آزاده - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asexualizatian: اخته کردن ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assessment of health services: ارزیابی خدمات بهداشت و سلامت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asexualizatioan: اخته کردن ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assisted reproductive techniques: روشهای کمک باروری ( این اصطلاح تخص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asialia: aptyalism کم بزاقی ، کمی یا فقدان ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assistive listening devices: وسایل کمک شنوایی ( این اصطلاح تخصص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aptyalism asiderosis: کمبود ذخیره آهن بدن ( این اصطلاح ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

association as: مراکز تجمع ، نواحی موجود در قسمت قش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asiderosis: کمبود ذخیره آهن بدن ( این اصطلاح ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assoclation: - 1 رابطه زمانی یا مکانی ‎ - 2 در ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asitia: نفرت از غذا ( این اصطلاح تخصصی مرب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asonia: کری نسبت به تن صدا ( این اصطلاح تخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aspartame: آسپارتام ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aspergilloma: توده تومور مانندی که از رشد قارچها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthropod borne virus: آربوویرس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

articulare: نقطه تقاطی دوره های پشتی زوائد مفصل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrostomy: برش و شکاف دادن مفصل و خارج مردن مح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arytenoiditis: التهاب عضله یا غضروف طرجهالی ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

articulatio: مفصل ( این اصطلاح تخصصی مربوط به ر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthropyosis: ایجاد چرک در فضای مفصلی ( این اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrosynovitis: التهاب غشاء سیونال یک مفصل ( این ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arytenoidopexy: تثبیت جراحی عضله یا غضروف طرجهالی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

articulationes: مفصلها ( این اصطلاح تخصصی مربوط به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

articultion: مفصل شدگی ، محل به هم رسیدن و التصا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as tol: در صورت تحمل ( این اصطلاح تخصصی مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

artificial colors: رنگ های مصنوعی ( این اصطلاح تخصصی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asa: اسید استیل سالیسیلیک ، آسپرین ( ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

artificial d: دندان مصنوعی ( این اصطلاح تخصصی مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asbestiform: شبیه ( asbestos )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

artificial dyes: رنگ های مصنوعی ( این اصطلاح تخصصی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ascaricidal: مربوط به از بین بردن آسکاریس ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

artificial i: لقاح مصنوعی ، وارد کردن منی با وسائ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ascaricide: آسکاریس کش ، آنچه برای کرمهای آسکار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ankylosis arthrolitharthroklesis: رسوب سنگ در یک مفصل ( این اصطلاح ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arthrology: مفصل شناسی ، بندشناسی ، مطالعه علمی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrometer: اسبابی که زوایای حرکتی مفصلها را با ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthromitaceae: خانواده ای از شیزومیستها ( راسته کا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthromitus: تیره ای از شیزومیست ها ( راسته کاری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aspergillus: آسپرژیلوس تیره ای از قارچها ( کپکها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asphalgesia: احساس سوزشی که در اثر لمس مواد مخصو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asphyxial: مربوط به خفگی ( این اصطلاح تخصصی م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ascaricldal: مربوط به از بین بردن آسکاریس ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aspidium: ریزم خشک شده سرخس نر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ascariclde: آسکاریس کش آنچه برای کرمهای آسکاریس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asporogenic: بی اسپور ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ascarid: آسکارید ، عضوی از کرمهای تیره آسکار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ascaris: آسکاریس ، تیره از کرمهای گرد انگلی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ascarops: تیره از کرمهای انگلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ascending n: التهاب عصب یا نوریت بالارو ، التهاب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aschoffs b: اجسام آشوف ، کانونهای میکروسکپیک از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aschoffs bs: اجسام آشوف ، کانونهای میکروسکپیک از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriolosclerotic: مربوط به تصلب شریانچه ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriomotor: آنچه باعث انبساط یا انقباض سرخرگ ها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriomyomatosis: رشد الیاف عضلانی در جداره های یک سر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterionecrosis: نکروز و خرابی سرخرگ ها ( این اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterioplasty: ترمیم جراحی سرخرگ ، جراحی پلاستیک ر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriopressor: زیاد شدن فشار خون سرخرگی ( این اصط ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arteriosclerotic: مربوط به تصلب شرائین ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arteriostenosis: تنگی سرخرگ ( این اصطلاح تخصصی مربو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriosympathectomy: قطع سمپاتیک پیرامون سرخرگی ( این ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriotony: فشار خون ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arteriovenous: مربوط به سرخرگ و سیاهرگ ، سرخرگی - ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriovenous fistula puncture related pain: درد ناشی از سوزن زدن به فیستول ( ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterioversion: پشت و رو کردن انتهای بریده یک سرخرگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterlectomy: برش سرخرگ ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterlogram: 1 - منحی ضربان سرخرگ 2 - سرخرگ نگار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterlonecrosis: نکروز و خرابی سرخرگها ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterlopathy: هرنوع بیماری مربوط به سرخرگها گرفتا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterloplasty: ترمیم جراحی سرخرگ ، جراحی پلاستیک ر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthritis rheumatoid: بیماری مزمن مفصلی همراه با درد ، تو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthritism: مزاج نقرسی یا رماتیسمی ، سرشت رماتی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterlopressor: زیاد شدن فشار خون سرخرگی ( این اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrobacter: جنسی از شیزومیستها ( راسته اوباکتری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterlospasm: اسپاسم سرخرگ ( این اصطلاح تخصصی مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterltis: التهاب سرخرگ التهاب تغییر شکل دهنده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

