پیشنهاد‌های علی سیریزی (٧,٣٢٤)

بازدید
٨,٦١٠
تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

در گویش یزدی، این اصطلاح توهین آمیز است که به آن دسته از فرادی خطاب می گردد که حرفهای نامربوط و زشتی می زنند.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

در گویش یزدی به دهان گزندگان و در حالت عمومی و کنایه ای به دهان باز افرادی که مزاح می کنند و یا حرف نامریوط می زنند.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

در گویش یزدی به وعده غذایی قبل از ناهار گویند همچنین به زمان قبل از ظهر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

وارِخت ، وارخ در گویش یزدی یعنی تمام شد، پایان یافت.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

وارِخ، وارخت در گویش یزدی یعنی تمام شد، پایان یافت.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

وَردَم در گویش یزدی یعنی چاق و به حدّ بلوغ رسیده و خوش گوشت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

وَر در گویش یزدی یعنی بر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

وِلو شد در گویش یزدی یعنی رها شد.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

وَرجِس در گویش یزدی یعنی از جایش برجست، خیلی سریع از جایش بلند شد.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

بی کار گشتن در گویش یزدی یعنی ولنگاری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

وِلنگاری در گویش یزدی یعنی بی کار گشتن. ولگردی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

هادِر در گویش یزدی یعنی پاییدن ، مراقب کسی بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

در گویش یزدی هادِر بودن است.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

هَمِشته در گویش یزدی یعنی دست روی دست گذاشتن.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

در گویش یزدی به هل دادن هُتُلَه گویند.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

هُوّوَن در گویش یزدی یعنی هاون

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

هُوَوسِّی در گویش یزدی یعنی صدای آوار و خراب شدن عمارت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

هِی و هِّی در گویش یزدی یعنی مرتب و پشت سر هم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

یخیده در گویش یزدی یعنی یخورده، یه کمی ( ( یک خورده، یک کم ، اندک و مقداری ) )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

یَتا در گویش یزدی یعنی یک تا یک عدد یک دانه ، یکی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

یَشِّی در گویش یزدی یعنی یک شاهی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

یُغُر در گویش یزدی یعنی درشت استخوان کسی که استخوان درشت دارد.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

یُغُرمُچ در گویش یزدی یعنی دارای استخوان درشت و مچ قوی

پیشنهاد
٣

چلو گوشت سیریزی خورش یا خورشت قیمه سیریزی ( همراه با سیب زمینی ) خورش یا خورشت فسنجان پسته با گوشت گوسفند. خورش یا خورشت فسنجان پسته با گوشت ماکیان ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

در گویش برخی روستاهای یزد در قدیم به فاطمه سلطونوک

پیشنهاد
٣

خورشت یا خورش کشک و قرمه سیریزی جهت شش نفر: نخود ۱۵۰ گرم. کشک آماده ۳۶۰ گرم. گوشت ۹۰۰گرم. پیاز درشت دو عدد برابر با ۳۰۰ گرم. سیر ۹ حبه. نعناع خ ...

پیشنهاد
٣

خورش یا خورشت کشک قرمه سیریزی جهت شش نفر: نخود ۱۵۰ گرم. کشک آماده ۳۶۰ گرم. گوشت ۹۰۰گرم. پیاز درشت دو عدد برابر با ۳۰۰ گرم. سیر ۹ حبه. نعناع خشک ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

به عنوان یک حیوان ، الاغ است و به عنوان صفت، نادان ، کودن و نفهم می باشد.

پیشنهاد
٢

مواد مورد نیاز: زردچوبه یک قاشق مربا خوری پودر هل سبز ( ۱_ قاشق چای خوری ) دارچین ( یک قاشق چایخوری ) پیاز متوسط دو عدد برابر با ۱۵۰ گرم برای هر نف ...

پیشنهاد
٦

جهت شش نفر: مغز گردو، مغز بادام، مغز پسته، مغز تخم آفتابگردان و مغز فندوق هر کدام ۶۰گرم. پیاز بزرگ سه عدد به وزن حدود ۵۰۰ گرم. سیب درختی بزرگ خرد ش ...

