نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spin doctors: مشاوران روابط عمومی ( کسانی که به ا ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
work like a dog: جان کندن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
work one's fingers to the bone: جان کندن، سخت کار کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
held on to: محکم چسبین به چیزی مثل رسم و رسوم ی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sympathy: sympathy: همدردی empathy: همدلی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
never say never: هیچوقت نگو نمیشه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deterrent: با احترام به همه ی دوستان خوبم به ج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
public art: Many organizations that produce pub ...
١ سال پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put personality in: put personality in something شخصی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pious man: پرهیزکار، مومن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mighty grace: bounty abounding
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
evil deeds: کار های ناروا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inquire: استعلام
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you say what you mean: تو آدم رکی ( صادقی ) هستی.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
motional: پر تنش، استرس زا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
specialise: متخصص شدن، تخصص گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
institutional translation: ترجمه ی عرفی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he works like dog: او خیلی پر تلاش است. او جان می کند
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intensive care room: اتاق مراقبت های ویژه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
temporary nervous depression: A slight hysterical tendency
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
buck passing: از زیر مسؤلیت شونه خالی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit him where it hurt most: تاثیر زیاد گذاشتین دست روی نقطه ضعف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut the apron strings: از خانه بریدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a copycat: دنباله رو بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
just grin and bear it: باید بسوزی و بسازی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sympathy: sympathy: همدردی empathy: همدلی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work one's fingers to the bone: جان کندن، سخت کار کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look some one in the eye: رو در رو شدن با کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tell it like it is: حقیقت را گفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deterrent: با احترام به همه ی دوستان خوبم به ج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a word before is worth after: جنگ اول به از صلح آخر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bird in the hand is worth two in the bush: سیلی نقد به از حلوای نسیه است.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scraping the bottom of a barrel: به ته دیگ رسیدن، دچار کمبود شدن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tie yourself in knots: she soon tied herself up in knots ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tie yourself in knots: she soon tied herself up in knots ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
figment of someone imagination: ساخته ی ذهن کسی بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the bag: موفقیتی توی مشت کسی بودن. ( قطعی بو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the answer to prayers: اجابت دعا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
held on to: محکم چسبین به چیزی مثل رسم و رسوم ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sound mind in a sound body: عقل سالم در بدن سالم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
social inequality: نابرابری اجتماعی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
industrial biased: جهت گیری صنعتی داشتن ( به نفع یک صن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١ سال پیش