artery walls: دیواره شریان ( این اصطلاح تخصصی مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrocace: زخمی شدن یا فرحه دار شدن مفصل یا مف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthr: پیشوندی است بمعنای مفصل ، اتصال ، ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrocele: بادکردگی مفصل ، ورم مفصل ( این اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthragra: درد نقرسی در یک مفصل ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthral: مفصلی ( این اصطلاح تخصصی مربوط به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthriopathy: سرخرگ نژندی ، هر بیماری شریان ( ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthritid: دانه ها یا جوشهای نقرسی پوست ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrochalasis: اتساع و انبساط یا سستی و شل بودن غی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrochondritis: التهاب غضروفهای مفصل ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthroclasis: مفصل شکنی ، شکستن چسبندگی هایی که ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrodia: مفصل سرنده ، مفصلی که امکان سریدن ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrodynia: درد مفصل ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthralgia arthrodysplasia: هر نوع ناهنجاری مربوط به رشد و نمو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrodysplasia: هر نوع ناهنجاری مربوط برشد و نمو مف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthroempyesis: چرکی شدن درون یک مفصل ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthroendoscopy: درون بینی مفصل مشاهده و بازرسی داخل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthroklesis: جمود مفصل ، عدم تحرک و محکم شدن غیر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthronosos: هر بیماری مربوط به مفصل ( این اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrosclerosis: تصلب مفاصل ، سفت و سخت شدن مفاصل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthroxesis: تراشیدن مفاصل ( این اصطلاح تخصصی م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

artificial l: ظرف شیشه ای تو گود ( استکان ) یا وس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrophyma: ورم مفصل ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthtitic: مربوط به التهاب مفصل ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthroscopic: آرتروسکوپیک ( این اصطلاح تخصصی مرب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

artificial preservatives: مواد نگه دارنده مصنوعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrophyte: نمود و رویش زوائد غیر طبیعی در فضای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

artiad: عنصری از عناصر دارای ظرفیت یکسان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthroscopic surgery: جراحی آرتروسکوپیک ( این اصطلاح تخص ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aryl: پیشوند و ریشه ای است متعلق به مواد ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

argilla: خاک چسنی ، کائولن ، سالیسیلات آلومی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arsenotherapy: آرسنیک درمانی ، درمان با آرسنیک و ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kaolin arginase: آرژیناز ، یکی از آنزیمهای مترشحه از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arsine: آرسین ، گازی است سمی به فرمول AsHC ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arsphenamine: آرسفنامین ، گردی است زرد کمرنگ که ح ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arginase: آرژیناز ، یکی از آنزیمهای مترشحه از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arsthinol: آرستینول ، ترکیبی آرسنیک دار که برا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arginine: اسید آمینه ای است به فرمول NH2C ( N ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

artane: آرتان ، نام تجارتی فرآورده های هیدر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

argininosuccinic acidemia: پیدایش اسید آرژینینوسو کسینیک در خو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

artelocapillary f: فیبروز رگهای موئینه سرخرگی ، انسداد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteria: سرخرگ ، شریان ، رگی که خون را از قل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterial blood gases analysis: آنالیزگازهای خون شریانی ( این اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterial blood oxygen: اکسیژن خون شریانی ( این اصطلاح تخص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterial pressure: فشار شریانی ( این اصطلاح تخصصی مرب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterial t: انتقال خون سرخرگی ، عمل ( این اصط ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arterialization: تغییر و تبدیل خون سیاهرگی به خون سر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

archineuron: نورونیکه از آن جریان عصبی و ابران ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

argyrism: بدرنگ شدن پوست و مخاطها بسبب افراط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

archipallium: قسمتی قشری ناحیه بویایی مغز ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

argyria argyrophil: نقره دوست ، هر چه به آسانی با املاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

archistome: اسپوری که از طریق جوانه زدن از رشته ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

argyrophil: نقره دوست ، هر چه باسانی با املاح ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arcuate arctation: تنگی یک سوراخ یا مجرا ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

argyria arhigosis: درک نکردن سرما ، ناتوانی در احساس س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blastopore arciform: تنگی یک سوراخ یا مجرا ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

