آرمین گلاره - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

just in case: محض احتیاط در صورت لزوم اگر . . . ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

honour: افتخار

٢ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

٥ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٥ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wetted part: در مهندسی ابزاردقیق به قسمت هایی از ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quint: محل یا چیزی که به علت غیر عادی بودن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

close knit: خانواده متحد و صمیمی - خانواده در ه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plethora: تجمع - ازدیاد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

close knit: خانواده متحد و صمیمی - خانواده در ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

close knit: خانواده متحد و صمیمی - خانواده در ه ...

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put your mind at ease: خیالت راحت باشه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broaden the mind: باز کردن ذهن برای پذیرفتن ایده ها و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

put pressure on: تحت فشار قراردادن - اعمال فشار به ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

put pressure on: تحت فشار قراردادن - اعمال فشار به ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

steaming: جوش آوردن - عصبانی شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

herd immunity: مصونیت گله ای - افرادی که با یا بدو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stockpiling: احتکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stockpiling: احتکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

honour: افتخار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

language barrier: وقتی دو نفر غیر همزبان نمی توانند ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

means of communication: ابزار و تکنولوژی هایی که امکان ارتب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

means of communication: ابزار و تکنولوژی هایی که امکان ارتب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clarify: شفاف سازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

verbalise: اظهار ایده و یا احساس در قالب کلمات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

infantuation: شیدایی - شیفتگی احساس عشق به کسی یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ethnic cleansing: کوچ اجباری مردم به علت تفاوت نژاد ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ethnic cleansing: کوچ اجباری مردم به علت تفاوت نژاد ، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a good deed: کردار نیک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quint: محل یا چیزی که به علت غیر عادی بودن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disposable society: شیوه زندگی که که در آن وقتی وسیله ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tasmanian devil: شیطان تاسمانی ( نام علمی: Sarcophil ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tasmanian devil: شیطان تاسمانی ( نام علمی: Sarcophil ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

manipulated: تحت کنترل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

airy: اتاق دلباز - اتفاقی که بزرگ است و پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

single storey: خانه یک طبقه ( اصطلاحاً: خانه کف - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

single storey: خانه یک طبقه ( اصطلاحاً: خانه کف - ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

labour saying: تجهیزات و یا روش هایی که به صرفه جو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bang away: نواختن - زدن آلات موسیقی To hit som ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

second childhood: دوره های که یک انسان بزرگسال برای خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rat race: سگ دو زدن - کار و رقابت سخت در زندگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

colonise: کلونی - شروع به زندگی کردن و گرد هم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

urbanisation: بالا رفتن جمعیت شهرها به واسطه ی حر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

urbanisation: بالا رفتن جمعیت شهرها به واسطه ی حر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vice: معاون کسی که در سلسله مراتب زیر کس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

counter: Verb جواب دادن - پاسخ به چیزی معمول ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

property crime: دزدی یا خسارت به دارایی و اموال

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mass media: رسانه همگانی - رسانه گروهی - رسانه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mass media: رسانه همگانی - رسانه گروهی - رسانه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mainstream: خط فکری غالب - طرز فکر مسلط جامعه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sensationalist: کسی که خبر را به صورت اغراق آمیز و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gimmick: روش یا حقه ای که استفاده میشه تا تو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

troubled childhood: دوران کودکی همراه با فقر و تنگدستی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bugbear: لولو - یک سر و دو گوش - موجودی که ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prevail upon: متقاعد کردن - قانع کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prevail upon: متقاعد کردن - قانع کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

offencive: واژه صحیح offensive است که به معنای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dog eat dog: شرایطی که هر کس برای نجات پا روی دی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

down under: استرالیا و نیوزلند این عبارت مصطلح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

down under: استرالیا و نیوزلند این عبارت مصطلح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wait and see attitude: برخورد منفعلانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wait and see attitude: برخورد منفعلانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

selection committee: کمیته انتخاب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

selection committee: کمیته انتخاب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deceased estate: ما تَرَک - آنچه از متوفی به کسی میر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cleft lip: لب شکری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cleft lip: لب شکری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cleft palate: کام شکافته - حالت لب شکری که تا سقف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cleft palate: کام شکافته - حالت لب شکری که تا سقف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rip off: این اصلاح غیر مودبانه است و در زبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the initiative: آغاز کردن - ابتکار عمل رو به دست گر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stamp duty: تمبر مالیاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

admin fee: کارمزد وام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flame arrestor: شعله گیر تجهیزی صنعتی است که مانع ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های آرمین گلاره