علی سیریزی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پنجو بهیزک: به اندرگاه رجوع شود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پنجو پهیچک: به اندرگاه رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنجه دزدیده: به اندرگاه رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهونودگاه: اندرگاه پنج روز است نام نخستین روز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشتودگاه: اُشتَوَدگاه نام دومین روز از پنج رو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سپنتمندگاه: سپنتمدگاه نام سومین روز از پنج روز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وهوخشترگاه: وُهوخْشتَرگاهنام چهارمین روز از پنج ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سپنتا مینیو: سپنتا مینیو یا روحِ سپنتا _خِرَدِ س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یشت سوم: یشت سوم، با نام اردیبهشت در اوستا ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چهره اول: به چهره اول آفرینش رجوع شود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یشت چهارم: یَشت چهارم با نام خرداد یشت در کتاب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خرداد یشت: خرداد یشت نام یشت چهارم در کتاب اوس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابان یشت: آبان یشت یکی از یشت ها یا قصاید بسی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یشت پنجم: یشت پنجم_ آبان یشت, یکی از یشت ها ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خورشید یشت: خورشید یشت نام یشت ششم در کتاب اوست ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یشت ششم: یشت ششم با نام خورشید یشت در اوستا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هئور خشئت: به یشت ششم رجوع شود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هئور: به یشت ششم مراجعه شود.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خیر یشت: به یشت ششم رجوع شود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خور یشت: به یشت ششم رجوع شود.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ماه یشت: ماه یشت، هفتمین بخش یشت در اوستا اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یشت هفتم: یشت هفتم با نام "ماه یشت" هفتمین بخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یشت هشتم: تیشتر یشت ( یا تیر یشت، یشت هشتم ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیشتر یشت: به یشت هشتم رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیر یشت: به یشت هشتم رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تیشتر: تیشتَر ( درزبان پهلوی ) تیشتره ( در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستاره روز اهنگ: ستاره روز آهنگ همان شباهنگ است؛ در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اپوش دیو: اَپَئوشَ، دیو اپوش در اوستا به معنا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اپئوش: اَپَئوشَ، دیو اپوش در اوستا به معنا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیو اپوش: به اپوش دیو رجوع شود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیشتره: تیشتَر ( درزبان پهلوی ) تیشتره ( در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرشته باران: به تیشتره رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فراخ کرت: دریایی اسطوره ای به نام فراخ کرت ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وئوروکش: به دریای فراخ کرت رجوع شود.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قلب عقرب: قَلب العَقرَب، کژدم دل یا سَدویس ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گژدم دل: به کژدم دل رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منازل ماه: منازل ماه یا خانه های ماه تقسیم بند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خانه های ماه: خانه های ماه یا منازل ماه تقسیم بند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دایره البروج: دائرةالبروج دایره ای فرضی در آسمان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستاره قلب عقرب: به گژدم دل رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکستن لنگ سیزده: شکستن لِنگ سیزده تعبیریست که به یک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کژدم دل: کژدم دل، سَدویس یا قَلب العَقرَب ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برج فلکی: بروج فلکی ( برج های دوازده گانه ) ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برجهای دوازدگانه: بروج فلکی ( برج های دوازده گانه ) ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تقدیم محوری: در اخترشناسی پیش روی محور ( تقدیم م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیش روی محوری: در اخترشناسی پیش روی محور ( تقدیم م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حرکت تقدیمی: حرکت تقدیمی ( به انگلیسی: Precessio ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اختربینی: اَختَربینی، ستاره بینی، تَنجیم یا آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ستاره بینی: به اختربینی رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استرولوژی: به اخترشناسی رجوع شود.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صدرالمتالهین: به ملاصدرا رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صدرالمتالهین: به ملاصدرا رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شیعه دوازده امامی: شیعه دوازده امامی یا اثنی عشری نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیعه جعفری: شیعه دوازده امامی یا اثنی عشری نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیعه اثنی عشری: شیعه دوازده امامی یا اثنی عشری نام ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پوچ گرایی: پوچ گرایی یا ( نهیلیسم ) یک مکتب فک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پوچ گرایی: پوچ گرایی یا ( نهیلیسم ) یک مکتب فک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نهیلیسم: نهیلیسم در فلسفه، بی معنی اِنگاری، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نیست انگاری: نیست انگاری ، هیچ انگاری یا نیهیلیس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی معنی انگاری: به نیست انگاری رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شک گرایی: شک گرایی یا شکاکیت ( به انگلیسی: Sk ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکاکیت: به مکتب شک گرایی می گویند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خردگرایی: راسیونالیسم یا خِرَدگرایی یا عقل گر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

