هنوز هیچی نشده" داره چکه میکنه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't get over how much i enjoy here: من نمیتونم فراموش کنم چقدر اینجا لذ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
since it's raining: چونکه باران می بارد
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
after the bricks are set you should point the joints neatly: بعد از چیدن آجرها باید درزها رو مرت ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you got the answer wrong: پاسخ را اشتباه گرفتید.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm really sorry: من واقعا متاسفم.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wonder never cease: به حق چیزای ندیده و نشنیده
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn up the radio: زیاد کردن صدای رادیو
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lover beside her love: عاشق در کنار عشقش
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have no idea what you're talking about: اصلاً نمیدونم راجع به چی صحبت میکنی
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he has already arrived: او رسیده است. ( قبل از اینکه انتظار ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is leaking already: "هنوز هیچی نشده" داره چکه میکنه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she sulked all morning: اون تمام صبح و قهر بود.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's been there for over 10 years now: الان بالغ بر ده ساله که اونجاست
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's already starting to melt: از قبل شروع کرده به آب شدن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if the timing belt snaps: اگر تسمه تایم پاره شود
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a really difficult decision: این واقعا یک تصمیم مشکل است.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
experts are carefully pointing the 18th century stone facade: کارشناسان با دقت نمای سنگی قرن هجده ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn down the redio: کم کردن صدای رادیو
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the wrongs of repeat offenders: اعمال خلاف مجرمان سابقه دار
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've already seen it: آن را قبلا= تازه دیده ام
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm take up your side: من در کنار تو
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he assured her that everything would be fine: او به او تضمین کرد که همه چیز خوب خ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look ahead to the future: به آینده نگاه کن.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they struggle to decide whether to: آن ها در تصمیم گیری سردرگمند که. . ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he snapped at me: به من تشر زد ( تشر زدن )
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn left before the bank: قبل از بانک بپیچ به چپ
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn on the tv: روشن کردن تلویزیون
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am take up your side: من در کنار تو
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sulking solve nothing: قهر چیزی رو حل نمی کنه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't believe i'm really going to meet the president: باورم نمی شه واقعا قراره رئیس جمهور ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
guessed score: [ریاضیات] نمره ی فرضی
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's wrong with that hat: این دیگه چه کلاهیه که پوشیدی؟ ( یعن ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the quote includes cleaning and pointing all external walls: پیشنهاد قیمت شامل تمیزکاری و بندکشی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you know how fix this i have no idea: میدونی چطور درستش کنی ؟ هیچ ایده ا ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't get over that you are ill today: نمیتونم قبول کنم که تو امروز مریضی.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the train had already left: قطار تازه رفته بود.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
assuring you with my best regards: با تقدیم احترامات فائقه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is ahead of his time: او از زمان خود جلوتر است.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
working out is a struggle for me: ورزش کردن سختمه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am about to snap: قراره از کوره در برم
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wonder what's her name: من نمیدونم اسمش چیه معنیwonder دیگه ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i think i've seen you before: فکر کنم من تو را قبلا دیده ام
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have already seen that film: من آن فیلم را قبلاً دیده ام. - اگ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the hotel was decentish not great but not terrible either: هتل تا حدودی خوب بود—نه عالی، نه اف ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ahead of trump era: قبل از دوره ترامپ ahead of قبل از
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i thought we might call in on your mother on our way home: من فکر کردم که شاید در مسیر برگشت خ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
guessed mean: [ریاضیات] میانگین فرضی
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is the shop which sells really nice cakes: این فروشگاهی است که کیک های بسیار خ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn off the tv: خاموش کردن تلویزیون
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
being a new activity: شروع کردن کاری برای اولین بار شروع ...
٢ هفته پیش