Engish With Reihaneh - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baby proof: ایمن کردن ( چیزی ) برای نوزادان و ک ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

split the difference: نه حرف شما نه حرف من نه سیخ بسوزه ن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bubble wrap: ضربه گیر پلاستیکی که ظاهر حبابی دار ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soft drink: مشروبات غیر الکلی در واقع Non - al ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

push back: به تعویق انداختن postpone , put of ...

٧ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep to oneself: سر تو لاک خودش بودن، چیزی را افشا ن ...

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brownie point: امتیاز مثبت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

offset spatula: یه نوع کاردک هست که این امکان را به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

play dirty: ناعادلانه و نادرست رفتار کردن نکت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tagline: شعار تبلیغاتی یا همان slogan

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

further evidence: شواهد بیشتر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

family run business: کسب و کار خانوادگی بیزینس و تجارتی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come up to: come up to expectations = انتظارات ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exhusted: وقتی یه منبعی در حال تمومو شدنه یا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consistent: همخوانی داشتن ، مطابق چیزی بودی ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

up for: پایه بودن برای انجام کاری نکته= ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

track down: یافتن چیزی نکته =این فریزال ورب ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

for good: یکی از معانیش برای همیشه است مترادف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cross that bridge when you come to it: بیهوده نگران چیزی که هنوز اتفاق نیو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

boggles the mind: زمانی که نمیشه یه چیزی رو درک کرد . ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

impose: تحمیل کردن نکته : این کلمه ، تست ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

split the difference: نه حرف شما نه حرف من نه سیخ بسوزه ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

miss out: از دست دادن یه فرصت خوب نکته : این ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

earth friendly: دوستدار زمین و محیط زیست مترادف: ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

program director: مدیر برنامه ( در صدا و سیما )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neither a borrower nor a lender be: نه قرض بده و نه قرض بگیر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buy now pay later: مخفف این عبارت BNPL است به معنای ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baby proof: ایمن کردن ( چیزی ) برای نوزادان و ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's all go: خیلی شلوغ و پر مشغله

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give someone a boost: کسی را بلند کردن، تادستش به چیزی که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

no promises: قول نمیدم برای مثال : A: Don't bre ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

not a chance: عمرا ، ابدا مترادف با : by no mea ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the junk in the truck: buttocks باسن

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های Engish With Reihaneh