پیشنهادهای امیر صادق زاده (٤٥٢)
تو ومن. باهم
همراه با
تبلیغات وآگهی
چیرگی. باهوش. زرنگ
طلب کمک ویاری
توانابودن. مستعد
استعداد. توانایی.
تشکیل شده. شکل گرفته. جوهر
مثل هم . مانند هم. برابری ساختن
پریشان. بهم ریخته. پژمرده
واژگون شدن. فروپاشی. پریشانی
پیشرفت کرده
پیشرفت. گسترش
زیاده جو بودن.
کسی که زور گویی وستم می کند تا به اهداف برسد
زورگویی وستم برای رسیدن به اهداف
زور گویی برای رسیدن به اهداف
بهره بردن. بهره گیری به منافع خود
دزدی
غارت. دزدی.
غارت . به غنیمت بردن
عکس العمل یک کار انجام شده. جواب هر کار یا کار انجام شده
هماهنگ ویک دست بودن
مانند هم. هماهنگ بودن.
هم سو. مثل هم
دورشدن. دورشونده. ضد هم بودن
نزدیک به هم.
نزدیک به هم. هم عقیده. مثل هم بودن
نظام سرمایه گرایی طبقاتی برای جامعه گرایی
سرمایه گرایی برای جامعه
برابری وهمگرایی برای جامعه. برابر بودن
همگرایی. وحدت متقابل در افکار
گروه گرایی.
داده های مورد نظر منتقل شده
جابجایی. انتقال دهنده
نور
معامله اشتراکی با سرمایه طرف مقابل
همنشینی. برگزاری مجلس
ویرایش یک تصویر را گویند
بی مانند
هم معنی. مثل هم
تازه گی. شادابی
پر طمع. زیاده طلب
بی نیاز. ثروتمند
باز پرداخت
فرسوده.
بخشش در راه خدا
مردود
فریبکار. حیله گر
تغابن. متقلب