پیشنهاد‌های علی حسامی کرمانی (٢٠)

شاید در اصلا به شکل : "دستت مریض مَباد" بوده است که به شکل "دست مریزاد" در آمده که نوعی تشویق محسوب می شود. تبدیل ( ضاد ) به ( زای ) هم در نوشتار ام ...

لا یَخْفَیٰ : لا نافیه یخفی فعل مضارع صیغه نخست، فعل لازم : ناگفته پیداست

کسی که مطلبی را کوتاه و مختصر می کند

سَرحَدبانی

اشاره ضعیف

شایان گفت است، مثال : شایان گفت است که آنچه درباره غیر عملی بودن. . .

در دسترس

سود جُستن : بهره بردن

کاسه داغ تر از آش = کاتولیک تر از پاپ More catholic than the Pope

طُرْفه آنکه/اینکه : جالب آنکه/اینکه

( یارایِ. . . را نداشتن ) برابر با ( توانِ. . . را نداشتن ) ، مثال: این عناصر، که بیشترشان از زبان پهلوی و فارسی باستان گرفته شده اند، یارایِ انتقال ...

ماجرا واژه ای ترکبیست، ترکیبی از ( ما موصوله : آنچه که ) ( جَرىٰ: اتفاق افتاد، رخ داد ) = ( آنچه رخ داده است ) که از زبان عربی به فارسی آمده است، اما ...

جالب است بدانیم فارسی زبانان اهل تاجیکستان، به آن رشته فلزی که جریان برق را عبور می دهد، ناقل برق می گویند.

جالب است بدانید که فارسی زبانان تاجیکستان، هوس مند گویند

اندیشه ورز

فامیل خاندانی در شهر کرمان که به ( حِسامی کرمانی ) شناخته می شوند. گویا از آن رو که نیای ایشان نیشتر و دشنه ای به کمر داشته مأمور ثبت احوال وقت وی را ...

از اوج به حضیض

مرادف این واژه ( حمله ورانه ) است.

ظاهرا معادلش بر زبان عرب زبانان ( منیوچ ) که در اصل مَنْیُوک بر وزن مفعول است، باشد.

ظاهرا در اصل رأی زنی ( زدن به هم ) بوده باشد و به شکل رایزنی در آمده و به معنای هم اندیشی و مشورت است.