آزاده - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronethol: برومتول ، محلول تری بروماتانول ، بی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brookes d: بیماری بروک ، 1 - بیماری حاصله از و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brown m: مخلوط قهوهای ، فرآورده ای ( این ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

budinger ludloff laewen d: بیماری بودینگر - لودلوف – لاون ، در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brown planthopper: گیاه پر قهوه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buergers d: بیماری برگر ، بیماری التهاب و انسدا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

browning process: فرایند قهوه ای شدن بافت چربی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buhls d: بیماری بول ، حالتی که نوزادان را مب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brown symmers d: بیماری برون – سیمرس ، آنسفالیت سروز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bulb region: قسمت مدر و انتهایی جسم اسفنجی شکل ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

broxolin: نام تجارتی فرآورده ای از گلیکوبیارس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brucellaceae: خانواده ای از شیزومیستها ( راسته او ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bulbiform: پیازی شکل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

butyraceous: کره مانند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brucellar: مربوط به بروسلاها ( این اصطلاح تخص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bulbitis: التهاب پیاز پیشابراهی ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brucellemia: وجود بروسلاها در خون ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bulbo spinal: پیازی ‎ - مغز تیره ای ، مربوط به پی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

butyribacterium: تیره ای از شیزومیستها ( راسته اوباک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brucellergen: پادگنی که از میکرب بروسلا حاصل می ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bulbonuclear: پیاز مغز تیره ای - هسته ای ، مربوط ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

butyrin: بوتیرین ، چربی زرد رنگی به فرمول C3 ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brucks d: بیماری بروک ، حالتی که با بدشکلی اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

c femorale: ورقه ای از بافت سخت که گردن استخوان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

butyroid: کره مانند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bulbourethral glands: یا غدد COWPER که در دو طرف مجرای اد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brugia: تیره ای از نماد توده های ( nematode ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

current strength: جریان قوی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

c bovinum: قلب گاوی ، قلب خیلی بزرگ ( این اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bulbus: پیاز b aortae پیاز آئورت b carticus ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bag valve mask: ماسک دریچه دار ( این اصطلاح تخصصی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

c gravidarum: کلی باسیلوز حاملگی ، التهاب لگنچه ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bovine serum albumin: سرم آلبومین گاوی ، ‎ bovine serum a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bwens d: بیماری بوون ، نوعی بیماری پوستی است ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

c brevis: قسمت خلفی زائد کرمی شکل در مخچه ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bulia: تاول بزرگ ، در بیماریهای پوستی تشکی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cerebrospinal meningitis: مننژیت مغزی ‎ - نخاعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

c hirsutum: قلب مودار ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

c brunescens: آب مروارید قهوه ای رنگ آب مروارید ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blood sugar levels: سطح قند خون ( این اصطلاح تخصصی مرب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cabg coronary artery bypass graft: بازکردن شریان کرونر قلبی باجراحی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

byproduct material: محصولات جانبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bullous bumblefoot: تاولی ، تاولی ‎bullous

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

c bulbi c oculi: اطاقک چشم ، اطاق جلوئی یا عقبی چشم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

c hydrochioride: هیدروکلرورکوتارنین ، گردی است زردرن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by product material: محصولات جانبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bilateral salpingo oophorectomy: برداشت دو طرفه تخمدان – لوله های رح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cacanthrax: سیاه زخم یا شاربن بدخیم و خطرناک ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bumblefoot: عفونت همراه با برآمدگی های پیازی شک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchopnoumonia: برونکوپنومونی ، ذات الریه لبولی ، ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchopulmonary segments: قطعات تشکیل شده از یک برونش و بخشی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchorrhaphy: بخیه زدن به نایژه ، ناِیژه دوزی ، ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchoscophy: برونکوسکوپی - رویت حنجره تراشی و بر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchosinusitis: عفونت توام سینوسها ، جیبهای مجاور ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchobiliary: نایژه ای ‎ - صفراوی ، مربوط به نایژ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brech feeder: بطری شیر برک ، لوله شیشه ای مدرجی ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchoblastomycosis: بلاستور میکوز ششها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yaws bridegrooms d: بیماری دامادها ، ترومبوز شبکه پیچکی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchoblennorrhea: برونشیت مزمن همراه با خلط شدید و چس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bregma: جلو سر ، حل برخورد درز سهمی و درز ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchocavernous: نایژه ای - حفره ای ( این اصطلاح تخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bremsstrahlung radiation: تابش ترمزی ( این اصطلاح تخصصی مربو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bronchocele: 1 - اتساع موضعی نایژه 2 - گواتر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breo app: اپلیکیشن برئو ، اپ برئو ( این اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchoclysis: تقطیر محلولهای دارویی به داخل نایژه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchostenosis bronchoconstrictor: ِ 1 - تنگی مجاری هوایی شش 2 - عامل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchodilatation: اتساع یا گشادی نایژه ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchoegophony: صدائی که شبیه صدای بز و صدای برنش ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchoesophageal: نایژه ای - مروی ، مربوط به یک نایژه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchoesophagology: شاخه ای از دانش پزشکی که درباره مجا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchoesophagoscopy: اسبابی است برای آزمایش و معاینه نای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchogram: نایژه نگار ، تصویر پرتو شناسی که شا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

