علی حیدر - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal behavior: رفتار جزایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

criminal behavior: رفتار جزایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal career: عمل مجرمانه.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

criminal case: پرونده کیفری _ دعوای جزایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal charges: اتهامات جزایی.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

criminal charges: اتهامات جزایی.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal conduct: رفتار جزایی.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal conviction: محکومیت کیفری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

criminal conviction: محکومیت کیفری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

criminal court: دادگاه جنایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

criminal jurisdiction: صلاحیت کیفری.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal justice system: نظام عدالت کیفری.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

criminal justice system: نظام عدالت کیفری.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal offences: جرائم کیفری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

criminal procedure: آیین دادرسی کیفری = آ. د. ک.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal responsibility: مسئولیت کیفری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal trial: محاکمه کیفری _ دادرسی جزایی.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

criminal trial: محاکمه کیفری _ دادرسی جزایی.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal's wrong deeds: اعمال نادرست مجرم.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

criterion: معیار.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crock: فرد مدنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross examination: سوال از شاهد طرف مقابل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crown court: دادگاه سلطنتی _ دادگاه عالی کیفری.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crown prosecutor: دادستان سلطنتی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cruise home: به سمت خانه رفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

culprit: مجرم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

culprit: مجرم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cumulative sentences: مجازاتهای جمعی _ مجازاتهای مضاعف _ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

current arguments: مباحثات جاری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customary international law: حقوق بین الملل عرفی.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customary rules: قواعد عرفی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

damage goods: صدمه دیدن کالا

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

damage property: خسارت وارد کردن به مال.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

damage suffered: خسارت وارده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

damages: جبران خسارت.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

damages caused to another: خسارت وارده به دیگری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dangerous criminal: مجرم خطرناک

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dark number: رقم سیاه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

date set by the court: تاریخ تعیین شده به وسیله دادگاه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

de facto: عملاً _ بالفعل

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

death of the deceased: مرگ متوفی.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

debt note: قبض بدهی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

راسا: مستقیماً

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

debtor's property: اموال بدهکار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decade: دهه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deceased person: متوفی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deceased: متوفی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deciding: تصمیم گیری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deciding judge: قاضی تصمیم گیرنده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decision by court: حکم دادگاه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decision on jurisdiction: تصمیم و رأی دادگاه به هنگام رسیدگی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decline to treat: محسوب نکردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

defamation: افترا ( بطور عام )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

defamation: افترا ( بطور عام )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defamation of deceased person: هتک حرمت متوفی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defame the person: بد نام کردن شخص

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

defaulting party: طرف متخلف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

defence: دفاع _ وکیل مدافع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نفیا و اثباتا: نفیاً = رد نمودن ادعا اثباتاً= قبول ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مباشرت: پرداختن به عملی بالمباشره. . . معن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مقرر: معلوم شده _ تعیین شده.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

device: حیله _ ترفند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

devise: اندیشیدن_ بیان کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dichotomy: تضاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

different from: متفاوت از

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

different sentences: مجازاتهای مختلف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diligently: دقیق برای مثال : Diligently prosecu ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diminished responsibility: مسئولیت مخففه _ مسئولیت مخدوش _ مسئ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

derogation: تخلف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

divorceable: قابل کشف _ دست یافتنی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

discretionary power: اختیارات اختیاری.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disguise: تغییر چهره دادن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dishonest appropriation: تصاحب متقلبانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dismissal: حکم مختومه کردن دعوی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dispatch of the goods: ارسال کالا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disposal: اتلاف _ انتقال

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dispose of property: انتقال اموال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dispose of property: انتقال اموال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dispossess: بیرون رفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dispossess: بیرون رفتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dispute settlement clause: شرط حل و فصل اختلاف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dispute settlement clause: شرط حل و فصل اختلاف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doctrine of privity: اصل نسبی بودن قرارداد.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doctrine of nulla poena sine lege: اصل قانونی بودن مجازات.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doctrine of nulla poena sine lege: اصل قانونی بودن مجازات.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doctrine of nullum crimen sine lege: اصل قانونی بودن جرم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doctrine of nullum crimen sine lege: اصل قانونی بودن جرم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dominancy: سلطه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dominancy: سلطه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واخواهی: محکوم علیه غایب حق دارد به حکم غیاب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

واخواهی: محکوم علیه غایب حق دارد به حکم غیاب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

early state of development: اول راه توسعه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

early state of development: اول راه توسعه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

early release: آزادی زود رس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

earnest money: پیش پرداخت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

earnest money: پیش پرداخت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elspse: منقضی شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مصانعه: صوری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مصانعه: صوری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کلاله: منظور از > خویشان در خط اطراف و به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

عرصه واعیان: منظور از عرصه زمینی است که ساختمان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

منعزل: ساقط شدن قهری است.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aborting: سقط جنین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strict: Complete مثال strict entitlement = ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

made: Model Type

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خسارت بحری: آواری خاص : خسارت فیزیکی و خساراتی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خسارت بحری: آواری خاص : خسارت فیزیکی و خساراتی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انعزال: عزل یعنی اعمال اراده و حاکمیت برای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انعزال: عزل یعنی اعمال اراده و حاکمیت برای ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صلح محاباتی: صلح محاباتی عقد معوضی است که به طور ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

صلح محاباتی: صلح محاباتی عقد معوضی است که به طور ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غرما حصه ای: بستانکارن عادی که به غرما مشهور شده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

غرما حصه ای: بستانکارن عادی که به غرما مشهور شده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

متولی: شخصی که از طرف واقف برای اداره وقف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وقف: وقف هنگامی محقق میشود که مالک با شر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مهر و موم کردن: مهر و موم عبارت است از فهرست برداری ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مهر و موم کردن: مهر و موم عبارت است از فهرست برداری ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inconvenient: غیر مقتضی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unserved: دست نخورده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

party prejudice: طرف لطمه دیده .

