پیشنهادهای amelie (٢١)
٧٦
٢ ماه پیش
٠
عطف توجه
٢ ماه پیش
٠
می توان بسته به جمله، �منظور داشتن� هم ترجمه کرد: مثلا: i refer to you منظورم تویی.
٢ ماه پیش
١
نیز
٢ ماه پیش
٠
همه روزه
٣ ماه پیش
٠
قوم و خویش نزدیک کسی بودن
٣ ماه پیش
١
در مورد ملک و زمین: مشاع
٣ ماه پیش
١
رد کردن مثلا شما دارید توی اینستاگرام می چرخید، یک محتوایی میاد و scroll، ردش می کنید.
٣ ماه پیش
٠
مصداق
٣ ماه پیش
٠
یکپارچه ساز
٣ ماه پیش
٠
به نقل از هزاره: زیادی مهم شده، با اسم دهن پرکن
٤ ماه پیش
-٢
بردن مثلا این لباس دو متر پارچه می برد.
٤ ماه پیش
١
یک معنای کنایی و با بار منفی هم داره که می شه این طوری ترجمه اش کرد: �دم و دستگاه�
٨ ماه پیش
٠
جا انداختن
١ سال پیش
٠
با عقل جور آمدن
٢ سال پیش
٨
pulp magazine: نشریات زرد
٣ سال پیش
٠
ردیاب نوترینو
٣ سال پیش
١٦
می تونه به معنای �عکس رادیولوژی� هم باشه
٣ سال پیش
٠
( مغالطه ) تصدیق تالی
٣ سال پیش
٥
فرضی - قیاسی
٣ سال پیش
٢
در فلسفه: حقیقت بی تبیین
٣ سال پیش
٠
در فلسفه: مُبیّن