ترجمه‌های امیررضا رحیم زاده (٦)

بازدید
٢٥
تاریخ
٤ سال پیش
متن
She got mumps from her brother.
دیدگاه
١

او از برادرش اوریون گرفته بود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He's always nursing a grievance.
دیدگاه
٠

او همیشه از یک پرستاری شکایت می کند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Her face swelled with the toothache.
دیدگاه

صورتش از درد دندان ورم کرده بود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I've had toothache on and off for a couple of months.
دیدگاه

چند ماه بود که دندان درد داشتم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
But a toothache can be a singularly uncomfortable experience.
دیدگاه

اما درد دندان می تواند یک تجربه غیرعادی باشد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
His parents were patient folks who calmly accepted what they believed was their lot in life.
دیدگاه

پدر و مادرش کسانی بودند که به آرامی آنچه را که باور داشتند در زندگی شان بود پذیرفته بودند