دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٢,٤٨٥
رتبه در دیکشنری
١,٥٠٧
لایک
٢٥٧
دیسلایک
٥٣
جدیدترین پیشنهادها
١ ماه پیش
٠
واجب - - - در دین
٣ ماه پیش
٠
معنی دقیقش به فارسی: Noun: کسی که بازارگرمی می کند Verb: بازارگرمی کردن
١ سال پیش
-٣
از اینا که سربازای اسرائیلی تنشون میکنن
٢ سال پیش
٠
دیر کردن
٢ سال پیش
١
فطرت ، ذات
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.