امیرشهریار امینیان - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put together: جفت و جور کردن - مرتب کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

determinedly: قاطعانه - با عزمی راسخ - مصمم

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jaded: بی علاقه گی ناشی از تکرار کاری - بی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off the cuff: لحظه ای - فوری

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hideous: بدریخت - غیرحرفه ای ( کار هنری ) - ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

writer to be: نویسنده مورد نظر

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hobbyhorses: دل مشغولی، موضوع مورد علاقه، سرگرمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

family compound: مجتمع مسکونی خانوادگی، شهرک مسکونی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

woman friday: منشی زن - منشی زن وفادار - منشی زن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trespassed: زیر سوال بردن، تخطی کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

“not ‘if’—‘when: اتفاقی که وقوع آن قطعی است اما زمان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bread and butter letters: سپاسنامه - نامه های تشکرآمیز خطاب ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

counterculture: هنجارشکن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rodeo: گاوبازی - مسابقات گاوبازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extra rights: حق مالکیت مازاد در علم حقوق - حقوق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

outthink: تفکر عمیق - برتر اندیشیدن - بهتر فک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unsymptomatic: بدون نشانه - بدون علامت -

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make whole: جبران خسارت ( مالی - قراردادها ) ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

readability: خواندنی شدن - جذاب برای خواندن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buffs yearning: طرفداران حسرت به دل، هواداران مشتاق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

then and now: برای تمام فصول

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wheeling and dealing: زد و بند - معامله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wheeling and dealing: زد و بند - معامله

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

au pair girl: دختر سرخانه - دختری که در ازای انجا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

courtesy call: ملاقاتی که حسب ادای احترام انجام می ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bodice ripper: رمان یا فیلم سطحی ( آبکی ) عاشقانه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ingnue: نقش دختر ساده و معصوم در فیلم و تئا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

force ten: پر قدرت - سهمگین پ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bank: مخزن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coruscating: درخشان - کوبنده ( نقد )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

regurgitating: رجعت به گذشته - تکرار گذشته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

idolater: جانشیفته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

functionless: بی عملکرد - بدردنخور - غیرموظف - بی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bile: خشم - نفرت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guess oneself: ظن و تردید نسبت به کار خود - نیاز ک ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های امیرشهریار امینیان