-_- - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resourcefulness: تدبیر ، نبوغ ، کیفیت کارآمد بودن ، ...

٢ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

miraculous: معجزه آسا توی فیلم های �معجزه آسا� ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

miraculous: معجزه آسا توی فیلم های �معجزه آسا� ...

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سوءاستفاده جنسی: وادار کردن به رابطه جنسی، تحریک های ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سوءاستفاده جنسی: وادار کردن به رابطه جنسی، تحریک های ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سوءاستفاده جنسی: از سوءاستفاده های مشهور: Children A ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blooded orphan: به بچه ای میگویند که والدین خود را ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blooded orphan: به بچه ای میگویند که والدین خود را ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aromatic: معطر، خوشبو، بودار، گیاه خوشبو ( و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aromatic: معطر، خوشبو، بودار، گیاه خوشبو ( و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

teleporting: جابه جایی یا رفت و آمد بدونه اتومبی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

teleporting: جابه جایی یا رفت و آمد بدونه اتومبی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسلحه سرد: اسلحه هایی مانند: شمشیر، چاقو، داس، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اسلحه سرد: اسلحه هایی مانند: شمشیر، چاقو، داس، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cold arms: اسلحه های سرد نظیر چاقو و شمشیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cold arms: اسلحه های سرد نظیر چاقو و شمشیر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mya: یک نام دخترانه است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mya: یک نام دخترانه است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humble: بی خاصیت، حقیر، ساده، مسخره، بی ترب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stain: مضراب خط خطی نقطه نقطه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plann: بستگی به جمله دارد مثلا اگه کسی بگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plann: بستگی به جمله دارد مثلا اگه کسی بگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پر جنب و جوش: در انگلیسی: Lively به معنا: پر تح ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

music devil: شیطان موسیقی اهریمن موسیقی موسیقی ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

music devil: شیطان موسیقی اهریمن موسیقی موسیقی ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

joel: نام یکی از فرشتگان است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

joel: نام یکی از فرشتگان است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

galim: نام یکی از فرشتگان است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

galim: نام یکی از فرشتگان است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cassius: نام یکی از فرشتگان است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cassius: نام یکی از فرشتگان است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leroy: نام یکی از فرشتگان است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leroy: نام یکی از فرشتگان است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

azrael: یکی از فرشتگان عزرائیل فرشته ای که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

azrael: یکی از فرشتگان عزرائیل فرشته ای که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

power crazed: کسی که در اثر استفاده زیاد از قدرت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

power crazed: کسی که در اثر استفاده زیاد از قدرت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کک مک: به معنای خال های صورت به انگلیسی: f ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کک مک: به معنای خال های صورت به انگلیسی: f ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cosmic: بزرگ جهانی بینهایت غیر قابل توصیف م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cosmic: بزرگ جهانی بینهایت غیر قابل توصیف م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aflame: قرمز، سرخ، آتشین، شعله ور، خشمناک، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aflame: قرمز، سرخ، آتشین، شعله ور، خشمناک، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bill cipher: توی اینترنت بزنید "راز هایی درباره ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bill cipher: توی اینترنت بزنید "راز هایی درباره ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

biromantic: شخصی که خود را بیرومنتیک معرفی می ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

biromantic: شخصی که خود را بیرومنتیک معرفی می ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

demisexual: افراد demisexual فقط زمانی احساس را ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eudialyte: نام یک جور سنگ ( جواهر ) است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eudialyte: نام یک جور سنگ ( جواهر ) است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

faye: یک نام مونث

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

faye: یک نام مونث

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hellsa: یک نام که هنوز اطلاعات کاملی ازش وج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hellsa: یک نام که هنوز اطلاعات کاملی ازش وج ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jackalope: نام یک نوع حیوان است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jackalope: نام یک نوع حیوان است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ian: یک نام مذکر ( پسرانه ) است به معنای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ian: یک نام مذکر ( پسرانه ) است به معنای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

