٢ رأی
١ پاسخ
١٦٠ بازدید

ترجمه   It takes greater persistence, guided by optimism, to break through these barriers of perceived safety to develop bonds of trust. 

١ سال پیش
٠ رأی

عبور از این حائل امنیتِ موهوم و ایجاد پیوند اعتماد با دیگری، مستلزم ثبات‌قدمی عظیم‌تر همراه با مثبت‌اندیشی است. 

١ سال پیش
٠ رأی
١ پاسخ
١٣٨ بازدید

معنی جمله ی زیر: barely registering the action

١ سال پیش
٠ رأی

Registering the action اینجا به معنای درک کردن، متوجه شدن و فهمیدن [دلایل و انگیزه]  رفتارِ دیگری است. Barley registering something را می‌توان به شکل ساده به صورت "هنوز گیج‌بودن درمورد چیزی" ترجم ...

١ سال پیش
٠ رأی
١ پاسخ
١٥٥ بازدید

 ترجمه  جمله زیر O divine art of subtlety and secrecy! Through you we learn to be invisible, through you inaudible; 

١,٣٩٩
١ سال پیش
١ رأی

آه ای هنر ِ والایِ رندی و اختفاء! از طریق توست که نامرئی بودن و نامسموع بودن را می‌آموزیم. 

١ سال پیش
١ رأی
٢ پاسخ
١٥١ بازدید

باسلام و احترام معادل دقیق واژه «sound thinking» به فارسی چی میشه؟

١ سال پیش
١ رأی

شیوه‌ی تفکر سلیم؛ اندیشه‌ی  صحیح، مستدل و منطقی.  

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٦٧ بازدید

سلام دوستان، ترجمه جمله that's become part of the Internet's fiber it's very being در عبارت زیر چی میشه؟  I had no clue as to how many medium and big businesses are leveraging this niche culture that's become part of the Internet's fiber it's very being.

١ سال پیش
١ رأی

.that's become part of the Internet's fiber, it's very being... ...که بدل به بخشی از  تار و پود اینترنت و نفسِ ماهیت آن شده است.

١ سال پیش
٠ رأی
٥ پاسخ
٥٠٨ بازدید

اصطلاح عقب انداختن امتحان یا لغو کردنش به انگلیسی چی میشه؟ 

١ سال پیش
٠ رأی

The final exam has been postponed  امتحان نهایی به تعویق افتاده است. Students asked the teacher to postpone the midterm exam until the weather condition improves   دانشجویان از استاد خواستند امتحان میان‌ترم را تا بهبود شرایط جوی عقب بیاندازد. To postpone = عقب انداختن/افتادن، به تعویق افتادن، موکول شدن، معوق شدن.

١ سال پیش