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ignorantia juris baud execaust: جهل به قانون رافع مسئولیت نیست .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ignorantia juris baud execaust: جهل به قانون رافع مسئولیت نیست .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confidental: The confidental relationship روابط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

canvasser: رای جمع کن فروشنده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

canvasser: رای جمع کن فروشنده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collector salesman: مسئول فروش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collector salesman: مسئول فروش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dishonoured cheque: چک بی محل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

naturally: موارد طبیعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pecuniary compensation: خسارت پولی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predetermined: از قبل تعیین شده .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

استصحاب: اعتبار حالت سابق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اصل صحت: اگر در فعل کسی به لحاظ حکم وضعی، تر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اصل صحت: اگر در فعل کسی به لحاظ حکم وضعی، تر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wished: خواستار شد .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

publish: ارایه کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کیفرخواست: کیفرخواست ادعایی است که دادستان درب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all purpose: همه جانبه کلی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

استطلاع: اطلاعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

redressible: قابل جبران .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

علی الراس: مالیات علی الراس مالیاتی است که بوس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

علی الراس: مالیات علی الراس مالیاتی است که بوس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

علی الراس: بر حسب اطلاعات اکتسابی.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wrongdoing: خطا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

malicious prosecution: پیگرد یا تعقیب از روی سوء نیت .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

malicious prosecution: پیگرد یا تعقیب از روی سوء نیت .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frequent: رایج .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

avail: بهره بردن سود بردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حق سرقفلی: حقی است که به موجب آن مستأجر متصرف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حق سرقفلی: حقی است که به موجب آن مستأجر متصرف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

further distinction: وجه تمایز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

further distinction: وجه تمایز

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سهام مؤسس: سهم موسس یا انتفاعی سهم موسس یا ان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سهام مؤسس: سهم موسس یا انتفاعی سهم موسس یا ان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سهام انتفاعی: سهام انتفاعی زمانی به شما تعلق می گ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سهام انتفاعی: سهام انتفاعی زمانی به شما تعلق می گ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constituting: به وجود آوردن .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

making: تدوین

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تنزیل اسناد تجاری: بانک به منظور تامین مالی کسب و کار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تنزیل اسناد تجاری: بانک به منظور تامین مالی کسب و کار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مکره: تهدید کننده .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

التزام: به عهده گرفتن انجام امری ، خواه در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تعهد: بر عهده گرفتن انجام یا ترک عملی در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

الزام: وادار ساختن شخص به انجام یا ترک عمل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

الزام: وادار ساختن .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تعهد: به عهده گرفتن و خود را مدیون و موظف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تعهد: تعهد یعنی یک نفر ملزم است در قبال د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

وجه التزام: یعنی اینکه طرفین قرارداد شرط می کنن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مقتضای ذات عقد: نظر فقها و حقوقدانان، مقتضا جوهر اص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مقتضای ذات عقد: نظر فقها و حقوقدانان، مقتضا جوهر اص ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پذیره در وقف: پذیره وجهی است که به هنگام ایجاد ار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منصوص التولیه: متولی منصوص کسی است که برابر وقفنام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

منصوص التولیه: متولی منصوص کسی است که برابر وقفنام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مفاصا حساب: عبارات مفاصا حساب در زبان انگلیسی ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بیمه گر: بیمه گر شخصی حقوقی است که در مقابل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مقتضای عقد: اثر عقد .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مقتضای عقد: اثر عقد .

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مقتضی عقد: علت عقد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کارسازی: واریز نمودن به حساب .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

واخواست: همان اعتراض که به صورت کتبی میباشد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منظور از تصریح جهت معامله چیست: منظور علم طرف است .

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقد مختلط: عقدی که از چند عقد تشکیل شده عقد مخ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقود ازاد: قراردادهایی را که دو طرف نخست با گف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقود ارشادی: عقود ارشادی عقودی هستند که گاهی طرف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقود تحمیلی: گاهی دولت در تجاوز به اصل آزادی قرا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقد جمعی: گاه حفظ نظم و منافع عمومی اقتضا می ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیمان جمعی کار: پیمان دسته جمعی کار عبارت است از پی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قرارداد ارفاقی: قرارداد ارفاقی میان طلبکاران ورشکست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قرارداد ارفاقی: قرارداد ارفاقی میان طلبکاران ورشکست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقد انی: عقد آنی عقدی است کهد اثر آن اصولاً ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقد مستمر: عقد مستمر عقدی است که اجزای مورد عق ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقد اصلی: عقد اصلی عقدی است که وجود آن تابع و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به نفس اشتراط: عبارت به نفس اشتراط در ماده 236 ق. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

به نفس اشتراط: عبارت به نفس اشتراط در ماده 236 ق. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

استفاده بلاجهت: دارا شدن ناعادلانه .

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متولی موقوفه: کسی که به موجب مفاد وقف نامه و مقرر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شرط نتیجه: شرط نتیجه شرطی است که تحقق امری در ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقد باطل: عقد باطل دو مترادف دارد: 1 ) عقد غی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقد غیر نافذ: عقد غیر نافذ عقدی است که فاقد اثر ح ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقد قابل فسخ: عقدی است که در عالم حقوق، هستی اعتب ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های علی حیدر