نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the rest of the food: بقیه غذا ؛ باقی مانده غذا
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there was complete chaos when the world champions arrived at the airport: وقتی قهرمانان جهان به فرودگاه رسیدن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he coughed loudly: او با صدای بلند سرفه کرد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i do not allow the rest to interfere in my life: من به بقیه اجازه نمیدهم در زندگی م ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he has to mop the floor after every meal: او باید بعد از هر وعده غذایی، کف را ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
accounting graduates have a good record in finding a proper job: فارغ التحصیلان حسابداری سابقه خوبی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
repairs to the major highway this summer will bring chaos to commuters: تعمیر بزرگراه اصلی در تابستان امسال ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
here's a mark on your shirt: یک علامت روی پیراهنت هست.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the mood at work was black: محیط کار حال و هوای دلگیری داشت
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the prince was really dreamy: شاهزاده واقعا محشر و معرکه بود.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is chaotic: اوضاع مَگسیه ( آشفته، نامنظم، به ه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you literally look tired: کاملا خسته به نظر می آی. literall ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's your mood: فازت چیه ؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be threatened by: با . . . تهدید شدن مورد تهدیدِ . . ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her skin as white as snow: پوست او مانند برف سفید بود.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a loud cough: یک سرفه با صدای بلند
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he teacher put a mark on the student's paper: معلم روی برگه دانش آموز یک علامت گذ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you on the mood: یعنی شما حس و حال چیزی یا کاری را د ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we must rescue the threatened girls: ما باید دختران مورد تهدید قرار گرفت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
other people or things that are left: افراد یا چیزهای دیگری که باقی مانده ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i spent all morning mopping the house: تمام صبح را مشغول تی کشیدن خانه بود ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we wont employ people with a record: ما افراد سابقه دار را استخدام نمی ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in the mood for sth: حال/حوصله چیزی را داشتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the dog marked his territory: سگ قلمرو خود را علامت گذاری کرد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this's chaotic: اوضاع مَگسیه ( آشفته، نامنظم، به ه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a dreamy recollection: یک بیادآوری مبهم و گنگ / یک بیاد آو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not really in the mood to go out tonight: واقعا امشب توی مود بیرون رفتن نیستم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he literally called me 23 times: او دقیقا۲۳ بار بهم تلفن کرد. lite ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's chaotic: اوضاع مَگسیه ( آشفته، نامنظم، به ه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am so hungry i am literally dying: من خیلی گشنمه رسماً ( به معنای واقع ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in the mood for something: حال/حوصله چیزی را داشتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the boss likes to pick over every little detail in the reports we submit: رئیس دوست داره هر جزئیات ریزی رو در ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he was literally insane: او واقعا دیوانه بود. او به معنای ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll get someone to take care of it: یه نفر رو میارم که ازش مراقبت/ رسید ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw a monkey into the works of: چوب لای چرخ کسی یا چیزی گذاشتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to the point that: تا ( به ) حدی که تا ( به ) جایی که
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am so hungry i'm literally dying: من خیلی گشنمه رسماً ( به معنای واقع ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the engineering students picked the old engine to pieces to learn how all the parts fit together: دانشجویان مهندسی موتور قدیمی را از ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please mark the correct answer: لطفاً پاسخ صحیح را علامت بزنید.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is chaotic: اوضاع مَگسیه ( آشفته، نامنظم، به ه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who takes care of the dog while you are away: وقتی نیستید چه کسی از سگ مراقبت میک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it marked a significant milestone in this company's growth: تحول مهمی را در رشد شرکت رقم زد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the house is a bit chaotic at the moment: خانه در حال حاضر کمی نامرتب است
