مدال‌های امیرحسین حسنلو
٢١٠
٣,٥٦٥
٣٥
١
٢٠
١٤
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
give somebody a bony: کسی را تحریک کردن وقتی یه خانومی با ...
١ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
good cop bad cop: در این حربه دو بازجو جداگانه و با م ...
٤ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
you can compare apples and oranges: You can't compare apples and orange ...
٤ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
slow rolling: خزنده
٤ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
fill the needs of something: نیازهای چیزی را رفع کردن
٤ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
parts ordering: ترتیب قطعات، مرتب مردن قطعات به ترت ...
٤ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
ministry of home affairs: وزارت امور داخله ( وزارت کشور )
٤ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
a day of business: یک روز کاری
٤ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
see thru: بدن نما
٥ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
mauled: زخمی ( حمله شده )
٥ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
strike water: پارو زدن
٥ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
back astern: پارو زدن برعکس ( دنده عقب کشتی 🙂 )
٥ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
throw someone's hat in the ring: To announce your intention of enter ...
٦ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
grassroots movement: In elections, people sometimes unde ...
٦ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
of little concern: be of little concern کم اهمیت بودن ...
٦ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
in this order: به این ترتیب
٨ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
pitch perfect: رک و راست
٨ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
قریب الافق: نزدیک به هم
٩ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
there's a lit for every pot: برای هر دری یه تخته ای هست.
١٠ ماه پیش
ثبت حداقل ٣٠٠ رای
-
همه
١٠ ماه پیش