نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wrong with sth: با چیزی مشکل داشتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fill someone's shoes: جا کسی را گرفتن
٩ ماه پیش
نوع مدال

تکمیل درباره من

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
غرب امریکا: western us
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
salizitation: شورشده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wrong with sth: با چیزی مشکل داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
salazite: نمک دارکردن ( شدن )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cheer up: دلداری دادن کم کردن ناراحتی شخص
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
over: تمام کردن یا شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
a bit much: آزاردهنده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a bit much: آزاردهنده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make ends meet: پول کافی برای خریدن حداقل مایحتاج ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hookup: کمک کردن ( درتهیه وسایل موردنیاز )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pinon: کسی را متهم کردن گناه را گردن کسی ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave something to somebody: چیزی را به کسی سپردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leave something to somebody: چیزی را به کسی سپردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for real: جدی واقعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hard ass: آدم زمخت آدم غیرقابل انعطاف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take in: به کسی جا برای زندگی ( ماندن ) دادن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slide out: بیرون خزیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call it a quits: دست از کار کشیدن ( منظور از کار هرن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go with: 1 - با دوست دختر قرار داشتن 2 - ست ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a bone to pick with someone: با کسی بحث داشتن ازکسی دلخوری داشتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crack: تضعیف کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
run over: لبریز شدن کسی را با وسیله نقلیه زیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
see about: بررسی کردن توجه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
see about: بررسی کردن توجه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put a dollar in the jar: عصبانی شدن فریاد زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put a dollar in the jar: عصبانی شدن فریاد زدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at a total loss: ندانستن بی اطلاعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
send out: پخش کردن انتشار دادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be the straw that broke the camels back: کاسه صبر کسی لبریز شدن طاق شدن طاقت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
strong willed: یک دنده مصمم پراراده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
strong willed: یک دنده مصمم پراراده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
strong minded: یک دنده مصمم پراراده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strong minded: یک دنده مصمم پراراده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give the benefit of the doubt: باوجود شک به کسی اعتمادکردن نسبت به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
open a can of worms: آب درلانه مورچه هاگرفتن فاجعه به با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lighten up: نرم تر شدن ( اخلاقی ) آسون تر گرفت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fella: یارو guy
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ring a bell: کسی رو یادچیزی ( کسی ) انداختن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
glue sniffer: کسی که از راه بینی ازطریق گازی مخصو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
think up: ازخود درآوردن ( چیزی مثل بهانه )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
think up: ازخود درآوردن ( چیزی مثل بهانه )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wait on: سرویس دادن ( دررستوران )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mastermind: مغزمتفکر عقل کل پیشگام سلسله جنبان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
call on the carpet: توبیخ کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call on the carpet: توبیخ کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep out: لطفا وقتی دارم مطالعه میکنم وارد ات ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١ سال پیش