پیشنهادهای ارسلان زارع (٣٦)
١٨
٣ سال پیش
٠
جمع تعریش ، بنا کردن سقف و عرش. ترجمه تاریخ یمینی ص 401، جعفر شعار
٣ سال پیش
٠
ناپسند شمارنده
٣ سال پیش
٠
جمع نازعه به معنی نزاع کننده ها
٣ سال پیش
٠
آمیزش و خویشی و پیوند داشتن
٣ سال پیش
٠
جمع صعده به معنی نیزه های راست
٣ سال پیش
٠
گیرنده ی مال ضعیفان
٣ سال پیش
-١
جاهای فرو رفتن در آب، جاهای گرد آمدن آب.
٣ سال پیش
١
خراج دادن
٣ سال پیش
٠
ج ظهیره، گرمگاه
٣ سال پیش
٠
دشواری، رنج و سختی
٣ سال پیش
١
چیزهای مطلوب
٣ سال پیش
-١
مشغول
٣ سال پیش
٠
با چوب زننده
٣ سال پیش
٠
غمخواری برای کسی
٣ سال پیش
٠
بخشنده
٣ سال پیش
٠
سراپاسوخته
٣ سال پیش
٠
سرزنش کردن، بازداشتن
٣ سال پیش
٠
خشک شده
٣ سال پیش
٠
عطا کردن، بخشش
٣ سال پیش
٠
مبالغه در مهربانی و اکرام
٣ سال پیش
٠
کلماتی که شخص را بسوزاند، طعنها
٣ سال پیش
١
ناسپاس
٣ سال پیش
٢
ملحوظ، منظور
٣ سال پیش
١
اندوه بسیار، بدحالی
٣ سال پیش
٠
فرورفته، ناپدید شده
٣ سال پیش
٠
به هم یاری رساندن
٣ سال پیش
٠
جامه های نگارینِ ابریشمین، پرده ها، چهارگوشه ها
٣ سال پیش
٠
آسودگی خاطر یافتن
٣ سال پیش
٠
جمع نفضه: افشانده ها
٣ سال پیش
٠
ج وصیفه : خدمتکاران
٣ سال پیش
-٢
معیوب
٣ سال پیش
٠
هم نشین
٣ سال پیش
٠
ابرهای بارنده
٣ سال پیش
١
نزدیک شدن، تقّرب
٣ سال پیش
-١
/تَ سَ د د ُ/ تحیر، سرگردانی، درماندگی
٣ سال پیش
٠
/تَ مَ ی ی ُ / : آشفتگی