broncholithiasis: تشکیل سنگ در نایژه ها ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchologic: مربوط به دانش شناسایی نایژه ها ؛ مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchology: نایژه شناسی ؛ مطالعه و تحقیق در اطر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchomoniliasis: عفونت نایژه ها در اثر ابتلا به مونی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchomotor: تغییر دهنده قطر نایژه ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchopathy: بیماری نایژه ها ( این اصطلاح تخصصی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchoplasty: ترمیم جراحی نایژه ( این اصطلاح تخص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchopneumopathy: بیماری غیر التهابی نایژه ها و بافت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brain vs primary: کیسه های مغز اولیه ، سه ناحیه متصل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachyphalangia: کوتاهی غیر طبیعی یکی از بندهای انگش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brachial: مربوط به بازو ، بازویی ( این اصطلا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brachyuranic: دارای کام یا سقف دهان کوتاه ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brain derived neurotrophic factor: فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromochlorotrifluoroethane: مایع سنگین ، بی رنگی است که از راه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachiation locomotor: جنبشی ، حرکتی ( این اصطلاح تخصصی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bradacusia: سنگینی گوش ( این اصطلاح تخصصی مربو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bronchial: نایژه ای ، مربوط به نایژه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

branchial cs: شکافهای برانشیال ، یک رشته شکافهایی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromoderma: بثورات پوستی به سبب بکار بردن برومو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bradleys d: بیماری برادلی ، تهوع و استفراغ اپید ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bronchial tubes: برنشهای متوسط ، لوله های برنشی ، لو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

branchiogenic: جدا شده از شکاف برانشیال ، مشتق از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachial vein: ورید بازویی ( این اصطلاح تخصصی مرب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromodiphenhydramine: مشتقی از اتیل دیمتیل آمین که بعنوان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bradyacusia: سنگینی گوش ( این اصطلاح تخصصی مربو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

branchiomerism: تقسیم بندی متامری ( metameric ) بدن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchiarctia: تنگی نایژه ها ( این اصطلاح تخصصی م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromoformin: بروموفرم ، مایع سنگین بی رنگ که شبی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachiocrural: بازویی - ساقی ، مربوط به بازو و ساق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bradyarthria: کندی در تلفظ ( این اصطلاح تخصصی مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brauns c: کانال برون ، حفره رحمی مهبل بعد از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchiloquy: پکتوریلوکی pectorlloguy شدید در اثر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromohyperhidrosis: ترشح عرق بدبو بطور فراوان ( این اص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchiocele: اتساع یا تورم نایژکها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

canal of petit c of ferrein: کانال فرن ، مجرائی که در بین لبه ها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachiocubital: بازویی - ساعدی ، مربوط به بازو و سا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromomania: مانی یا شیدایی تولید شده بعلت مصرف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

braxton hick s version: چرخش بر اکتسون هیکس ، استفاده از رو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchiocrisis: کریز یا بحران نایژه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromophenol: بروموفنل؛ مایعی است بنفش رنگ با بوی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

braxton hicks v: چرخش براکستون هیکس ، روش مخلوط بیرو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchiogenic: ناشی از نایژه ها ، آنچه از نایژه ها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brompheniramine: مشتقی است از پیریدین که به عنوان یک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

braxton hiks version: چرخش براکتسون هیکس ، استفاده از روش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bronchiolus: نایژک ، نایژه ریز ، لوله های بسیار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brazil nuts: نام آجیل برزیلی هم به درخت و هم به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromsaligenin: دارویی است که بعنوان عامل ضد اسپاسم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchiole bronchiospasm: تنگی اسپاسمی نایژه ها ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breaking bad news: ابلاغ خبر ناگوار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromsulphalein: بروم سولفالئین ، نام تجارتی نوعی سو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchiospasm: تنگی اسپاسمی نایژه ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breast enhancement equipment: دستگاه تقویت کننده پستان ( این اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromum: بروم ، عنصر شیمیائی با عدد اتمی ‎ 5 ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchiostenosis: تنگی نایژه ، ضیق برنش ( این اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breast mound: برجستگی سینه ( این اصطلاح تخصصی مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromine bromural: برومورال ، نام تجارتی فرآورده ای از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromural: برومورال ، نام تجارتی فر آورده ای ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchostenosis bronchismus: اسپاسم نایژه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breast reconstruction: ترمیم پستان ( این اصطلاح تخصصی مرب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchadenitis: التهاب غدد برنشیال ( این اصطلاح تخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchismus: اسپاسم نایژه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breast tissue: بافت سینه ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