راسیونالیسم: به خرد گرایی رجوع شود.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عقل گرایی: به خرد گرایی رجوع شود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مکتب اصالت عقل: به خرد گرایی رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گفتار در روش: گفتار در روش ، یک شرح حال و متن فلس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عصر روشنگری: عصر روشنگری ( قرن روشنگری ) ، جنبشی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قرن روشن گری: به عصر روشن گری رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تقلیل گرایی: در شناخت شناسی و علوم تقلیل گرایی ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فروکاست گرایی: در شناخت شناسی و علوم تقلیل گرایی ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اصول ریاضی فلسفه طبیعی: اصول ریاضی فلسفه طبیعی که به اختصار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مکانیک کلاسیک: مکانیک کلاسیک یا مکانیک نیوتنی، یکی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مکانیک نیوتنی: به مکانتیک کلاسیک رجوع شود.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مکانیک کوانتومی: مکانیک کوانتومی شاخه ای بنیادی از ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ثابت پلانک: ثابت پلانک، یک ثابت طبیعی در فیزیک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ثابت فیزیکی: ثابت فیزیکی یک کمیت فیزیکی است که د ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کمیت فیزیکی: به ثابت فیزیکی رجوع شود.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ثابت ریاضی: ثابت ریاضی عددی خاص و معمولاً حقیقی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حساب دیفرانسیل: حساب دیفرانسیل و انتگرال که به اختص ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رئالیسم: واقع گرایی یا رئالیسم، یک مکتب فلسف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واقع گرایی: واقع گرایی یا رئالیسم، یک مکتب فلسف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

واقع گرایی: واقع گرایی یا رئالیسم، یک مکتب فلسف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رئالیسم: عمل گرایی یا پراگماتیسم ( به انگلیس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ماده گرایی: مادّه گرایی، مادّه باور] یا ماتریال ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ماده گرایی: مادّه گرایی، مادّه باور] یا ماتریال ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ماده باوری: ، مادّه باوری، مادّه گرایی یا ماتری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سوسیالیسم: سوسیالیسم، جامعه خواهی یا جامعه گرا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جامعه خواهی: جامعه خواهی، جامعه گرایی یا سوسیالی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جامعه گرایی: جامعه گرایی، جامعه خواهی یا سوسیالی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تجدد: به نوگرایی رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تجدد: به نوگرایی رجوع شود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تجدد خواهی: به نو گرایی رجوع شود.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تجدد خواهی: به نو گرایی رجوع شود.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پسامدرنیسم: پسامدرنیسم، پسانوگرایی یا پست مدرنی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پسانوگرایی: پسانوگرایی، پسامدرنیسم، یا پست مدرن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پست مدرنیسم: پست مدرنیسم، پسانوگرایی یا پسامدرنی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پساتجدد: به پست مدرنیسم رجوع شود.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پساتجددخواهی: به پست مدرنیسم رجوع شود.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مابعد تجدد: به پست مدرنیسم رجوع شود.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مابعد تجددخواهی: به پست مدرنیسم رجوع شود.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

النچری: نام یکی از طوایف بزرگ قدیمی شیرازی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سخوید: سخوید یکی از دهستان های شهرستان تفت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سخوید: سخوید یکی از دهستان های شهرستان تفت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دهستان سخوید: سخویدیکی ازدهستان های شهرستان تفت د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سیریز: نام یک دهستان در شهرستان زرند کرمان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سافروجتها: جمع سافرجت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سافرجت: سافرِجت ( به انگلیسی:Suffragette ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انسان پیشگام: انسان پیشگام یک گونه ( یا زیرگونه ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انسان کارورز: انسان کاروَرز با نام علمی Homo erga ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انسان تباران: انسان تباران با نام علمی Hominini، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انسان ساییان: انسان ساییان با نام علمی Homininae، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

راست بینیان: راست بینی ها ( Catarrhini ) میان را ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نخستی سانان: نخستی سانان یا نخستی ها با نام علمی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نخستی ها: به نخستی سانان رجوع شود.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیش میمونان: پیش میمون ها گروهی از نخستی ها هستن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انسان خردمند: انسان هوشمند، انسان خردمند، انسان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انسان هوشمند: به انسان خردمند رجوع شود.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انسان ماهر: انسان ماهر از گونهٔ انسان تباران اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انسان راست قامت: انسان راست قامت ( با نام Homo - Ere ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انسان هالبرگی: انسان هایدلبرگی با نام علمی Homo he ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انسان نئاندرتال: انسان نئاندِرتال ( Homo neanderth ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انسان فلورسی: انسان فلورسی، با نام علمی Homo flor ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انسان گرجی: انسان گرجی ( نام علمی: Homo georgic ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برونگرا: برونگرا افرادی اجتماعی و شاد هستند. ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طبیعت گرایی: طبیعت گرائی یا ناتورالیسم ( به انگل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یزد: استان یزد یکی از استان های ایران به ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استان یزد: به یزد رجوع شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بوز: در گویش یزد به زنبور بزرگ می گویند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وابس: وابس در گویش کرمانی بِایست می باشد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قینوس: قینوس در گویش کرمانی حرفِ چرت ، بیه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلخمون: به خون خشک شده ی زخم در گویش یزدی گ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سفتو: سِفِتو در گویش کرمانی ، سبد می باشد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مغراض: در گویش کرمانی به مقراض یا قیچی گوی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دور کردی: در گویش کرمانی یعنی دیر آمدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پچل: در زبان کرمانی به پچل، کثیف می گوین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

