مدال‌های علیرضا واموسی

١٥٤

٣,٠٧٤

١٨

١

٦

١١

امتیاز‌ها

مدال‌ها

جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go by: صدا زدن ، صدا کردن، nickname :For ...

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abuser: متجاوز، تجاوز کننده.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abuser: متجاوز، تجاوز کننده.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rural area: یک منطقه پرت و دور افتاده.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rural area: یک منطقه پرت و دور افتاده.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cooped up: خفگی، محبوس شدن. :For example I f ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can of pop: نوشابه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over the phone: پشت تلفن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tap water: آب خالی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stick with: چسبیدن به چیزی و ادامه دادن آن.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's okay with me: از نظر من مشکلی نداره.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that's okay with me: از نظر من مشکلی نداره.

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sting: نیش عقرب در دمش ( دم آن ) قرار دارد ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rather: من خوردن را به نوشیدن ترجیح می دهم

١٠ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش