پیشنهادهای دکتر علی ناجی (١٩٦)
طلاق عاطفی ( با اینکه از هم جدا نشده اند، ولی دور از هم و درمکان مختلف یا تخت مختلف هستند!! )
پایین آوردن ( از بالا به پایین ) ، مثل پایین آوردن عکس یادداشت کردن و نوشتن پایین کشیدن یا آوردن لباس مثل شلوار یا لباس زیر ( شورت )
زیرا ، برای اینکه کاهو کسینوس
مقامات مراجع
متصدیان امر مسوولین
موافق بودن از نظر زمانی همزمان بودن با چیزی دست به دست هم دادن برای اتفاق افتادن چیزی ( از نظر همزمانی زمانی )
امر و نهی
خندیدن زیاد مردم حاضر در تئاتر و سینما و . . .
کلیشه های فکری رایج تفکرهای کلیشه ای رایج
در معنای فعل : به معنای مشکل ایجاد کردن ، که مترادف هست با hinder لطفا به معنی" مانع شدن " که میشه prevent ، اشتباه نگیرید
مشکل ایجاد کردن ، دچار مشکل و سختی کردن ( وقوع انجام کاری ) مترادف با hamper است. با مانع شدن اشتباه نگیرید لطفا ، که میشه prevent
کفش ورزشی ( راحتی ) ( معمولا از جنس کتان ) مترادف sneaker هست که آمریکایی ها بیشتر بکار می برند
اهل رقابت
چندین معنی می تونه داشته باشه: 1. بهبود یافتن ، بهتر شدن 2. پیدا کردن لغت یا اطلاعات و . . . از داخل کتاب یا از کامپیوتر و. . . 3. ملاقات کردن کسی ...
میدان ، فلکه البته در زبان انگلیسی آمریکائی معادلش در زبان انگلیسی بریتانیایی میشه : roundabout
هر از چند گاهی ، گاه و بیگاه دقیقا معادل کلمه Occasionally می باشد . ولی در زبان روزمره از Once in a while بیشتر استفاده می کنند.
به معنای گاه و بیگاه ، هر از چند گاهی که معادل رایج آن در زبان روزمره انگلیسی عبارت Once in a while می باشد.
نمک روی زخم پاشیدن put / stick the knife into some one
آب در هاون کوبیدن به صورت غیر رسمی اینطور هم میشه بیان کرد: be banging your head against a brick wall ( informal )
feel/ know something in one`s bones با پوست و گوشت چیزی را حس کردن! از اعماق وجود حس کردن چیزی از ته دل و جان چیزی را فهمیدن و درک کردن
دروغ محض گفتن
قاطعانه اقدام کردن جلوی کسی یا چیزی ایستادن و مقاومت کردن کوتاه نیامدن
دودل بودن شک و تردید داشتن حرف اضافه اش هم about هست : having second thoughts about. . some thing
اختیار تام به کسی دادن اختیار کامل به کسی دادن می توان بصورت زیر نیز بیان کرد: give somebody a free rein
1. ورزش دو ومیدانی در گویش آمریکایی معادل : track and field 2. فعالیت بدنی ، ورزش، تمرین بدنی
انتخاب کردن از بین. . . انتخاب کردن از میان. . .
مزرعه پرورش دام مزرعه گاوداری گاوداری ( نه بصورت صنعتی و داخل سوله ! )
بیدار ماندن نخوابیدن ( موقع خواب )
خانواده میزبانی کننده خانواده میزبان ( میزبانی از دانشجویان کشورهای دیگر و. . . )
مترادف large breakfast می باشد که به معنی صبحانه مفصل و کامل است و متضاد این کلمه light breakfast یا small breakfast است که به معنی صبحانه مختصر می ...
دو نوع کارت بانکی در کشورهای مختلف جهان وجود دارد: debit card: یا کارت بانکی کارتی بانکی است مانند عابربانک های خودمان که به حساب بانکی مان متصل اس ...
فروشگاه های بزرگ چند بخشی که معمولا اقلام و اجناس متنوعی در بخش ها و مغازه های مختلف آن فروخته می شود
پول رایج هر کشور رایج رواج شیوع فراگیر ارز رایج واحد پول هر کشوری
برنامه ریزی جایگزینی در مدیریت منابع انسانی دو اصطلاح وجود دارد replacement planning : که به عنوان برنامه ریزی جایگزینی تعریف می شود و برای جایگزین ک ...
مسیر پیموده شده ، آزمون شده، امتحان شده، تست شده خوب شناخته شده
آشکار ساختن راز پته ی کسی رو روی آب ریختن فاش کردن راز ( بطور غیر عمدی و ناخودآگاه ) لو دادن راز ( غیر عمدی و سهوا )
آب در لانه زنبور ریختن قشقرق به پا کردن جنجال ایجاد کردن چوب در لانه کردن !! آشوب به پا کردن
هرجور شده به هر قیمتی چه با حرف خوش، چه با زور
قیدی به صورت قید به شکل قید
سرزدن ( بخصوص سرزدن به مریض یا کسی که نیاز به کمک دارد ) ملاقات کوتاه دیدار کوتاه
مخفف نویسی، اختصار نویسی استفاده شده در پیام های متنی
مرچندایزر ( Merchandiser ) فضای فروشگاه را به گونه ای سازمان دهی می کند که از برنامه ها و استراتژی های بازاریابی فروشگاهی پشتیبانی شود. مرچندایزر م ...
بازرگان مبلغ و فروشنده ی اجناس
coach trip coach در معنای اتوبوس مسافرت با اتوبوس راحت
walking tour تور و اردوی مسافرتی که قسمت اعظم آن شامل پیاده روی و یا کوهنوردی می باشد. گشت پیاده گشت با پای پیاده
تور و مسافرتی که هم بلیط و هم هتل شما باهم و در یک بسته ارائه می شود ( بسته مسافرتی ) مترادف: package deal package tour
ادوات و وسایل پیک نیک و اردو . . . ( چادر زدن در طبیعت و در چادر خوابیدن ) می توان این کلمه را هم به کار برد: camping equipment
ماشین آلات ساز و کار قطعات ماشین ماشین های عظیم الجثه
علم خاک شناسی علم زمین شناسی علم شناخت زمین و خاک
PE: Pysical Education تربیت بدنی ورزش درس ورزش ( در مدارس )
شیب شیب دار زمین شیب دار زمین سراشیبی پیست اسکی کوه ( برف ) فعل: شیب داشتن
حس یهویی نگران کننده در مورد درست بودن و اتفاق افتادن چیزی یا موردی دل آشوبی
حس غریزی و دلی بدون دلیل و بدون اینکه اطمینان داشته باشیم از درست بودن آن
باور و اعتقاد از روی احساس و نه عقل و منطق باور احساسی باور شهودی باور حسی
احساس مبهم احساسی که به سادگی قابل توضیح و بیان نیست
در نقش فعل ( verb ) به معانی: برنامه ریزی کردن ( برای انجام یا برگزاری برنامه و رویدادی ) افزایش دادن پله ای و مرحله به مرحله ( مقدار یا اندازه یا د ...
وفاداری اصالت ( شبیه به منبع و رفرنس اصلی )
شرافت وقار بزرگ منشی کرامت متانت فرهمندی آرامش توام با کیفیت و جدیت
ماجراجویی کار پر مخاطره
معانی مختلفی دارد: 1. عقد قرارداد ( منعقد کردن ) با شرکت یا بانک جهت دریافت وام و تسهیلات و غیره 2. مهمان کردن کسی به رستوران ، سینما ، تئاتر و . . . ...
اُورِیُون ( به فرانسوی: Oreillons ) و یا به انگلیسی ( Mumps ) یا گوشک یا بناگوشک یا بناریشک یک بیماری ویروسی توسط ویروس اُورِیُون است که معمولاً کودک ...