معطل: الاف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کغارک: در گویش کرمانی به کِغارک، قارچ گوین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لک: لُک در گویش کرمانی برآمدگی است.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرمغراضی: به پارچه های چیده شده، در کرمان سر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زرده شوم: در گویش کرمانی به غروب آفتاب گویند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پسبا: کرمانی ها به پس فردا ، پَسَبا گویند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رورزا: در زبان کرمانی به رودربایسی گویند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رودربایسی: در گویش کرمانی ، رورِزا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ترشبالا: در گویش یزدی به صافی یا آبکش گویند.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترشپالا: در قدیم از آبکش برای صاف کردن ترشی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گاهنامه: گاهشماره ، تقویم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گاه شماره: تقویم ، گاهنامه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گاهشماره: تقویم ، گاهنامه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روز پزشک: روز بزرگداشت پورسینا یا ابوعلی سینا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

همه چیزدان: همه چیزدان، همه فن حریف یاجامع الاط ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

همه فن حریف: همه چیزدان، همه فن حریف یا جامع الا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جامع الاطراف: همه چیزدان، همه فن حریف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جامع الاطراف: همه چیزدان، همه فن حریف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بئشه زو: در زبان اوستایی به چم ( ( معنی ) ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اردیبهشت یشت: اردیبهشت یشت، نام یشت سوم در اوستا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داتو بئشه زو: یا داتو پزشک که کارشان آشنا کردن مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داتو پزشک: یا داتو بئشه زو که کارشان آشنا کردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پزشک قانونی: بئشه زو . دلتو پزشک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خاب: در گویش کرمانی بسیار خوب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کو بورو او سین: در گویش کرمانی لطفا برو آنطرف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وخی: در گویش یزدی یعنی بلند شو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وخی: در گویش کرمانی یعنی بلند شو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وربخی: وّربِخی در گویش کرمانی بلند شو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ورجکیدن: در گویش کرمانی ، پریدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جکیدن: در گویش یزدی ، پریدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قلندرو: در گویش کرمانی ، حباب روی آب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جیکو: در گویش کرمانی ، جیرجیرک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جیکو: در گویش کرمانی ، جیرجیرک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چرخ ریسک: در گویش یزدی ، جیرجیرک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چرخ ریسکوک: در گویش یزدی همان چرخ ریسک ، جیرجیر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فت فتو: فِت فِتو در گویش کرمانی به آدم پرحر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گواف: گُواف در گویش کرمانی خمیازه ، افاک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

د پرک کردن: نصف کردن در گویش کرمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اولنگونو: در گویش کرمانی، آویزان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سکسکه: در گویش کرمانی هکو و نرکو آمده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نرکو: در گویش کرمانی ، به سکسکه گویند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رازین: در گویش کرمانی به راه پله یا پلکان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مشنگ: مِشنَگ در گویش کرمانی ، خل و چل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تغارو: تلفظ تغار توسط کرمانی ها، ظرف بزرگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ورهم گشتن: در گویش کرمانی تعجیل نمودن، عجله کر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ولشکو: وِلِشکو در گویش کرمانی ، رهایش کن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چغوک: در گویش کرمانی ، به گنجشک می گویند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چغوت: در گویش برخی از شهرستانی کرمان به گ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کلمبرزی: کِلَمبُرزی ، در گویش کرمانی ، دست ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برزی: بُرزی در گویش کرمانی به بلندی گویند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پختو: در گویش کرمانی به فاخته گویند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جوغن: در گویش کرمان به هاون ، جوغن گویند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مفشو: در کرمان به کیسه قند یا داروی گیاهی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مفشو: در کرمان به کیسه قند یا داروی گیاهی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بدپک وپوز: در گویش کرمانی به چهره زشت گویند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کرتو بئشه زو: جراح که استخوانهای شکسته را جا اندا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اورورو بئشه زو: داروساز ٬ این دسته از پزشکان از ویژ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

داروساز: در اردیبهشت یشت اوستا جهت واژه دارو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هوم: هوم پزشک ایرانی و کاشف گیاه هوم از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مانتره بئشه زو: آسیب زدایی به روش روان درمانی و به ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روان پزشک: در اردیبهشت یشت اوستا ، آسیب زدایی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهوم بیش: مانتره بئشه زو یا آسیب زدایی به روش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشو بئشه زو: آسیب زدایی راستی ٬ این دسته از پزشک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سینا: در برخی نسخ، سینا از واژه سئنه گرفت ...

١ سال پیش

مدال‌های علی سیریزی