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'd have no use for a boat: قایق برای من هیچ کاربردی ندارد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she quickly picked up on the tension in the room during the meeting: او بلافاصله از تنش موجود در اتاق، د ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw into disorder: چوب لای چرخ کسی یا چیزی گذاشتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
religious scriptures: متن مقدس
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he was dreamy as a child: او مانند یک کودک خیالپرداز و خیالبا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i need to pick on a restaurant for dinner today: باید برای شام امشب یه رستوران رو ان ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm so hungry i'm literally dying: من خیلی گشنمه رسماً ( به معنای واقع ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
marking momentous occasion: جشن گرفتن رویداد مهم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the traffic in seoul is often chaotic: ترافیک در سئول اغلب پر هرج و مرج اس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
industrial uses: کاربرد های [استفاده] صنعتی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
innocent request: درخواست / نظر بی قصد و غرض
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a dreamy expression: یک حالت رویایی و خیالی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's focus on the big picture: بیایید روی نمای کلی ( اصل قضیه ) مت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we were literally thrown out of our bunks: ما عملا به بیرون از تختخواب/جای خوا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he used me and then broke up with me: او از من ( سوء ) استفاده کرد و سپس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
innocent remark: درخواست / نظر بی قصد و غرض
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is a chaotic sort of a person: او فردی شلخته است
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there isn't a mark on it: حتی یه خش هم روش نیفتاده! mark معنی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the kids really picked up on the new slang their older siblings were using: بچه ها واقعا از حرف های محاوره ای ج ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she literally kicked the opponet out of the ring: او ( به معنای واقعی کلمه بدون اغراق ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
some fireflies who served up with him got picked up at that building: بعضی از اعضای fireflies که با اون ه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you literally said that i am a thief: قشنگ گفتی که من یه دزدم literally ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dream of sth: آرزو و یا رویای چیزی را داشتن. . .
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
presence of a train was indicated electrically: وجود یک قطار {بصورت} الکتریکی نشان ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she used me and then broke up with me: او از من ( سوء ) استفاده کرد و سپس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her innocent remarks: گفته ها/اظهاراتِ معصومانه ی او
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't pick on the small details let's focus on the big picture: روی جزئیات کوچک پافشاری نکنید، بیای ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is a chaotic sort of a person: او فردی شلخته است
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
car hunting: شکار خودرو یا جستجوی جدی برای خودرو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
catch me if you can: اگه می تونی منو بگیر ( دستگیر کن )
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was all a dream: همش الکی بود همه اش یک خواب بود
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the recruiters were able to pick off the best candidates from the large pool of candidates: ثبت نام کنندگان قادر بودند که از می ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his innocent remarks: گفته ها/اظهاراتِ معصومانه ی او
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i admit that i underestimated the power in the bulky fighters frame: اعتراف می کنم که قدرت بدنی آن جنگجو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't pick on the small details: روی جزئیات کوچک پافشاری نکنید
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they released their first record in 1990: آنها اولین آلبوم خود را در سال ۱۹۹۰ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i tried: تلاش کردم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she's a chaotic sort of a person: او فردی شلخته است
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he was chiefing blunts all night: کل شب داشت پشت سر هم ماری می کشید. ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is a catch here: اینجا پیچیدگی / مشکل وجود داره catc ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dream of something: آرزو و یا رویای چیزی را داشتن. . .
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it doesn't have a catch: دستگیره نداره
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's a chaotic sort of a person: او فردی شلخته است
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the mother had gotten tired of picking up after the children: مادر از جمع و جور کردن ریخت و پاش ه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got a parking ticket and i'm going to fight it: من جریمه پارکینگ گرفتم و می خواهم ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my friend is neat: دوست من باحاله neat = آدم باحال
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i requested the presence of an adjudicator: من درخواست حضور یک داور را کردم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you literally said that i'm a thief: قشنگ گفتی که من یه دزدم literally ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't try to chief me around: نخواه رئیس بازی دربیاری سر من! chie ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
after the long walk i could murder a cup of tea: بعد از اون پیاده روی طولانی، می میر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a woman of great presence: یک زن با شخصیتی بزرگ
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't pick on the small details let s focus on the big picture: روی جزئیات کوچک پافشاری نکنید، بیای ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
neat scotch: اسکاچ بدون یخ neat در مورد مشروب، ب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
archaeological records: یافته های باستانی ( باستان شناسی )
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wholly innocent misrepresentation: تدلیس بدون سوء نیت innocent=بدون سو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i admit that it was my fault: می پذیرم که تقصیر من بود admit=بدون ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i also tried to study in my spare time: سعی کردم مطالعه ای هم در اوقات فراغ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a difficulty that is not obvious: یک مشکل پنهان
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a murder of crows: یک دسته کلاغ ( فقط کلاغ )
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you've got a record: تو سابقه داری یا تو پیشینه داری
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i admit that it was my fault but you were not innocent too: می پذیرم که تقصیر من بود، ولی تو هم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the kitchen was in chaos: آشپزخانه شلوغ و پلوغ بود آشپزخانه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he chiefed the expedition through the jungle: اون گروه رو از دل جنگل هدایت کرد. ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is no evidence to suggest the presence of learning difficulties: هیچ مدرکی/نشانی حاکی از وجود مشکلات ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tried tips: راهکار های مطمئن ، مجرب
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a neat car: چه ماشین باحالی! معنی های دیگر nea ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she has got her pick of the top universities: او حق انتخاب بین بهترین دانشگاه ها ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dream about sth: خواب دیدن درباره چیزی. . .
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be so dense: این قدر کند ذهن نباش dense=کند ذهن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fight the fire: مهار آتش
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chaos how is he so adorable: خداجون، چطور اون انقدر تو دل بروئه؟ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the catch to have peace in life is to build your relationship: نکته ی رسیدن به آرامش اینه که رابطه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you've got your pick of any gift on the table: می تونی از هر هدیه ی روی میز انتخاب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dream about something: خواب دیدن درباره چیزی. . .
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is a neat car: چه ماشین باحالی! معنی های دیگر nea ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is the neatest person i've ever met because his desk is always clean: او تمیزترین شخصی است که تا به حال د ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't swallow the promise of financial allocation that you made yesterday: شما نمی توانید قول بودجه مالی که دی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i still find the job exciting: هنوز هم شغل برای من هیجان انگیز است ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they were politically innocent: آنها از نظر سیاسی بی خبر بودند inno ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by what fight do researchers assume: با چه استدلالی محققان تصور می کنند ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be led to: سوق داده شدن هدایت شدن القا شدن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the best amazon deals to catch: بهترین پیشنهادات امازون برای شکار ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he likes to spend all his time playing in the yard: او دوست دارد تمام وقتش را صرف بازی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this printer is driving me crazy: پرینتر داره دیوانم میکنه. ( کار نمی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you've got your pick of any other fine horses: از باقی اسب های خوب می تونی انتخاب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i listened to some really neat spanish songs yesterday: دیروز چند تا آهنگ اسپانیایی خیلی قش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that is a neat car: چه ماشین باحالی! معنی های دیگر nea ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
benevolent autocracy: خودکامگی خیرخواهانه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
needle time: زمان محدودی که یک کانال رادیویی به ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he swallow his pride: او غرورش را زیر پا میگذارد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you have got a record: تو سابقه داری یا تو پیشینه داری
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have some exciting news: اخبار مهیجی دارم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chaos rings: حلقه های هرج و مرج
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry about that you ve got your pick of any other fine horses: متاسفم. از باقی اسب های خوب می تونی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's a neat car: چه ماشین باحالی! معنی های دیگر nea ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this work benefits all humans and animals: این کار به نفع همه انسان ها و حیوان ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this printer's driving me crazy: پرینتر داره دیوانم میکنه. ( کار نمی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