یکی از معانی مهم این کلمه ، متصدی هست job incumbent : متصدی شغل
تغییر موضع تغییر وضعیت
استراتژی تدافعی
نهادینه شده
ابتکار اقدام طرح اولیه
تعامل مشتری
برو پی کارت! ( بی ادبانه )
تجارتی که از نظر مالی موفق است
یکی از معانی مهم و کاربردی این کلمه عبارت است از: پرداختن ( به موضوعی )
علاوه بر معانی بسیار خوبی که دوستان ذکر کرده اند ، یکی از معانی این کلمه عبارت است از: قطعی و معین
تبلیغات معکوس
together in Adjective form: someone who is together is confident, thinks clearly, and does things in a sensible organized way. used to say approval
رشد بدون دخالت انسان یه عبارتی : رشد دیم
Noun حفظ نگهداری
سرمایه گذاری مجدد
تامین کننده
خصوصی سازی
آموزش توام با سرگرمی
لانه سازی مقیاس بزرگ و همزمان برخی از گونه های لاک پشت دریایی ( مانند ردلی کمپ و زیتون ) the synchronized, large - scale nesting of some species of ...
arribada: the synchronized, large - scale nesting of some species of sea turtle ( such as the Kemp’s ridley and olive ridley ) لانه سازی مقیاس بزرگ ...
IUCN: International Union Conservation of Nature
انتفاعی
کوتاه کردن، کم کردن ( مو ، زمان تلف شده ، هزینه ها و . . . )
تر کیب کردن ( دو ایده ، دو طرح ، دو طعم و . . . ) در هم آمیختن
content and language integrated learning یادگیری یکپارچه محتوا و زبان
نورانی
فضای بسته محفظه
با قصد و نیت قبلی ( حقوق و قانون جزا )
قطع وزیری ( کتاب )
مفهوم سازی شده
به آرامی بی سرو صدا
ثمربخش
در محیط آزمایشگاهی در مقابل : vivo : محیط واقعی و زنده In vitro and in vivo are two terms that you may encounter occasionally, particularly when read ...
گیره دار حاوی گیره
زبانشناس
توضیح و بیان غیر مسقیم با توضیحات مفصل
در معرض چیزی قرار گرفته
تکرار پذیر
In the social sciences and related fields, a thick description is a description of human social action that describes not just physical behaviors, bu ...
محیط ها فضاها
تجهیز شدن آماده شدن تنظیم شده
حالات ژست ها
یهو گریه کردن اشک دم مشک بودن !!!
بدشانس ( مادرزادی !! )
مادر زادی
اشغال نظامی کردن تحت سیطره خود درآوردن اشغال کرده
Repetitive Strain Injury
منطقه ساحلی
exciting and interesting play , movie , or TV show
افزایش قیمت مواد خوراکی و غذایی
از روی پریشانی ، از روی گیجی
گیج شده ، پریشان شده
عمیقا درگیر
شاید ، محتملا ، احتمالن ، بطور غیر یقین
همکاری و مشارکت و درگیری افراد در کاری ( بخصوص انجام کارهای تیمی و گروهی )
فواصل زمانی منظم
رعد و برق
غیر منتظره رخ دادن ، پدیدار شدن ، نمایان شدن
اموال به ارث مانده
حشیشیه یا حشّاشین نامی است که مخالفان مسلمانِ باطنیان الموت بر آنان نهادند و سپس در زبان های اروپایی به گونه های مختلفِ کلمه اَسَاسین ( به انگلیسی: A ...
متضاد bull market بازار سهامی که شاخص و ارزش سهامها رو به پائین هست و مردم رغبت به فروش سهامها داشته و صفهای فروش سهام شلوغ است
بازار بورسی که شاخص و ارزش سهامهاش بالا میره و مردم رغبت به خرید سهام ها دارند
متضادش : bear market
تجارت سودآور
کلمات ترکیبی
ولخرجی زیاد زیاده روی کردن مشتاق به چشم پوشی از اشتباهات و ضعفهای دیگران
درمان با خرید ( درمان برخی از افسردگی ها با توصیه به رفتن به خرید و خرید کردن )
برآورده و تامین کردن ( نیاز و خواسته )
دلبسته مشتاق متعهد مشغول deeply engaged interested
درک شده
میل و خواهش درونی
برداشت های درونی بر اساس الهام
عزت نفس احترام به خود ارزش به خود
نارو زدن از پشت خنجر زدن خیانت کردن
خیانت کردن مترادف : betray
بهار خواب پشت بام
تصور مطلوب
مساله بسیار مهم و حیاتی
مترادف gourmet غذا شناس خبره ی غذا
اهل شیرینی خوردن بودن
if something you do pays off, it is successful or has a good result جواب میده . . . مثال : Teamwork paid off کار تیمی ، جواب میده ( موثره )
غوغا می کنه معجزه می کنه
جواب میده اکیه ( یک اصطلاح هست که درواقع در جواب سوال دیگران می توان گفت : آره اکیه . جواب میده ، . . . . )
مراسم آئین ها
وابسته به باستان شناسی
نا امید کننده غیر الهام بخش مایوس کننده
رشته ، فیلد field . . . . . strand of
بچرخ تا بچرخیم . . .
وسایل الکترونیکی سرگرم کننده خانگی ، از قبیل : تلویزیون ، کامپیوتر و . . . به WHITE GOODS مراجعه شود
وسایل خانگی از قبیل ماشین لباسشویی ، یخچال ، ماشین ظرفشویی و . . . به BROWN GOODS نیز مراجعه کنید
منظره ی تماشایی و دیدنی
کمتر ناراحت شدن باعث این شدن که کسی کمتر احساس ناراحتی کند مکانی را جذابتر نشان دادن
رنگ خشک نشده ( هشدار برای مردم در جاهایی که تازه رنگ زده شده تا مردم رنگی نشوند )
آنطرف ، آن سو مثال : There is a drugstore across the street from the movie theater یک داروخانه ، آنطرف خیابان وجود دارد مقابل سینما
ناراحت بودن بخاطر نگرانی از اتفاق افتادن موضوعی در حال یا آینده
آفرین بر شما ، دمت گرم ، بابا ایول
be very expensive : خیلی گران بودن
hand out = give out = share = distribute
یا adj هست و یا noun adj : اولیه ، نخستین ، اصلی ، مقدماتی noun : انتخابات مقدماتی آمریکا را گویند
خیلی باارزش و گران قیمت
دیس اسپاگتی به همراه سس گوشت و گوجه فرنگی و . . .
کم کردن مصرف مواد غذایی جهت کاهش وزن
چاق کننده پرچرب
از عشق خود با بحث و جدل جدا شدن کسی که باهاش go out کرده بودیم
رابطه عاشقانه ( دوست دختری ، دوست پسری ) با کسی داشتن که می توان متضادش ، کلمه fall out اشاره کرد که به معنی جدا شدن است
هدایت کردن ، پشت سر خود به راه انداختن مردم
در جریان بودن ، اطلاع گرفتن ، مطلع و باخبر شدن
پیش رو
مواجهه با مخالف مترادف : encounter oposition
با مشکلات مواجه شدن
مواجه شدن و رو در رو شدن مترادف : encounter
تامین مایحتاج
آمار تلفات
جایی که زیاد معروف و شناخته شده نیست و خارج از محلهایی هست که معمولا مردم حضور دارند
در مغازه پرسه زدن و دیدن کالاها بدون اینکه قصد خرید کالای خاصی را داشته باشید
اتاق مناسب بی نظیر
سخت و غیر قابل فهم و انجام
پیرو حقیقی مومن واقعی ( منظور دارنده ایمان واقعی به موضوعی یا چیزی . . . )
به نظر می رسد . . .
mover and shaker: ( informal ) : an important person who has power and influence over what happens in a situation He’s one of the movers and shakers ...
موج بزرگ در دریا مترادف : tidal wave
موج بزرگ مترادف tsunami : سونامی
گرسنگی منجر به مرگ از شدت گرسنگی مردن
جهت جستجو ( بخصوص در اینترنت )
زمان خالی
توقف مهاجرت به خارج
دوره ای
چیز تکراری ، تکرار مکررات ، تعمیر کردن
منابع خالی ، تهی از منابع
مترادف symbolize
ترک کردن
منجمان
چه تدابیری ؟ چه راه حلهایی ؟
چه میزان ،