پیشنهاد
٢

چلو خورش قیمه یکی از غذای لذید و سنتی ایرانی است و نوع یزدی و سیریزی آن ضمن سنتی بودن، بسیار خوشمزه و لذیذ است.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

هزوارش یا زوارش صرفاً مرتبط با واژگان پارسی ندارد، بلکه در زبان های اروپایی نیز وجود دارد. هزوارش یعنی به شکلی نوشته می شود و به طریقی دیگر خوانده م ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

نهاد در جمله به انجام دهنده کار یا پذیرنده حالت گویند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

نهاد، یعنی بخشی از جمله یا رسته که فعل جمله به آن استناد می شود ، حال سند چه در ایجاب و انجام و مثبت است و چه در رد، سلب، منفی و نهی آن مستند گردد.

پیشنهاد
٣

در میان تمامی واکه های فارسی، تنها واکهٔ " آ " است که حرف اختصاصی در دبیرهٔ فارسی دارد.

پیشنهاد
٢

واکه چیست: به حرف صدادار ( مُصَوّت ) واکه گویند. واکه ها یا مصوّت ها در زبان فارسی شش تا هستند و صامت ها به وسیلۀ آن ها ادا می شوند. واکه ها یا مصو ...

پیشنهاد
٢

مهمترین عوامل یا ویژگی یک نوشته یا نثر عبارت است از : سادگی و روانی نثر ، حفظ اصوال نگارش و قواعد درست نوشتن، داشتن سرفصل یا موضوع ( ( سوژه ) ) ، ایج ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

مترادف پارسی جمله، رسته، فراز یا گزاره است

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

بند

پیشنهاد
١

ساخت و خلق یک داستان از واژه آموزی آغاز می شود و شناخت واژه ، ابتدائاً باید واج ها را شناخت و سپس با کلمات یا واژه ها باید جمله سازی نمود ( ( مترادف ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به کوچکترین وجه گفتار واج یا حرف گویند. به عبارتی واج ها چهره یِ خامِ آواها هستند. بنابراین واج به چم ( ( یعنی ) ) کوچک ترین واحد آوایی زبان که خود ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

همان واج شناسی است.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

واج شناسی یا فونولوژی ( به انگلیسی: phonology ) یکی از زیرشاخه های زبانشناسی است که به بررسی نظام آوایی زبانمی پردازد و جایگاه عناصر آوایی زنجیری و ز ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

آوا که در انگلیسی به آن phone می گویند: در زبانشناسی به هر آواز، ندا یا صدا در زبانهای گفتار و گرشمه ( ( کرشمه ) ) ، فیگور یا ژستی در زبان های اشار ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

حروف جمع حرف است، حرف، کوچکترین واحد در زبان نوشتاری است، پیه و دنبه که هر دو معنی چربی می دهد اما با هم تفاوت دارد یا نفت و تفت که اولی نفت یعنی م ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

حرف، کوچکترین واحد در زبان نوشتاری است، پیه و دنبه که هر دو معنی چربی می دهد اما با هم تفاوت دارد یا نفت و تفت که اولی نفت یعنی مخلوطی از ئیدروکربن ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

کلمه همان واژه است. کلمه یا واژه به معنی سخن و گفتار معنا دار می باشد. کلمه یا واژه به مجموعهٔ حروفی که یک واحد در زبان گفتاری و نوشتاری تشکیل می د ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

کلمه همان واژه است. کلمه یا واژه به معنی سخن و گفتار معنا دار می باشد. کلمه یا واژه به مجموعهٔ حروفی که یک واحد در زبان گفتاری و نوشتاری تشکیل می د ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

واکه چیست: به حرف صدادار ( مُصَوّت ) واکه گویند. واکه ها یا مصوّت ها در زبان فارسی شش تا هستند و صامت ها به وسیلۀ آن ها ادا می شوند. واکه ها یا مصو ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

نام ترکی و پسرانه است، جوانمرد