even your genes say that you need to be led: حتی ژن های شما می گویند که باید هدا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the teacher picked out a few areas the students need to improve on: معلم به قسمت هایی که دانش آموزان با ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's a needle on the floor: روی زمین یک سوزن است
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do they really think we are stupid enough to swallow that: آیا آنها فکر می کنند که ما اینقدر ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i dream of buying a new house: من رویای خرید یک خانه جدید را دارم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've got some very exciting news for you: برات چند تا خبر خیلی هیجان انگیز دا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
record heat: گرمای بی سابقه record= بی سابقه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her desk is always so neat and organized: میزش همیشه خیلی مرتب و منظمه.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is a neat idea: چه ایده باحالی! معنی های دیگر neat ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for someone's benefit: به خاطر کمک به کسی، برای راهنمایی ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
commercial led: commercial - led تجارت محور
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i dream about you every night: هر شب خواب تو را می بینم Dream abou ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grab your pick from the shelf: از قفسه هر کدومو می خوای بردار.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is a needle on the floor: روی زمین یک سوزن است
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i found his story a bit hard to swallow: داستانش را به سختی باور کردم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
record temperatures: دماهای بی سابقه record=بی سابقه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i must admit i'm a little surprise: باید اعتراف کنم که کمی متعجب شدم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thank you for catching that: ممنون که حواست بود ( و تذکر دادی ) ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had to sit an exam the next day: من مجبور بودم روز بعدش در امتحان شر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go on a binge: دچار زیاده روی شدن در یک فعالیت
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a neat idea: چه ایده باحالی! معنی های دیگر neat ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is a needle on the floor please pick it up: روی زمین یک سوزن است لطفا آن را برد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for somebody's benefit: به خاطر کمک به کسی، برای راهنمایی ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bank records: تراکنش های بانکی صورت حساب بانکی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i must admit that you are right: باید اعتراف کنم که حق با تو هستش ad ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his solution was crazy: راهکارش عجیب بود. راهکارش شگفت انگ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cultural chaos: آشفتگی فرهنگی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that is a neat idea: چه ایده باحالی! معنی های دیگر neat ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for sb's benefit: به خاطر کمک به کسی برای راهنمایی ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i need to pick out a new shirt for the party tonight: من باید لباس جدیدی برای مهمانی امشب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's smart in math but kind of dense when it comes to emotions: توی ریاضی باهوشه، ولی در مسائل احسا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chaos control: کنترل آشوب کنترل هرج و مرج
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a service disrupted by continual breakdowns: سرویس بوسیله خرابی های مدام قطع می ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shit is crazy right now: الان اوضاع خیلی خرابه بازار مواد مخ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come early and get your pick of the deserts: زود بیا تا بتونی دسر مورد علاقه ات ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can only dream about it: مگر اینکه تو خواب ببینی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i keep a record of the wreckage of my life: من یه نسخه از خرابکاری ها و تباهی ه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can you pick out the red car in the parking lot: می تونی ماشین قرمز رو در پارکینگ تش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the bully kids at school often pick on the new students: بچه قلدرها معمولا دانش آموزهای جدید ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
police recovered a stolen video: پلیس یک ویدیوی دزدیده شده را پیدا ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get your pick of the best seats before the show starts: قبل از شروع نمایش، بهترین صندلی ها ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sit the exam: گذراندن آزمون
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he keeps his car very neat: اون ماشینش رو خیلی تمیز نگه می داره ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just sit still: فقط بدون حرکت بنشین!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
their first record would go gold: اولین آلبوم آنها فروش خوبی داشت و ت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sometimes its good to keep a record of every rial you spend: بعضی وقت ها خوب است که هر ریالی را ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not surprisingly this excuse was too much for them to swallow: تعجبی ندارد که این بهانه بیش از حد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the murderer was never caught: قاتل هیچوقت گرفته نشد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the roof was leaking and i had to use a bucket to catch the drips: سقف داشت چکه می کرد و من مجبور شدم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's crazy: خیلی باحاله بخصوص در آمریکا به فرض ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he binged on junk food: او در خوردن هله هوله زیاده روی کرد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please try to keep your handwriting neat: لطفاً سعی کن دستخطت رو مرتب نگه دار ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the boss totally trusts me and he'll swallow any old story i cook up: رئیس کاملاً به من اعتماد دارد و او ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he binged on ice cream: او در بستنی زیاده روی کرد binge= زی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's a neat idea: چه ایده باحالی! معنی های دیگر neat ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your job is: وظیفه شما . . . . job به معنای وظ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's obvious she likes you: واضحه که ازت خوشش میاد!
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
١ هفته پیش