isaias: یک نام مذکر است معنی: خداوند ناجی م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

isaias: یک نام مذکر است معنی: خداوند ناجی م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

yeti: هیولا پاگنده غول و. . .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shit: معنی زیاد داره که از معانی که کاربر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چی واوا: یک نوع سگ ملغب به روباه سحرایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چی واوا: یک نوع سگ ملغب به روباه سحرایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fennec fox: توی اینترنت بزنید روباه صحرایی، برا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fennec fox: توی اینترنت بزنید روباه صحرایی، برا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blazes: جهنم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blazes: جهنم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عالم اسفل: جهنم Hades

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شعله های اتش: Blazes

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شعله های اتش: Blazes

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنجه بوکس: پنجه بوکس یکی از انواع سلاح های سرد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پنجه بوکس: پنجه بوکس یکی از انواع سلاح های سرد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

front desk clerk: An employee behind the desk is acco ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

protector: شخصی که از آسیب یا خطر محافظت می کن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

protector: شخصی که از آسیب یا خطر محافظت می کن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

warrior: شخصی که می جنگد یا تجربه نبرد دارد. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

executant: مجری نوازنده ساز زن Musician

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

executant: مجری نوازنده ساز زن Musician

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مجری رادیو: Radio host

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مجری رادیو: Radio host

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

landowner: کسی که زمین را تصاحب کند یا مالک آن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

landowner: کسی که زمین را تصاحب کند یا مالک آن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

everybody gets high: نام یک آهنگ است به معنای همه مست می ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

everybody gets high: نام یک آهنگ است به معنای همه مست می ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

natural building: کارگر ساختمان ساختمان ساز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

natural building: کارگر ساختمان ساختمان ساز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slayer: قاتل آدم کش Murderer Killer

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slayer: قاتل آدم کش Murderer Killer

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

housemaid: زنی که کارهای خانه را برای گذران زن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

housemaid: زنی که کارهای خانه را برای گذران زن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leto: خدای گرگ ( توی اینترنت بنویسید god ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leto: خدای گرگ ( توی اینترنت بنویسید god ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heliophobia: ترس از روشنایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heliophobia: ترس از روشنایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gelotophobia: ترس از اینکه فردی به شما بخندد یا ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gelotophobia: ترس از اینکه فردی به شما بخندد یا ت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boetie: پاپیون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boetie: پاپیون

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aphenphosmphobia: ترس از لمس شدن ترس از رابطه جنسی با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aphenphosmphobia: ترس از لمس شدن ترس از رابطه جنسی با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wearied: بیمار ، بیمار ، همه چیز ، خسته ، فر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wearied: بیمار ، بیمار ، همه چیز ، خسته ، فر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

necked: لخت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

necked: لخت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

power level: مقدار یا درصد قدرت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apportation: یک نوع قدرت است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apportation: یک نوع قدرت است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soul pain: یک نوع بیماری روحی روانی میباشد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soul pain: یک نوع بیماری روحی روانی میباشد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

resoluteness: Determination عزم و اراده به راح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resoluteness: Determination عزم و اراده به راح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هن: در عربی سوم شخص مفرد برای مونث

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

willfulness: عمدی ، کیفیت عمدی بودن لجاجت ، سرسخ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tripe: همون سیرابی خودمون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tripe: همون سیرابی خودمون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

playfulness: نشاط ؛ دلپذیری ، مهربانی شادی ، خوش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lopsided: خم شدن به یک طرف. از یک طرف بزرگتر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mysticism: معنویت عرفانی عرفان یک عمل دینی است ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resourcefulness: تدبیر ، نبوغ ، کیفیت کارآمد بودن ، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

resentfulness: تلخی ، حالت عصبانیت ، عصبانیت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resentfulness: تلخی ، حالت عصبانیت ، عصبانیت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mental hospital: بیمارستانی برای بیماران روانی تیما ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های -_-