Mememaid - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self winding: خودگردان، خودچرخان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prediabetes: پیش دیابت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kegger: ۱. بشکه ی آبجو ۲. ( Slang ) مهمونی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

white domination: سلطه ی سفیدپوستان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decolonisation: استعمارزدایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

materialise: محقق شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

materialise: محقق شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peng: ( slang ( uk ) ) : خوب، عالی، خوشگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

island: ( در صنعت ) واحد مستقل مثال: asse ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the strong sense: شدیداً، اکیداً، قویاً

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

build to order: ساخت سفارشی ساخت بر اساس سفارش/دست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

marry down: ازدواج با کسی که از نظر وضعیت اجتما ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bye felicia: برو بابا! سیکتیر ( مودبانه ) it's ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bye felicia: برو بابا! سیکتیر ( مودبانه ) it's ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trangression: تخلف، کار غلط. کار خلاف قانون ( یا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

saintlike: قدیس مآبانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

everyday: پیش پا افتاده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cabin steward: خدمه پرواز

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thick skinniness: پوست کلفتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

experiential avoidance: اجتناب تجربه ای بین Experimental ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

anchor: درجه ی منتهی الیهی ( در روانشناسی/ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to keep the home fires burning: ادامه به زندگی عادی وقتی کسی ( عضوی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nucleus pulposus: غضروف فیبری نرم در قسمت میانی دیسک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nucleus pulposus: غضروف فیبری نرم در قسمت میانی دیسک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bandemia: افزایش سطح باند سلول های سفید خون

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peeps: ( slang ) : ۱. دوستان، رفقا، خانواد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sod’s law: ( بریتیش ) قانون مورفی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

submissiveness: سلطه پذیری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nevus flammeus: خال لکه شرابی یا Port - wine stain

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

port wine stain: خال لکه شرابی ( nevus flammeus )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no cap: در حالت سوالی: نه بابا؟ واقعا؟ راس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

CAP: ( slang ) : چاخان، لاف، دروغ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

test specimen: آزمونه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vacuum chamber: مخزن خلاء

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take with a grain of salt: جدی نگرفتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a method to one's madness: حکمتی در پشت کارهای به ظاهر دیوانه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spiv: دله دزد، آفتابه دزد فروشنده ی اجناس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to get itchy britches: کک به تنبون افتادن طاقت طاق شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roid rage: خشم ناگهانی/شدید، بروز خشونت، و پرخ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roid rage: خشم ناگهانی/شدید، بروز خشونت، و پرخ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

auricular tubercle: تکمه یا برآمدگی گوش خارجی ( برآمدگی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mosh: شلنگ تخته انداختن، بزن بکوب، اسلم د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mosh: شلنگ تخته انداختن، بزن بکوب، اسلم د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

biological: تنی ( مثلا پدرمادر تنی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ideograph: ۱. مجازواژه. واژه هایی مثل آزادی، د ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

virtue word: مجازواژه در سیاست، واژگانی مثل آزا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیله ور: cross - border retailer در اسناد گ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیله ور: cross - border retailer در اسناد گ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیله وری کردن: cross - border retailing

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مرزنشین: frontier worker cross - border wor ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های Mememaid