architis: التهاب راست روده ( این اصطلاح تخصص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arcuate f: الیاف یا رشته های قوسی ، رشته های خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arciform f: الیاف یا رشته های قوسی ، رشته های خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arhinia: ناهنجاری تکاملی یا فقدان بینی ( ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arcinogenesis: عمل سرطان زائی ، تولید سرطان ( این ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arhythmia: آریتمی ، بی نظمی ، تغییر ریتم طبیعی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arctation: تنگی یک سوراخ یا مجرا ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arrhythmia ariboflavinosis: کمبود ریبوفلارین در رژیم غذایی ( ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arcuate: خمیده چون کمان ( این اصطلاح تخصصی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ariboflavinosis: کمبود ریبو فلاوین در رژیم غذائی ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arcuation: خمیدگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aristocort: نام تجارتی فرآورده ای تریامسینولون ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ardeparin: هپارین با وزن مولکولی کم که به شکل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arithmomania: پسیکونوروزی که در آن شمارش اشیاء با ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arecoline: آرکولین ، ماده ای است شیمیایی که به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armamentarim: لوازم مورد احتیاج پزشک مثل کتاب ، د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arenoid: شن مانند ، ماسه مانند ( این اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

areoid: هاله ، حلقه تیره رنگی که اطراف قسمت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armatic: 1 - دارای بوی تند عطر 2 - یک نوع دا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

areolae: آئرولا، هاله اطراف سینه ( این اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armillifer: آرمیلیفر ، تیره ای از انگل های کرم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

areometer: آب سنج ، وسیله ای است که در آزمایشگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arotic stenosis: تنگی دریچه آئورت ( این اصطلاح تخصص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hydrometer arfonad: آرفونات ، نام تجارتی فرآورده ای از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arrector: عضله نعوذ دهنده ( این اصطلاح تخصصی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriarctia: انقباض مجاری داخلی یک سرخرگ ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

areys r: قانون آری ، فرمول ارتباط ما بین طول ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriasis: استحاله جداره یک سرخرگ ( این اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arrhenic: ارسنیکی ، مربوط به آرسنیک ( این ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute renal failure acute rheumatic fever: نارسایی حاد کلیوی ( این اصطلاح تخص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arrheno: پیشوندی است به معنای ( جنس نر ) ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriectasis: انبساط یک سرخرگ ، سرخرگ گشادی ، اتس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arfgas: کنه آرگاس ، تیره ای از بندپایان ( خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arrhenobiastoma: نوعی تومور است که تخمدان ندرتا به آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arfonad: آرفوناد ، نام تجارتی فر آورده ای از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arrhenoblastoma: نوعی تومور است که تخمدان ندرتا بان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriola: سرخرگ کوچک ، شریانچه ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

argan oil: روغن آرگان ( این اصطلاح تخصصی مربو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arrhinia: ناهنجاری تکاملی با فقدان بینی ( ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

argas: کنه آرگاس ، تیره ای از بند پایان ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arhinia arrhythmia: آریتمی ، بی نظمی ، تغییر ریتم طبیعی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

argasidae: آرگازیده ، خانواده ای بند پایان ( ط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriolae rectae renis: شاخه های arteriolae recsae renis سر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arrhythmias: کژآهنگی ( این اصطلاح تخصصی مربوط ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

argentaffine: رنگ نقره پذیر ، آنچه به آسانی با ام ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arseniasis: مسمومیت آرسنیکی ( این اصطلاح تخصصی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriolith: انجماد آهکی یا گچی در یک سرخرگ ( ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

argentaffinoma: نوعی تومر که از یاخته های رنگ نقره ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arteriology: سرخرگ شناسی ( این اصطلاح تخصصی مرب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

argentation: رنگ آمیزی با املاح نقره ( این اصطل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arsenical: 1 - آرسنیکی 2 - ترکیبی که دارای ارس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriolonecrosis: نکروز یا تخریب سرخرگ های کوچک ( ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

argentic: نقره دار ، دارای نقره ( این اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arteriolosclerosis: تصلب شریانچه ، سخت شدن جدا سرخرگ ها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arsenoblast: عنصر مذکر یاخته های جنسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arbor vs: ویروسهای بندپایان ، گروهی از ویروسه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arborescent: درخت وار ، منشعب و شاخه شاخه ( ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

appetite j: شیره اشتها ، عصاره معدی که در موقع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arborization: مجموعه ای از شاخه ها و انشعابات مثل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

applying a tourniquet: بستن تورنیکت ( این اصطلاح تخصصی مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arbovirus: آربور ویروس ( این اصطلاح تخصصی مرب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

approximal: نزدیک به هم ( این اصطلاح تخصصی مرب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arbutin: آربوتین: اربوتین یک ترکیب گیاهی و ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apresoline: آپرزولین ، نام تجارتی فرآورده های ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arcate: خمیده ، به شکل منحنی ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aprobarbital: آپروباربیتال ، گرد متبلوری است به ف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

archamphiaster: آمفیاستر ، در تقسیم سلولی دو ستاره ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aprosopia: ناهنجاری تکاملی همراه با جزئی یا کل ...

١ سال پیش

مدال‌های آزاده