٢ رأی
١ پاسخ
١١٧ بازدید

ترجمه   It takes greater persistence, guided by optimism, to break through these barriers of perceived safety to develop bonds of trust. 

٨ ماه پیش
٠ رأی

عبور از این حائل امنیتِ موهوم و ایجاد پیوند اعتماد با دیگری، مستلزم ثبات‌قدمی عظیم‌تر همراه با مثبت‌اندیشی است. 

٧ ماه پیش
٠ رأی
١ پاسخ
٨٠ بازدید

معنی جمله ی زیر: barely registering the action

٧ ماه پیش
٠ رأی

Registering the action اینجا به معنای درک کردن، متوجه شدن و فهمیدن [دلایل و انگیزه]  رفتارِ دیگری است. Barley registering something را می‌توان به شکل ساده به صورت "هنوز گیج‌بودن درمورد چیزی" ترجم ...

٧ ماه پیش
٠ رأی
١ پاسخ
١١٦ بازدید

 ترجمه  جمله زیر O divine art of subtlety and secrecy! Through you we learn to be invisible, through you inaudible; 

١,٣٦١
٨ ماه پیش
١ رأی

آه ای هنر ِ والایِ رندی و اختفاء! از طریق توست که نامرئی بودن و نامسموع بودن را می‌آموزیم. 

٧ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
١١٦ بازدید

باسلام و احترام معادل دقیق واژه «sound thinking» به فارسی چی میشه؟

٨ ماه پیش
١ رأی

شیوه‌ی تفکر سلیم؛ اندیشه‌ی  صحیح، مستدل و منطقی.  

٧ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
١١٥ بازدید

سلام دوستان، ترجمه جمله that's become part of the Internet's fiber it's very being در عبارت زیر چی میشه؟  I had no clue as to how many medium and big businesses are leveraging this niche culture that's become part of the Internet's fiber it's very being.

٨ ماه پیش
١ رأی

.that's become part of the Internet's fiber, it's very being... ...که بدل به بخشی از  تار و پود اینترنت و نفسِ ماهیت آن شده است.

٨ ماه پیش
٠ رأی
٥ پاسخ
٣٣٢ بازدید

اصطلاح عقب انداختن امتحان یا لغو کردنش به انگلیسی چی میشه؟ 

٨ ماه پیش
٠ رأی

The final exam has been postponed  امتحان نهایی به تعویق افتاده است. Students asked the teacher to postpone the midterm exam until the weather condition improves   دانشجویان از استاد خواستند امتحان میان‌ترم را تا بهبود شرایط جوی عقب بیاندازد. To postpone = عقب انداختن/افتادن، به تعویق افتادن، موکول شدن، معوق شدن.

٨ ماه پیش