دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٢,٦٠٤
رتبه در دیکشنری
١,٥٩٠
لایک
٢٦٩
دیسلایک
٥٦
جدیدترین پیشنهادها
١٠ ماه پیش
٠
واجب - - - در دین
١ سال پیش
٠
معنی دقیقش به فارسی: Noun: کسی که بازارگرمی می کند Verb: بازارگرمی کردن
١ سال پیش
-١
از اینا که سربازای اسرائیلی تنشون میکنن
٢ سال پیش
٠
دیر کردن
٣ سال پیش
١
فطرت ، ذات
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.