عاطفه .موسوی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tutorial: تدریس خصوصی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

emotionally: از لحاظ احساسی از لحاظ عاطفی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

of which: که از آن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

go with: هماهنگ بودن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

realistic: واقع بینانه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

realistic: واقع بینانه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

illustrator: تصویرگر ( کتاب و . . . )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

illustrator: تصویرگر ( کتاب و . . . )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

minimalist: به کم راضی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

emotionally: از لحاظ احساسی از لحاظ عاطفی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emotionally: از لحاظ احساسی از لحاظ عاطفی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guilt ridden: دارای احساس گناه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lovelessness: عدم وجود عشق

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

business: موضوع

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tack on: ضمیمه کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tack on: ضمیمه کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

facts: اطلاعات

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hysterical: نمایشی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parenthetical: میان پرانتز

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

of which: که از آن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

of which: که از آن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

at this point: در این مرحله

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gray: در مورد موی سر سفید

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unmemorable: بی اهمیت غیرجالب

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pull away: راندن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pull away: راندن

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

make out: تشخیص دادن

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

backup: پشتیبان

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

backup: پشتیبان

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crash: هنگ کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crash: هنگ کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

two story: دوطبقه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

two story: دوطبقه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

feather bed: رخت خواب از جنس پر

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shuffle: پرسه زدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tearfully: گریان

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tearfully: گریان

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

organically: طبیعی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

organically: طبیعی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

consideration: در نظر گرفتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consideration: در نظر گرفتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

completion: تکمیل کننده

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tutorial: تدریس خصوصی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tutorial: تدریس خصوصی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antiquarian: عتیقه فروش عیقه شناس

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in contrast: در عوض

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

verses: اشعار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

verses: اشعار

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lodge: نهادینه شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go with: رابطه داشتن - مربوط بودن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

banality: مبتذل - معمولی -

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shifting: متغیر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shifting: متغیر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ruins: مخروبه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

poor: ناکافی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

poor: ناکافی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intriguing: شگفت انگیز

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

suicidal: متمایل به خودکشی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

suicidal: متمایل به خودکشی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pass on: دادن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

most likely: به احتمال زیاد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

most likely: به احتمال زیاد

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ringing: صدای زنگ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ringing: صدای زنگ

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

repulsive: نفرت انگیز

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

repulsive: نفرت انگیز

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ground: ته نشین شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come over: آمدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fathomable: قابل فهم

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

narrowness: تعصب تنگ نظری سختگیری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

narrowness: تعصب تنگ نظری سختگیری

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corrupting: فاسد کننده تباه کننده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corrupting: فاسد کننده تباه کننده

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

existence: موجود فرد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

existence: موجود فرد

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hatless: بدون کلاه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

squealing: جیغ زنان

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

squealing: جیغ زنان

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plaster: گچ کاری

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anguish: درد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anguish: درد

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overgrown: متراکم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

laundry: لباس های کثیف شستنی لباس های شسته ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

impressed: تحت تاثیر

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

viciously: جانفرسا سخت بی رحمانه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

viciously: جانفرسا سخت بی رحمانه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scientifically: از لحاظ علمی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scientifically: از لحاظ علمی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drive off: رهسپار شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pen friend: دوست مکاتبه ای دوست راه دور

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

good naturedly: از روی خوش طینتی با خوش طینتی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

patent leather: چرم براق

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

competing: رقابت کننده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

competing: رقابت کننده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

while away: وقت گذراندن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

while away: وقت گذراندن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vilely: به طور ناخوشایند

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

personal assistant: منشی شخصی دستیار شخصی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personal assistant: منشی شخصی دستیار شخصی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agreeing: موافقت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

drive off: شروع به حرکت کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

concerning: در رابطه با ( وقتی ing میگیره دیگ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

concerning: در رابطه با ( وقتی ing میگیره دیگ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frequent: زیاد به ملاقات رفتن زیاد به کسی یا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

benignly: با مهربانی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

address: معرفی کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disappointed: ناراحت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disappointed: ناراحت

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

relieved: تسکین یافته ارام

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

relieved: تسکین یافته ارام

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

memories: یادآوری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

memories: یادآوری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

casually: خودمانی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wrong: مشکل

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

smart casual: لباس غیر رسمی ولی شیک

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

insane: دیوانه وار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

insane: دیوانه وار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

join: هم دست شدن شریک شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carry away: افسون شدن مجذوب شدن طلسم شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

carry away: افسون شدن مجذوب شدن طلسم شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drink off: سر کشیدن سریع خوردن

١١ ماه پیش

مدال‌های عاطفه .موسوی