علی حقی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

furnace: موتورخونه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shady: مرموز

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clash: درگیری

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alfresco: فضای باز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

alfresco: فضای باز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

precinct: پیاده گذر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get going: دوباره آغاز کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hypocrisy: دورویی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

furnace: موتورخونه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jumble: درهم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

control freak: کسی که کنترل امور را در دست دارد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shredding: خرد کردن و ریز ریز کردن. مثل ریز ری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eyestrain: درد ناشی از خستگی یا ضعیف شدن چشم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

eyestrain: درد ناشی از خستگی یا ضعیف شدن چشم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taken hold: اتفاق افتاد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tackle a problem: مقابله با مسئله ی . . . .

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drastically: به طور قابل توجهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

smash: کوبیدن؛به عنوان مثال smash a like ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

parched: خشکیده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

steep: شیب تند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

senior moment: فراموشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

senior moment: فراموشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drive up: افزایش یافتن قیمت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consequent: پیامد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

indulge in: نقش داشتن، شرکت کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fraudulent: جعلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

service sector: بخش خدمات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

service sector: بخش خدمات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fluff: پوف دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roll back: عقب نشینی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

picky: ایرادگیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shady: مرموز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in all seriousness: به جد، با جدیت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strikethrough: خط زدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

culturally: از لحاظ فرهنگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

evocation: تداعی

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های علی حقی