broncho adenitis: التهاب غدد برنشیال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breastfeeding counseling: مشاوره شیردهی ( این اصطلاح تخصصی م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchopneumonia bronchobiliary: نایژه ای - صفراوی مربوط به نایژه و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breath sounds: صداهای تنفسی ( این اصطلاح تخصصی مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bradyphemia: کندی در سخن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brocas area: منطقه بروکا ، مرکز حرکتی سخن گفتن ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

borrelia: بورلیا ، تیره ای از شیزومیستها ( را ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brights disease: بیماری برایت ، التهاب کلیه ، نفریت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bradyphrasia: کندی در سخن گفتن به علت نقص و اختلا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bromate: برومات ، ملح اسید برومیک ( این اص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bowel obstructions7: انسداد روده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brights d: بیماری برایت ، هرکدام از گروه بیمار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bradyphrmia: کندی در سخن ( این اصطلاح تخصصی مرب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromated: بروم دار ، اشباع شده توسط بروم ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bowmans capsule: کپسول بومن ، پوشه بومن ، کپسول کروی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brachydactylia: کوتاهی غیر عادی انگشتان دست و پا ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bradyspermatism: کندی غیر عادی تراوش منی ، کندی انزا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromatotherapy: درمان بارژیم غذائی ( این اصطلاح تخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bowmans gs: غدد بومن ، غدد لوله ای که در مخاط ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brilliant y: زرد برلیان ، نوعی مقیاس که برای تعی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bradysphygmia: کندی غیر عادی ضربان نبض ( این اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dietotherapy: درمان بارژیم غذائی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brachydactyly: کوتاه انگشتی ، کوتاهی غیر طبیعی انگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boyle s anesthetic machine: دستگاه بیهوشی بویل ، دستگاهی که با ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brills d: بیماری بریل – سیمرس ، لنفوم بزرگ فو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dietotherapy bromatoxism: مسمومیت غذایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachymetacarpalism: کوتاهی غیر عادی استخوانهای کف دست ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bradystalsis: تأخیر یا کندی حرکات دودی معده ( ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boyle s law: قانون بویل ، قانونی است که بموجب آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachymetacarpia: کوتاهی غیر عادی استخوانهای کف دست ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromatoxism: مسمومیت غذائی ( این اصطلاح تخصصی م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bradytocia: کندی زایمان ( این اصطلاح تخصصی مرب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boyles anesthetic machine: دستگاه بیهوشی بویل ، دستگاهی که به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brain glioma: گلیومای مغزی ( این اصطلاح تخصصی مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachymetacarpia brachymetacarpia: کوتاهی غیر عادی استخوانهای کف دست ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromelin: آنزیمی است پروتئولیتیک از آناناس ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boyles law: قانون بویل ، قانونی است که به موجب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brain infarct: انفارکتوس مغزی ، سکته مغزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromethol: برومتول ، محلول تری برومواتانول ، ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachymetatarsia: کوتاهی غیر عادی استخوانهای کف پا ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beats per minute: ضربه در دقیقه ( این اصطلاح تخصصی م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachymetropia: نزدیک بینی ( این اصطلاح تخصصی مربو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brain tissue: بافت مغز ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromine bed rest: علامت اختصاری بروم bromine ، bed re ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

british pharmacopoeia: کتابی که به وسیله جامعه پزشکان بریت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachybasia: گام برداشتن آهسته و پا بر زمین کشید ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bromism: مسمومیت از بروم ، مسمومیت مزمن ناشی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

botulin: بوتولین ، سمی است که گاهی در قوطی ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bradygenesis: طویل شدن غیر عادی مراحل مخصوص رشد ج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

borderline respectable: قابل برداشت بینابینی ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brittle bs: استخوان های شکننده ( این اصطلاح تخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brevibacterium: برویباکتریوم ، تیره از شیزومیستها ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachycardia: کندی ضربان قلب و نبض برادیکاردی نسب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bouchards d: بیماری بوشارد ، اتساع معده بعلت ناک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bradyglossia: کندی در کلام ، کند سخنی ( این اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromisovalum: مشتقی از اوره که بعنوان داروی مسکن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

borg rating of perceived exertion scale: رتبه�بندی میزان ادراک سختی و فشار ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brittle d: بیمار دیابتی که خود بخود در خونش می ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brevital: برویتال ، نام تجارتی فرآورده ای از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachycephaly brachycephalic: دارای جمجمه پهن و کوتاه با ضریب بیش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bradykinen: برادی کینین ، نوعی کینین که از یک ز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bromo iodism: مسمومیت با برومورها و یدورها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boug: ساختمانی شبیه دسته گل ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brnchorrhagia: خونریزی از نایژه ها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bradylogia: کندی غیر عادی در سخن گفتن ، کند گوی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brachycardia brachycephalia: دارای جمجمه پهن و کوتاه با ضریب بیش ...

١ سال پیش

مدال‌های آزاده